فصلنامه علوم محیطی ،دوره هفدهم ،شماره ،3پاییز 1398
15-28
حقوق محیط زیست در دور آنتروپوسِ ن (نو -انسانی)
ژانت بلیک 1و امیر پناهنده ثمرین
1گروه حقوق بشر ،دانشکده حقوق ،دانشگاه شهید بهشتی ،تهران ،ایران
2گروه حقوق محیط زیست ،دانشکده حقوق ،دانشگاه شهید بهشتی ،تهران ،ایران
*2
تاریخ دریافت1396/03/15 :
تاریخ پذیرش1397/09/25 :
بلیک ،ژ .و ا .پناهنده ثمرین .1398 .حقوق محیط زیست در دور آنتروپوسِ ن (نو -انسانی) .فصلنامه علوم محیطی.15-28 :)3(17 .
سابقه و هدف :در سالهای گذشته ،کارگروه آنتروپوسن ،به سرپرستی یان زاالشوویچ ،با انتشار مقاله های زیاد ،مهمترین نقش را در تعریف
و توجیه دور آنتروپوسن (نو-انسانی) از منظر علوم تجربی داشته است .ویداس از جمله مهمترین نویسندگانی است که دربارهی ارتباط میان
دور آنتروپوسن با حقوق بین الملل مطالبی را به نگارش درآورده است .پژوهش کنونی با هدف بیان مطالب بنیادین در این زمینه و توسعهی
مفاهیم مرتبط با حقوق محیط زیست در عصر جدید انجام شده است که پیشینهای در مقاله ها با زبان فارسی ندارد .همچنین ،مقالهی حاضر
به دنبال نشان دادن رابطهی قوی میان یافتههای علوم پایه و اصول کلّی حقوق محیط زیست است.
دانان محیط زیست مورد بررسی قرار میگیرد.
مواد و روش ها :در این مقاله ،واپسین یافته های علمی در کنار رویکردهای نوین حقوق ِ
تغییرات محیط زیستی اخیر در سطح جهان ،نشان میدهد که زمین احتماالً وارد یک «دو ِر» زمینشناختی نوین ،زی ِر سلطهی انسان شده
است .دو موضوع تن ّوع زیستی و تغییرات اقلیمی ،مهمترین بخشهایی هستند که حقوق محیط زیست در عصر نوین از آن ها حمایت میکند.
شدت از آثار منفی دگرگونی بومسازگان کره زمین در آنتروپوسن آسیب دیده اند.
زیرا به ّ
نتایج و بحث :بسیاری از حقوقدانان ،موضوع های حقوق محیط زیست و حکمرانی را محصول دور پایدار هولوسن می دانند که در آن ،درک
رابطهی انسان و محیط زیست ساده تر به نظر می آمد و مرکزیت انسان و دولت ها کمکم در آن تثبیت گردیده است .در حالی که در دور
آنتروپوسن ،پایداری و قابلیت پیشبینی کمتری وجود دارد و برای بازگرداندن یکپارچگی به محیط زیست زمین ،رویکرد «بوم-مرکز» باید
جای رویکرد مبتنی بر «محوریت انسان یا دولت ها» را در قوانین و معاهدات بگیرد.
نتیجهگیری :یکی از اصولی که در عصر کنونی باید در حقوق بین الملل مورد تأکید قوانین بین المللی باشد ،پذیرش «مسؤولیت» برای
اصل «حاکمیت دائمی دولت ها بر منابع طبیعی خود» یک قاعده ی آمره در حقوق
حفظ یکپارچگی محیط زیست زمین است .اگر
ِ
یکپارچگی بوم شناختی» نیز تکلیفی
بینالملل دانسته شود ،باید ،در مقابل« ،مسؤولیت دولت ها بر حفاظت از منابع طبیعی» و یا «حفظ
ِ
حقوق محیط زیست ارائه شود تا در آن ،اصول
جدی برای آن ها به شمار بیاید .پیشنهاد میشود اعالمیهای در زمینهی اصول بنیادین
ّ
ِ
راهنمای بشر در زمینهی حقوق و تکالیفاش در ارتباط با محیط زیست در عصر حاضر تدوین گردد.
واژههای کلیدی :آنتروپوسن ،حقوق بینالملل محیط زیست ،یکپارچگی بوم شناختی ،تغییرات اقلیم ،مسؤولیت مشترک ،قاعده آمره.
