smn hgh's Reviews > سومین پلیس

کتابی به شدت عجیب و غریب و یکمم مالیخولیایی، با این که این سبک از کتاباو نمیپسندم ولی نمیتونستم کنارش بزارم. خیلی کشش داشت و دیالوگ ها و حرفای عمیق که در چهارچوب معلق و بی منطق مطرح میشد یه تناقض و سرگیجه جالبی بهم میداد، یجوری بود که در عین حال که نمیفهمیدم چی شد که اینجوری شد و این چه ربطی داره ولی میفهمیدم نویسنده منظورش چیه، حس عجیبی بود. انگار مغزم تو یک مخلوط کن بزرگ در حال چرخشه و لحظه ای که یه نگاه به بیرون میتونه بندازه همون کافیه ولی تا بیاد بفهمه چی شد و مرتب کنه دیده و‌فهمیده هاشو دوباره میچرخه و میچرخه...
توصیفات اوبراین از اطرافش و صحنه پردازیاش خاص و‌قوی بود و با اینکه کل داستان غریب بود
کاملا میشد اون فضای غریب و‌دور از ذهنو که ترسیم کرده، تجسم کنم
و یسری تئوری ها بود که کارکتر اصلی، و پلیس ها بهش می پرداختن که از نظرم جالب ترین بخش کتاب بود مثل تئوری اتمی، بهشت، اومنیوم، قسمتی که شخص اصلی با روحش تو سلول حرف میزنه اما چون طولانیه نمیتونم قسمتیشو‌ بزارم و شاید تو بستر متن داستان خوندنش جذاب تر باشه.
پایان کتاب هم بخش قابل توجهی از سوالاتو جواب میده ولی بازم خیلی از اتفاقات توی کتاب برام نا مفهوم و بی جهت هستن و نمیدونم من نمیفهمم یا اصلا با همین هدف به این شکل نوشته شده
کتاب کوتاه بود ولی ۳ روز میخوندمش
شب اول که بعد از خوندنش کابوس دیدم پیچ در پیچ مثل خود کتاب
ترجمه هم خوب بود
و شاید یبار دیگه که احتمالا نزدیک نیست برگردم و دوباره بخونمش.