(?)
Quotes are added by the Goodreads community and are not verified by Goodreads. (Learn more)
Antonio Tabucchi

“پزشک ... گفت: 《پا را باید برید.》
خمپاره‌ای پایش را له کرده بود و بقایای آن به زردپی‌ها بند بود...
پلی‌نیو گفت:《این دو تیکه نخ رو هم ببر دیگه، معطل چی هستی؟》
بریدن این دو تکه نخ... در میان دود و بلبشوی باروی ویران با شلختگی صورت گرفت.
پزشک ... داشت راه می‌افتاد که پلی‌نیو... گفت: 《پای من رو کجا می‌بری؟ پا مال منه. ردش کن بیاد.》
... پای بریده‌اش را زیر پتو در دست گرفته بود و از یک سر رُم به سر دیگر رفت و دو نفر از هم‌رزمانش را که حاملان برانکار بودند، راهنمایی می‌کرد که از کجا بروند... عاقبت جلو گنبد سن پی‌یترو ... از حاملان خود ... خواست که او را پای دیوار واتیکان ببرند. آن وقت پای خود را از زیر پتو بیرون آورد و ... داخل واتیکان پرت کرد. بعد ... کارت پستالی خرید که تصویر کلیسای سن پی‌یترو روی آن بود و پشت آن نوشت:《یک تیپای محکم به کون پاپ پیِ نهم زدم...》”

Antonio Tabucchi, Piazza d'Italia
Read more quotes from Antonio Tabucchi


Share this quote:
Share on Twitter

Friends Who Liked This Quote

To see what your friends thought of this quote, please sign up!

0 likes
All Members Who Liked This Quote

None yet!


This Quote Is From

Piazza d'Italia Piazza d'Italia by Antonio Tabucchi
589 ratings, average rating, 56 reviews

Browse By Tag