* Corresponding Author: Email
[email protected]
حقوق محیط زیست در دور آنتروپوسِ ن...
مقدمه
توجیه دور نو -انسانی از منظر علوم تجربی داشته است .ویداس
از جمله مهمترین نویسندگانی است که دربارهی ارتباط میان
آنتروپوسِ ن 1یک «دور زمین شناختی» 2است که پس از
دور آنتروپوسن یا نو -انسانی با حقوق بینالملل مطالبی را به
دور هولوسن روی داده است و اشاره به دوره یا زمانی دارد که
نگارش درآورد ( )Vidas, 2015و در نتیجه ،توجه و عالقهی
انسان بر سیارهی زمین تأثیری شگرف و البته نابودگر میگذارد.
نگارندگان مقاله را برانگیخت.
آگاهی به دست آمده از این تغییرها،
در این دور ،ما انسانها با
ِ
پژوهش کنونی با هدف بیان مطالب بنیادین در این زمینه و
به این میاندیشیم که چگونه با این تغییرها پیکار کنیم یا آثار
توسعهی مفاهیم مرتبط با حقوق محیط زیست در عصر جدید
منفیاش را کاهش دهیم .نگرش انسانها نسبت به این تغییرها
انجام شده است که پیشینهای در مقالههای با زبان فارسی
و چگونگی برخورد و حفظ منبعهای طبیعی ،انرژی و امنیت
ندارد .همچنین ،مقالهی حاضر به دنبال نشان دادن رابطهی
قوی میان یافتههای علوم پایه و اصول ک ّلی حقوق محیط
آن و در کل ،محیط زیست اطراف ،منجر به شکلگیری رویکرد
حقوق محیط زیست جدیدتری خواهد شد .حقوق محیط
زیست است.
پی تنظیم
زیست نیز ،که بر خالف دیگر بخشهای حقوق در ِ
در پژوهش حاضر ،این پرسش مطرح است که رابطهی انسان
رابطه میان انسانها با محیط زیست زمین است (نه رابطهی
با محیط زیست در «دور آنتروپوسن» یا «دور نو -انسانی» چه
انسانها با یکدیگر) ،اثری مستقیم بر این دگرگونیهای تازه در
تفاوتی با پیش از آن خواهد داشت یا باید داشته باشد .دیگر
مقیاس سیارهای خواهد داشت.
اینکه ،اصول حقوقی و قوانین محیط زیستی بشر چه پاسخی
انجمن
چینهشناسی
در سال 2008میالدی« ،کمیسیون
ِ
ِ
زمینشناسی لندن» 3پیشنهاد کرد آنتروپوسن بعنوان یک
برای تغییرهای بومسازگان زمین 5خواهد داشت و در این راه،
چه رویکردهایی را میتواند اتخاذ کند .در این مقاله ،واپسین
«دور زمین شناختی» بطور رسمی ثبت شود .نشست «کارگروه
آنتروپوسن» 4در آوریل 2016میالدی در شهر اُسلو برگزار
دانان محیط
یافتههای علمی در کنار رویکردهای نوین حقوق ِ
شد .بمنظور ثبت این اصطالح بعنوان واحدی از تاریخ زمین،
اصلی
زیست مورد بررسی قرار میگیرد .از آنجا که موضوع
ِ
این پژوهش ،دور زمینشناختی نوین ،نظریات مرتبط با آن
برسد« .کارگروه آنتروپوسن» بعنوان بخشی از «کمیتهی
ِ
زیست آن است ،در بخش نخست،
و به تبع آن ،حقوق محیط
این موضوع باید به تصویب «اتّحادیهی بین المللی علوم زمین»
خالصهای از تاریخ پیدایش حیات و تکامل آن در مقیاس
چینهشناسی کواترنری» تشکیل شده است که این کمیته
دورههای زمینشناختی بررسی و گفته میشود تا جایگاه این
خود بخشی از «کمیسیون بین المللی چینه شناسی» است.
