Mostafa Mastoor
روی ماه خداوند را ببوس
9 editions
—
published
2000
—
|
|
|
استخوان خوک و دستهای جذامی
11 editions
—
published
2005
—
|
|
|
حکایت عشقی بیقاف بیشین بینقطه
—
published
2005
|
|
|
چند روایت معتبر
—
published
2003
|
|
|
من گنجشک نیستم
—
published
2009
|
|
|
عشق روی پیاده رو
3 editions
—
published
1998
—
|
|
|
تهران در بعدازظهر
—
published
2010
|
|
|
من دانای کل هستم
3 editions
—
published
2004
—
|
|
|
سه گزارش کوتاه دربارهی نوید و نگار
—
published
2011
|
|
|
بهترین شکل ممکن
|
|
“حرف كه ميزني
من از هراس طوفان
زل ميزنم به ميز
به زيرسيگاري
به خودكار
تا باد مرا نبرد به آسمان.
لبخند كه ميزني
من
ـ عين هالوها ـ
زل ميزنم به دستهات
به ساعت مچي طلاييات
به آستين پيراهن ات
تا فرو نروم در زمين.
ديشب مادرم گفت تو از ديروز فرورفتهاي
در كلمهاي انگار
در عین
در شين
درقاف
در نقطهها.”
―
من از هراس طوفان
زل ميزنم به ميز
به زيرسيگاري
به خودكار
تا باد مرا نبرد به آسمان.
لبخند كه ميزني
من
ـ عين هالوها ـ
زل ميزنم به دستهات
به ساعت مچي طلاييات
به آستين پيراهن ات
تا فرو نروم در زمين.
ديشب مادرم گفت تو از ديروز فرورفتهاي
در كلمهاي انگار
در عین
در شين
درقاف
در نقطهها.”
―
“امروز كشف مهمي كردم. اين كشف محصول سه ماه تفكر تامل و مراقبه است. من به طرز غريبي كه اين كلمات هرزه نمي توانند بگويند چه قدر از اين كشف هيجان زده ام. آنقدر كه دلم مي خواهد بروم بالاي ساختمان و فرياد بكشم. من امروز دريافتم كه سرانجام همه بي گمان همه و بدون هيچ استثنايي خواهيم مرد. من امروز اين واقعيت را اين يقين يگانه و يكتا را كه بي ترديد و تا صد سال ديگر هيچ اثري از ما نخواهد بود از عمق جان دريافتم. من از اين حقيقت از اين عدالت محض از اين تنها عدالت مطلق هستي كه هيچ عدالتي به وضوح و شفافيت و شكوه و قطعيت و معناداري آن نيست از اين كه تنها تا صد سال فقط تا صد سال ديگر حتي يك نفر از ما شش ميليارد آدمي كه حالا مثل كرم روي اين تل خاكي در هم مي لوليم وجود نخواهيم داشت به طرز به شدت شكرآوري خوش حالم...”
―
―
“باید قبل از مردن ناخن هایم را در خاک فرو برم تا وقتی مرا به زور روی زمین
می کشند به یادگار شیار هایی بر زمین حفر کرده باشم باید قبل از رفتن خودم را جا بگذارم ....اگر امروز چیزی از خودم باقی نگذارم چه کسی در آینده از وجود من در گذشته با خبر خواهد شد؟اگر جای پای مرا دیگران نبینند من دیگر نیستم.. اما من
نمی خواهم نباشم نمی خواهم آمده باشم و رفته با شم و هیچ غلطی نکرده باشم
آدمی که مشهور نیست وجود ندارد یعنی وجود دارد اما فقط برای خودش نه دیگران و کسی که فقط برای خودش وجود دارد تنهاست و من از تنهایی می ترسم....”
―
می کشند به یادگار شیار هایی بر زمین حفر کرده باشم باید قبل از رفتن خودم را جا بگذارم ....اگر امروز چیزی از خودم باقی نگذارم چه کسی در آینده از وجود من در گذشته با خبر خواهد شد؟اگر جای پای مرا دیگران نبینند من دیگر نیستم.. اما من
نمی خواهم نباشم نمی خواهم آمده باشم و رفته با شم و هیچ غلطی نکرده باشم
آدمی که مشهور نیست وجود ندارد یعنی وجود دارد اما فقط برای خودش نه دیگران و کسی که فقط برای خودش وجود دارد تنهاست و من از تنهایی می ترسم....”
―
Topics Mentioning This Author
topics | posts | views | last activity | |
---|---|---|---|---|
The Mystery, Crim...: First Name - Last Name | 16398 | 3166 | Nov 24, 2024 07:33PM | |
The Perks Of Bein...: A-Z Challenge | 94 | 1336 | Dec 16, 2024 12:06AM |
Is this you? Let us know. If not, help out and invite Mostafa to Goodreads.