Arman's Reviews > سایکوسیس ۴:۴٨
سایکوسیس ۴:۴٨
by
by
"این نمایشنامه ای از زبان و درباره ی یک روان پریش است که در پايان آن خودکشي می کند، و نویسنده ی آن نیز خود بعد از نوشتن اثر، دست به خودکشی زده است".
همه ی این ها حرف ها رو دور بريزيد.
از رویه ی سطحی متن و پیشداوری های درباره ی نویسنده ی آن فاصله بگيريد، تا با متني عمیق و تاثیرگذار روبرو شوید.
نمایشنامه به بهانه ی روایت بستری شدن یک روان پریش در آسایشگاه روانی و بعد خودکشی وی، نقبي می زند به نظامی درمانی که بدون توجه به نیازهای روانی و روحی فرد، تنها به برچسب زدن به وی و پیچیدن نسخه برای او می پردازد:
"درمان های شیمیایی برای دلتنگی های ذاتی تجویز می کنن"
(۱۹)
همچنین نویسنده به نقد جامعه ای می پردازد که با بی تفاوتی های خود خشونت را در خود باز تولید کرده و فرد را به روانپريشي و در نهایت مرگ/خودکشی سوق می دهد:
"اتاقی پر از ردیف صورت های گنگ و بی احساس خیره به درد و رنج من؛ چهره هایی چنان توخالی و بی معنا که لابد نیتی شیطانی پشتشون پنهانه".
)۱۷)
جملات بالا هم به پزشکان بی تفاوت به بیمار اشاره دارد و هم در سطحی زیرین، به تماشاگر/ناظرانی که با بی تفاوتی و منفعلانه در سالن تئاتر به فروپاشی و نهایتا خودکشی راوی خیره شده اند.
نویسنده/راوی حتی از ارتباط دادن سرگذشت این روان پریش با جنگ و خشونت افسارگسیخته آن ابایی ندارد:
"من جهودها رو توی اتاق گاز خفه کردم. کردها رو کشتم، روی سر عرب ها بمب ریختم..."
(۳۹)
و اما فرم اثر؛
فرم آن به هیچ وجه به نمایشنامه های معمول نمی خورد، و با متنی به ظاهر بداهه و آشفته و ساخته شده از تکه هایی شامل مونولوگ، دیالوگ، شعر، اعداد و عباراتی ادبی و گزارشات پزشکی روبرو هستیم.
خود راوی روایت خود را اینگونه توصیف می کند:
"ذهن من توی هجوم همین تیکه پاره های مثله شده ی درهم و بر همه"
(۱۹).
پ ن 1: یادداشت بالا با نگاهی به موخره و مقاله ی فوق العاده ی مترجم نوشته شده.
پ ن2: پیش از خواندن این نمایشنامه، ضروری ست که ذهن خود را از پیشداوری و یکی انگاشتن راوی و نویسنده پاک کنید.
همه ی این ها حرف ها رو دور بريزيد.
از رویه ی سطحی متن و پیشداوری های درباره ی نویسنده ی آن فاصله بگيريد، تا با متني عمیق و تاثیرگذار روبرو شوید.
نمایشنامه به بهانه ی روایت بستری شدن یک روان پریش در آسایشگاه روانی و بعد خودکشی وی، نقبي می زند به نظامی درمانی که بدون توجه به نیازهای روانی و روحی فرد، تنها به برچسب زدن به وی و پیچیدن نسخه برای او می پردازد:
"درمان های شیمیایی برای دلتنگی های ذاتی تجویز می کنن"
(۱۹)
همچنین نویسنده به نقد جامعه ای می پردازد که با بی تفاوتی های خود خشونت را در خود باز تولید کرده و فرد را به روانپريشي و در نهایت مرگ/خودکشی سوق می دهد:
"اتاقی پر از ردیف صورت های گنگ و بی احساس خیره به درد و رنج من؛ چهره هایی چنان توخالی و بی معنا که لابد نیتی شیطانی پشتشون پنهانه".
)۱۷)
جملات بالا هم به پزشکان بی تفاوت به بیمار اشاره دارد و هم در سطحی زیرین، به تماشاگر/ناظرانی که با بی تفاوتی و منفعلانه در سالن تئاتر به فروپاشی و نهایتا خودکشی راوی خیره شده اند.
نویسنده/راوی حتی از ارتباط دادن سرگذشت این روان پریش با جنگ و خشونت افسارگسیخته آن ابایی ندارد:
"من جهودها رو توی اتاق گاز خفه کردم. کردها رو کشتم، روی سر عرب ها بمب ریختم..."
(۳۹)
و اما فرم اثر؛
فرم آن به هیچ وجه به نمایشنامه های معمول نمی خورد، و با متنی به ظاهر بداهه و آشفته و ساخته شده از تکه هایی شامل مونولوگ، دیالوگ، شعر، اعداد و عباراتی ادبی و گزارشات پزشکی روبرو هستیم.
خود راوی روایت خود را اینگونه توصیف می کند:
"ذهن من توی هجوم همین تیکه پاره های مثله شده ی درهم و بر همه"
(۱۹).
پ ن 1: یادداشت بالا با نگاهی به موخره و مقاله ی فوق العاده ی مترجم نوشته شده.
پ ن2: پیش از خواندن این نمایشنامه، ضروری ست که ذهن خود را از پیشداوری و یکی انگاشتن راوی و نویسنده پاک کنید.
Sign into Goodreads to see if any of your friends have read
سایکوسیس ۴.
Sign In »
Reading Progress
Started Reading
March, 2019
–
Finished Reading
March 15, 2019
– Shelved
March 15, 2019
– Shelved as:
british-literature
March 15, 2019
– Shelved as:
play
Comments Showing 1-2 of 2 (2 new)
date
newest »
message 1:
by
شیدا
(new)
-
rated it 5 stars
Apr 24, 2021 01:47PM
ممنون از ریوویوی خوبتون 👌🏻👌🏻
reply
|
flag