عصر -یا به بیان علمی «دور» زمینشناختی -روشن گردد .پس
کارگروه آنتروپوسن بطور رسمی به ثبت «دور آنتروپوسن»
از آن ،چند مورد از مسئلهها و دغدغههای جهانی یا مشترک
رأی داد و در تاریخ اوت 2016میالدی در کنگرهی بینالمللی
انسان امروز بررسی میشود .مسئلههای مشترکی که در اسناد
زمینشناختی این تصمیمگیری را بیان کرد (Zalasiewicz et
.)al., 2010
مرتبط با حقوق بینالملل بیان شدهاند و به این ترتیب ،موجب
بررسیهای علمی،
در زمان نگارش مقالهی پیش رو ،نتایج
ِ
میشود مسیر برای شکلدهی به نظم حقوقی جدید مبتنی بر
بویژه مقالههای اعضای کارگروه آنتروپوسن ،در اختیار
یکپارچگی بومشناختی و پایداری محیط زیستی گشوده شود.
رابطهی دور آنتروپوسِ ن و حقوق محیط زیست یا بینالملل
گزیدهای از تاریخ زمین
حقوقدانان بینالمللی قرار گرفته بود و آثاری چند ،در
نگاشته شد که مورد مطالعهی نگارندگان در راه تدوین
شناختی زمین با حیات
ارتباط تقسیمبندیها و واحدهای زمین
ِ
نوشتهی حاضر قرار گرفت .در این زمینه ،کارگروه آنتروپوسن،
یا زندگی جانداران روی زمین ،از جمله مهمترین موضوعها
به سرپرستی یان زاالشوویچ ،با انتشار مقالههای زیاد
ِ
زیست
در بررسی و دسته بندیِ تاریخ زمین است .یعنی،
( ،)Zalasiewicz et al., 2015مهمترین نقش را در تعریف و
جانداران و به طور کلی محیط زیست زمین ،شرایط اقلیمی و
فصلنامه علوم محیطی ،دوره ،17شماره ،3پاییز 1398
16
بلیک و پناهنده ثمرین
(از 2و نیم میلیون سال پیش تا 11هزار سال پیش) و دور
بومشناختی آن بر نامگذاری و تقسیم بندیِ واحدهای زمانی در
مقیاس زمین شناختی مؤثّر بوده است.
هولوسِ ن
امروزه ،دیرینهشناسان بر این باور هستند که شکلگیری
پلئیستوسن پسین بیشتر با یخبندانهای سراسری شناخته
دور
ِ
زمین به حدود چهار و نیم میلیارد سال پیش باز میگردد و
میشود و دو ِر هولوسن دربرگیرندهی زمان گسترش و تأثیر
زیستی کنونی و پراکندگی آن روی زمین ،حاصل حدود
تنوع
ِ
گونهی انسان در سراسر کرهی زمین است .آغاز این دور با
(.)Boenigk et al., 2015
پایان آخرین عصر یخبندان و گرم شدن دوبارهی زمین مصادف
چهار میلیارد سال تکامل است
12
(از 11هزار سال پیش تاکنون) (.)Fan, Hou, 2016
سطوح زیست روی
تا حدود 600میلیون سال پیش ،تمام
ِ
میشود (.)Walker et al., 2009
زمین از باستانیان ،باکتریها ،پروتوزوئرها و دیگر جانداران
دربارهی انقراض کواترنری ،بارزترین وجه ،ناپدید شدن
تکسلولی تشکیل شده بود .تاریخچهی تنوع زیستی در
سال
درازنایِ «اَبَردوران پیدازیستی»( 6یعنی 540میلیون
ِ
سریع «انفجار کامبرین» 7آغاز میشود،
گذشته) ،با رشد
ِ
دورهای که در آن کمابیش هر شاخهای از جانداران چندسلولی
سال
برای نخستین بار پدیدار گشت .در طول 400میلیون ِ
بعد ،تن ّوع زیستی در بی ُمهرگان ،در مجموع ،افزایشی کم و در
بین مهرهداران در مجموع ،افزایش نمایی و زیادی داشته است
( .)Sahney et al., 2009این افزایش چشمگیر تنوع زیستی
همواره در هر دوره با یک دورهی نابودی تنوع زیستی همراه
بوده است که این رویدادها « انقراض جمعی» 8نامیده میشوند.
گونههای جانوری بزرگ جثّه در خشکی است که موسوم
به «بزرگزیاگان» 13میباشند .بین 50هزار تا 11هزار سال
گذشته ،بیشتر پستانداران بزرگ در همه جا به غیر از آفریقا
منقرض شدند .بطور کلّی دو فرضیه دربارهی دلیل انقراض
کواترنری وجود دارد ،تغییرهای اقلیمی و شکار توسط انسانها.
