Ali Karimnejad's Reviews > داستان ملال‌انگیز

داستان ملال‌انگیز by Anton Chekhov
Rate this book
Clear rating

by
93895577
's review

really liked it

4.5

به من بگو چه می‌خواهی تا بگویم که هستی

"در این نشستنم بر یک تخت غریبه و در تلاشم برای شناخت خویشتن، در همه افکار، احساسات و ذهنیت‌هایی که درباره همه چیز دارم، هیچ وجه اشتراکی وجود ندارد که بتواند همه اینها را در یک کل واحد گرد آورد. جای یک چیز اصلی، یک چیز بسیار مهم در همه خواسته‌هایم، و در میلم به زندگی خالی است... من مغلوب شده‌ام"


داستان ملال‌انگیز، راجع به کشاکش‌ها و آشوب‌های درونی مردی به "نیکلای استپانویچ" هستش که در زندگی حرفه‌ایش به عنوان یک پزشک و یک استاد دانشگاه به سطوح بسیار عالی موفقیت دست پیدا کرده اما اخیرا متوجه شده به بیماری مهلکی دچار شده و لاجرم بزودی خواهد مرد.

شهرت، نشان‌های افتخار و موفقیت‌های کاری که مدت مدیدی مثل یک پرده در جلوی چشم نیکلای قرار گرفته بود و در آینه اون‌ها، نیکلای شصت و دو ساله خودش رو مردی خوشبخت احساس می‌کرد، حالا با فرا رسیدن مرگ بی‌ارزش شده و از جلوی چشمهاش کنار رفته و اون رو در مقابله با سوالات اساسی راجع به زندگیش تنها گذاشته. غافل از اینکه با به تعویق انداختن این پرسش‌ها و رسوب تدریجی ایام بر روح و قلب آدمی، جواب دادن به این پرسش‌ها مشکل و مشکل‌تر می‌شه به طوری که حالا نیکلای استپانوویچ ما برای یافتن پاسخ سوالهاش، در تنهایی خودش گم شده و نسبت به همه کس و همه چیز بدبین و بی‌تفاوت شده اما افسوس که وقتی باقی نمونده.

کتاب تماما بر احولات نیکلای استپانوویچ تمرکز داره و ریتم کتاب کند و حتی شاید کمی ملال‌آور(!) بنظر برسه. اما اگر خواننده به تعمق در احوالات انسانها علاقه داشته باشه، باید گفت از این جهت کتابی فوق‌العادست. یک نکته مثبت دیگه کتاب، از نظر من، پایان‌بندی کتاب بود. زمانی که نیکلای استپانویچ آنچنان در تنهایی خودش وامونده و اونقدر درمانده شده که قادر نیست به تنها کسی که واقعا دوستش داره (کاتیا) کمکی بکنه و در مقابل اون همه گریه و خواهش، در کمال عجز میگه: "کاتیا، هیچ چیزی به عقلم نمی‌رسد. فعلا بیا صبحانه بخوریم. برای گریه کردن وقت زیاد هست! چند ماهی بیشتر از عمر من باقی نمانده".
یعنی اوج انفعال و بی‌معنایی فردی که تا اینقدر از بیرون موفق و سرشناس بنظر می‌رسه اما به مثابه ستاره‌ای که عمرش به پایان رسیده باشه، در خودش فرو ریخته و خاموش شده. پایانی سرد و تراژیک برای یک زندگی ملال‌انگیز.
28 likes · flag

Sign into Goodreads to see if any of your friends have read داستان ملال‌انگیز.
Sign In »

Reading Progress

December 13, 2020 – Started Reading
December 18, 2020 – Shelved
December 18, 2020 – Finished Reading

Comments Showing 1-3 of 3 (3 new)

dateDown arrow    newest »

message 1: by Parinaz (new)

Parinaz یاد کتاب "مردن" از "شنیستلر" افتادم، اون کتاب رو خیلی دوست داشتم. این هم فکر کنم دوست داشته باشم. ممنون.


message 2: by Ali (new) - rated it 4 stars

Ali Karimnejad Parinaz wrote: "یاد کتاب "مردن" از "شنیستلر" افتادم، اون کتاب رو خیلی دوست داشتم. این هم فکر کنم دوست داشته باشم. ممنون."

زنده باد! بله خیلی ها گفتن این رو و من "مردن" رو نخوندم هنوز متاسفانه. اما حالا که اشاره ای به اون کتاب شد، کتاب مرگ ایوان ایلیچ هم هست که اونم تو همین مایه هاست و خیلی عالیه. به گمانم اون رو هم دوست داشته باشید پس. 👌
ممنون از شما که خوندید 🙏🙏


message 3: by Parinaz (new)

Parinaz هیچ کدوم از کتاب‌های تولستوی رو نخوندم، ولی به زودی قصدش رو دارم. از همین مرگ ایوان ایلیچ هم می‌خواستم شروع کنم.
تشکر لازم نیست، من لذت می‌برم از ریویو خونی:)) ❤


back to top