تغییرها در اقلیم بین عصرهای یخبندان و میانیخبندان
موجب تغییرات در پوشش گیاهیای شده است که بسیاری از
بزرگزیاگان به آن وابسته بودهاند ( .)Surovell, 2008همچنین،
دربارهی نقش انسان گفته شده است انقراض جانوران ،گیاهان
و دیگر جانداران بدلیل ف ّعالیتهای انسان ،ممکن است ح ّتی
بر اساس دادههای فسیلها ،امروزه پنج رویداد انقراض بزرگ
به اواخر دو ِر پلئیستوسن حدود 12هزار سال پیش بازگردد
و چندین رویداد انقراض کوچک برای حیات در طول تاریخ
( .)Zalasiewicz et al., 2008بسیاری نیز معتقدند که بشر
پیدایش زمین شناسایی شده است .الزم به توضیح است تاریخ
واپسین آن همان
زمین به چهار اَبَردوران تقسیم میشود که
ِ
انقراض طبیعی را در این دوره پیش انداخت .البته نکتهی قابل
«ابردوران پیدازیستی» است و دربرگیرندهی 540میلیون
ِ
سال اخیر میشود و تنوع جانداران در آن رو به فراوانی رفته
زمانی پیدازیستی خود به سه «دوران» ،دوازده
است .مقیاس
ِ
«دوره» و دهها «دور» و «عصر» تقسیمبندی شده است
(.)International Commission on Stratigraphy, 2014
یادآوری این است که نیازی نیست تا انقراض همهی ردهها در
همهی زمانها و مکانهای دورهی کواترنری به یک دلیل مشابه
بوده باشد.
14
ولی انقراض هولوسن که از آن بعنوان یک انقراض«مردمزاد»
نام میبرند ،در ادامهی انقراض کواترنری گسترش یافت .در روند
انقراض هولوسن نیز همچنان بزرگزیاگان ناپدید شدند و البته
گیاهان نیز از این اتّفاق مصون نماندند .انقراض «مردمزاد» در
مواد و روشها
تغییرات و انقراضهای کواترنری
دو ِر هولوسن پس از پراکنده شدن انسان در کرهی زمین به
این دلیل رخ داد .دربارهی نقش انسان در انقراض هولوسن
66میلیون سال پیش ،پس از آخرین انقراض جمعی بزرگ،
«دوران نوزیستی» (سنوزوئیک) 9آغاز شده و تا عصر حاضر
ادامه یافته است .این مقیاس زمانی ،دربرگیرندهی سه «دوره»
است :پالئوژن ،نئوژن و کواترنری .10دورهی واپسین یعنی
11
کواترنری به دو «دور» تقسیم میشود :دور پل ِئیستوسِ ن
ِ
جهانی گازهای
غلظت
عوامل مختلفی بیان شده است .افزایش
ِ
گلخانهای و تغییرهای اقلیم ،نابودی اقیانوسها از طریق آلودگی
و صید ،تخریب و تغییر بومسازگانها و کاربری زمینها،
جنگلزدایی ،شکار و ورود گونههای غیربومی مهمترین آنها
هستند .به هر حال ،بسیاری از دانشمندان ،انقراض هولوسن
فصلنامه علوم محیطی ،دوره ،17شماره ،3پاییز 1398
17
حقوق محیط زیست در دور آنتروپوسِ ن...
میباشد ( .)Lewis and Maslin, 2015دیگر پژوهشگران که
را ششمین رویداد انقراض جمعی بزرگ به حساب میآورند .از
16
سویی دیگر ،همچنان توافقی بر سر اینکه انقراض کواترنری و
بر روی ویژگی در-
فیزیکی آنتروپوسِ ن تأکید
زمانی الیههای
ِ
ِ
میکنند ،معتقدند شروع و تأثیرگذاریِ این دور در طول زمان
شمار آورد ،وجود ندارد.
پراکنده شده است و به یک نقطهی زمانی محدود نمیشود
ورود به دور نوین؛ آنتروپوسِ ن
(.)Edgeworth et al., 2015
تغییر های محیط زیستی اخیر در سطح جهان ،نشان میدهد
که زمین احتماالً وارد یک «دو ِر» زمینشناختی نوین ،زی ِر
دانشمندان
با این حال به نظر میرسد بر اساس نوشتههای اخیر
ِ
کارگروه بینالمللی آنتروپوسن ،مدرک کافی راجع به تغییرهای
سلطهی انسان شده است .در اوایل دههی 2000میالدی،
چشمگیر چینهشناختی برای شناسایی آنتروپوسِ ن بعنوان یک
پائول کروتسن دانشمند هلندی ،ادعا نمود که به دلیل تأثیر
دو ِر نوین زمینشناختی به دست آمده است .در طول بخش
ات توسعهی اقتصادی و افزایش جمعیت انسان ،زمین دو ِر
هولوسن را ترک گفته و وارد یک دور کام ً
ال جدید شده است
توجه و بزرگی از سرزمینهای بدون یخ زمین ،یک مر ِز
قابل ّ
انقراض هولوسن را باید یکی دانست یا رویدادهای جداگانهای به
«زمین تغییریافته» به دست
جدایی میان
چینهشناختی،
ِ
ِ
انسان و رسوبهای زمینشناختی طبیعی را نمایان میکند.
که آن را آنتروپوسن نامید ( .)Steffen et al., 2011از سال
2009میالدی ،این مفهوم تحت بررسی دقیق زمینشناختی
الزم به توضیح است اساس همهی دورانها ،دورها و عصرها
قرار گرفت .بنابر ا ّدعای برخی نویسندگان ،زمین در حال تجربه
از کامبرین به بعد ،با «میخ طالیی» 17تعیین و در آن یک
کردن یک جابهجایی از دور هولوسن به یک وضعیت سیارهایِ
گون جهانی» 18برگزیده
برش مناسب بعنوان یک «برش چینه ِ
نوین میباشد .دور هولوسن از نظر محیط زیستی بعنوان یک
میشود .میخ طالیی در یک نقطهی توافقی درون آن قرار
دور پایدار شناخته میشود .هولوسن به خودی خود ،یک عامل
گون
برش چینه ِ
داده میشود تا مبنای تعیین یک «نقطه و ِ
مرزیِ جهانی» ( )GSSPباشد .تعیین مبنایی برای آنتروپوسِ ن
که آنتروپوسن دربردارندهی ناپایداریِ شرایط محیط زیستی
میباشد (.)Vidas, 2015
توسط یک نقطه و برش چینهگون در رسوبها
ممکن است ّ
ّ
مشخص شود
یا مغزههای یخی و یا تنها با یک تاریخ عددی
هرچند به طور رسمی این اصطالح بعنوان یک مقیاس
(.)Zalasiewicz, 2008
زمانی در زمینشناسی ثبت نشده است ،با این حال تاریخهای
تغییر الگوها در برابر تغییرهای سیارهای
پیشنهاد شده است .تاریخی که توسط کروتسن و چند تن
علمی زمینشناختی که در بخش
افزون بر آزمایشهای
ِ
پیشین مورد اشاره قرار گرفت ،برخی حقوقدانان بر این باور
کلیدی در گسترش تمدن بشری به حساب میآید .در حالی
گوناگونی توسط دانشمندان بعنوان تاریخ شروع این دور
دیگر همواره پیشنهاد شده است ،سال 1800میالدی است
ِ
زیست طبیعی هم
هستند که تسلط انسان بر اجزای محیط
که همزمان با هجوم صنعتیسازی ،یکی از ویژگیهای اصلی
اکنون بسیار زیاد شده است .آلودگیها و تأثیرهای انسان بر
آن ،گسترش استفاده از سوختهای فسیلی بوده است.
تغییرها در غلظت کربندیاُکسید در جو زمین یکی دیگر از
بخشهای طبیعت و حضور وی در همه جای زمین ،نشان از
این است که زمین و ساکنان آن وارد دور «آنتروپوسن» شدهاند
استداللهای این گروه است (.)Crutzen and Steffen, 2007
(.)Houck, 2012
در ژانویهی 2015میالدی 26 ،عضو از 38عضو «کارگروه
بینالمللی آنتروپوسن» با انتشار مقالهای ادعا کردند که آزمایش
ژنتیکی مورد استفاده برای غذا و کشاورزی
تنوع منبعهای
ِ
نقشی بسیار حیاتی را در برطرف نمودن نیازهای تغذیهای
هستهایِ ترینیتی 15در جوالیِ 1945میالدی نقطهی آغازین
انسان ایفا میکند .در صورت پذیرش این نظر که تغییرهای
این دور جدید پیشنهادی است ()Zalasiewicz et al., 2015
دادن
اقلیمی در زمین در حال روی دادن است و قرار
ِ
شناختی» نوینی همچون
قرینههای نشاندهندهی «دور زمین
ِ
در مارس 2015میالدی ،در مقاله دیگری ا ّدعا شد که یکی از
دو تاریخ 1610یا 1964میالدی ،تاریخ آغاز دور آنتروپوسن
«آنتروپوسن» در کنار آن ،میتوان نتیجه گرفت بسیاری از ابعاد
فصلنامه علوم محیطی ،دوره ،17شماره ،3پاییز 1398
18
بلیک و پناهنده ثمرین
تن ّوع زیستی نیز دستخوش دگرگونی خواهد شد .منبعهای
به این موضوع نیز توجه خاصی داشته است .در اعالمیهی ریو
ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی نیز یکی از سطوح
2012میالدی بر «ضرورت ارتقا ،افزایش و حمایت از کشاورزیِ
گوناگونی زیستی روی زمین است که باید با تغییرهای جدید
ِ
شامل محصولها ،دامها ،جنگلداری ،ماهیگیری
پایدارتر که
ِ
اقلیمی و زمینشناختی زمین همسو گردد .تولید مواد غذایی
مورد نیاز ،بویژه در نظر گرفتن کشورهایی که از تغییرهای
و آبزیپروری است که امنیت غذایی را بهبود میبخشد
و گرسنگی را ریشهکن میکند و از نظر اقتصادی بادوام
اقلیمی بیشترین لطمه را میخورند ،نمونهای ضروری است.
است »...تأکید شده است .همچنین ،ضرورت پایداری بوم
سازگاری با بومسازگان و حفظ تنوع زیستی
شناختی و موضوع تنوع زیستی در قطعنامهی مجمع عمومی
تنوع زیستی به معنای گوناگونی حیات در سه سطح ژنتیکی،
ملل م ّتحد با نام «دگرگون ساختن جهان ما :دستورکار 2030
(Gaston and Spicer,
برای توسعهی پایدار» مورد توجه ویژه قرار گرفته است .بعنوان
.)2004پس باتوجه به نیاز به استفاده از الگوها و نگرشهای
نمونه ،ارتقای کشاورزی پایدار یکی از موارد هدف دوم و توقف
نوین در حفاظت از تنوع زیستی زمین ،اهمیت و نقش تنوع
نابودی تنوع زیستی از موارد هدف پانزدهم این سند است.
«منابع ژنتیکی» بعنوان یکی از سطح های تنوع زیستی روی
در این سند اعالم شده است اجرای رویههای انعطافپذیر در
زمین در بقای تنوع زیستی و همچنین سازگار شدن آن با
ظرفیت سازگاری
ِ
کشاورزی موجب حفظ بومسازگانها و تقویت
گونهای و بومسازگانی تعریف شده است
شرایط اقلیمی زمین پررنگتر میشود.
با تغییرهای اقلیمی میشود.
به بیان دیگر ،سرعت تغییرهای محیط زیستی (مانند تغییرهای
همان طور که دربارهی پایداریِ بومشناختی نیز گفته شد،
اقلیمی) که بیشتر مردم -زاد نیز میباشند ،نیاز به الگوهای
جدید را در پرداختن به بخش زندهی محیط زیست نیز بیشتر
یکی از تفاوتها در رویکرد بشر نسبت به حفاظت از محیط
زیست در دو ِر جدید ،چرخش به سمت رویکر ِد «بوم -مرکز»
میکند .الگوی «پایداری بومشناختی»19یکی از راهکارها برای
است .یعنی به جای حفاظت از محیط زیست برای استفادهی
بازگرداندن پیوستگی طبیعت روی زمین است .بر اساس این
انسان ،حفاظت از محیط زیست در مقابل آسیبهای انسان به
الگو انسان باید در هماهنگی با طبیعت زندگی کند که این
محیط زیست انجام خواهد گرفت .در واقع ،این رویکرد بیشتر بر
نیازمند احترام به اجزای طبیعت ،بویژه تنوع زیستی و اقدام
خطرهای بوجود آمده در دور آنتروپوسن تأکید دارد.
عملی در جهت حفاظت و احیای محیط زیست طبیعی است.
از دیگر مفاهیمی که امروزه مورد تأکید بیشتری قرار
حفاظتی مبتنی بر «پایداری بومشناختی»
در واقع ،رویکرد
ِ
میگیرد ،مفهوم «یکپارچگی بوم شناختی» 23است .بدنهی
میبایست جایگزین رویکرد انسان -مرکز 20کنونی در حقوق
افزایش معاهدههای محیط زیستی که بطور محدود بر
رو -به -
ِ
محیطزیست شود (.)Montini, 2014
روی بخشها یا مشکالتی خاص تمرکز میکند ،نتوانسته تضمین
ژنتیکی آنها در تأمین
اشاره شد که نقش گیاهان و تنوع
ِ
نماید که تالشهایش منجر به بهبودی شبکهای در همهی
غذای مردمان منطقههای گوناگون زمین بسیار حیاتی است و
المللی
بخشها میشود .پس به نظر میآید معاهدههای بین
ِ
توجه به آن در دور آنتروپوسن که تغییرهای اقلیمی و کاهش
ّ
محیط زیستی بهتر است رویکردی کلنگر دربارهی زیست سپهر
تن ّوع زیستی را در پی داشته است ،بیشتر خواهد شد .یکی از
یکپارچگی بومشناختی یا اکولوژیک،
زمین داشته باشند .مفهوم
ِ
راهکارها در تطبیق با الگوی پایداری بومشناختی« ،کشاورزی
نخستین بار در «موافقتنامهی کیفیت آب دریاچههای بزرگ»
پایدار» میباشد .در نشست زمین 2012 21میالدی که بیست
در سال 1978میالدی میان کانادا و ایاالت م ّتحده آمریکا
سال پس از نشست زمین 1992میالدی در ریو دی ژانیرو
یکپارچگی
ظاهر شد که هدف از انعقاد آن «بازیابی و نگهداریِ
ِ
رسمی بینالدولی در نهایت یک اعالمیه
تشکیل شد ،جلسهی
ِ
زیستی آبِ بومسازگان حوزهی دریاچههای
شیمیایی ،فیزیکی و
ِ
با عنوان «آیندهای که ما میخواهیم» 22صادر کرد .این اعالمیه،
بزرگ» بود .اعضای «کنوانسیون حفاظت از منابع زندهی دریایی
فصلنامه علوم محیطی ،دوره ،17شماره ،3پاییز 1398
19
حقوق محیط زیست در دور آنتروپوسِ ن...
جنوبگان» 1980میالدی ،موضوع «اهمیت نگهداری محیط
تغییر اقلیمی تنها به عامل انسانی آن توجه شده است.
یکپارچگی بومسازگان دریاهای پیرامون
زیست و حفاظت از
ِ
یکی از موضوعهایی که در سالهای اخیر توجه حقوقدانان
جنوبگان» را مورد شناسایی قرار دادند .این کنوانسیون ،از اجزای
محیط زیست را نیز به خود جلب نموده است ،روشهایی با
نظام معاهدهای جنوبگان است که در سال 1980میالدی برای
عنوان «زمین -مهندسی» یا «مهندسی اقلیم» 26بوده است.
امضا گشوده شد و در سال 1982الزماالجرا گردید .هدف
اصطالح «زمین -مهندسی» که بوسیلهی چزاره مارکتی
27
یکپارچگی محیط
این کنوانسیون محافظت از حیات دریایی و
ِ
در سال 1977میالدی ابداع گردید ،بعنوان « دستکاریِ
زیستی در جنوبگان و اطراف آن است.
آگاهانهی محیط زیست در مقیاس بزرگ» تعریف شده است
مفهوم یکپارچگی بومشناختی در بسیاری از اسناد حقوق نرم
( . )Marchetti, 1977همان طور که دیوید کیث
بینالملل محیط زیست بیان شده است .اعالمیهی ریو در
است ،مقیاس بزرگ و آگاهانه بودن نقشهای اصلی را در این
دیباچهاش بیان میکند «کنفرانس ملل م ّتحد دربارهی محیط
تعریف بازی میکنند ( .)Keith, 2000این اصطالح با عناوین
زیست و توسعه به سمت موافقت نامهای بینالمللی میرود که
«مهندسی اقلیم» نیز شناخته میشود و در
دیگری همچون
ِ
یکپارچگی نظام محیط
به منافع همگان احترام میگذارد و از
ِ
زمینهی موضوع «تغییرهای اقلیمی» نیز به معنای مداخله یا
28
اشاره کرده
اقلیمی سیارهی
دست بردن آگاهانه و در مقیاس بزرگ در نظام
ِ
زیستی و توسعهایِ جهانی حفاظت میکند» .این موضوع در اصل
زمین با هدف کاهش دادن آثار زیانبار تغییرهای اقلیمی است.
4منشور جهانی طبیعت 1982 24میالدی نیز کام ً
ال آشکار است.
یکپارچگی بومشناختی
در منشور زمین 2000میالدی مفهوم
ِ
مهندسی اقلیم دربرگیرندهی دو دسته اقدام است« :زدایش
دی ُاکسید کربن» و دیگری «مدیریت تابش خورشیدی»
بیان شده است که « به همهی افراد ،سازمانها ،ف ّعالیتهای
(.)Shepherd et al., 2009
در میان چهار اصل مرکزی آن آمده است .در اصل 5این منشور
دو دسته از روشهای زدایش دی اکسید کربن« ،بازجنگل
تجاری ،دولتها و نهادهای فراملّی توصیه میشود که با توجه
کاری» و «جنگل سازی» هستند که در پروتکل کیوتو 1998
ویژه به تنوع زیستی و فرآیندهای طبیعی که حیات را پایدار
میالدی به آنها تصریح شده است .در پروتکل کیوتو در ما ّدهی
شناختی
یکپارچگی نظامهای بوم
بازیابی
میسازند ،به حفاظت و
ِ
ِ
ِ
2بند ،1موضوع حفاظت و افزایش چاههها و خزانههای گازهای
زمین بپردازند».
گلخانهای مطرح شده است که میبایست در راستای تعهدات
یکپارچگی بومشناختی در مقیاس سیارهای داللت بر نگهداری
ِ
موافقت نامههای بین المللی محیط زیستی ،ارتقای مدیریت پایدار
بازیابی شرایط محیط زیستی «دور هولوسن» دارد .گا ِم رو
و
ِ
جنگل ،باز جنگل کاری و جنگل سازی باشد .همچنین در مادهی
به جلوی جامعهی بینالمللی میتواند شناسایی مفهوم در
3بند 3این پروتکل آمده است « تغییرهای نهایی در انتشارات
حال ظهو ِر «حفاظت و بازیابی یکپارچگی بوم -شناختی»
ِ
25
گاز گلخانهای توسط منابع نشر و جا به جایی آنها توسط چاههها
بعنوان یک هنجار برتر در حقوق بینالملل محیط زیست باشد
ناشی از تغیی ِر انسان -انگیختهی کاربری زمین و فعالیتهای
(.)Kim and Bosselmann, 2013
جنگلداری ،محدود به جنگل سازی ،بازجنگل کاری و جنگلزدایی
سازگاری با تغییرهای اقلیمی و روشهای نوین
از سال 1990میالدی ،باید در جهت ایفای تعهدهای هر عضو
تغییر اقلیمی با منشأ انسانی یا غیرانسانی ،معموالً بعنوان
ضمیمهی یک مورد استفاده قرار گیرد» .الزم به بیان است چاههها
آبوهوایی یک
تغییرهایی تعریف میشود که در الگوهای پایدار
ِ
و خزانههای کربن شامل زیست توده ،جنگلها و اقیانوس و دیگر
منطقه در بلند -مدت (از یک دهه تا میلیونها سال) روی
بوم سازگانهای خشکی و دریا می باشد.
میدهد ( .)Houghton, 2002اگرچه در عصر حاضر تغییرهای
کنوانسیون ملل متحد دربارهی منع استفادهی نظامی یا هر
اقلیمی منسوب به دخالت مستقیم یا غیرمستقیم انسان است و
نوع استفادهی خصمانه از فنآوریهای تعدیل محیط زیستی
حتی در کنوانسیون تغییرات اقلیمی 1992میالدی ،در تعریف
1977میالدی مهمترین کنوانسیونی است که به موضوع
فصلنامه علوم محیطی ،دوره ،17شماره ،3پاییز 1398
20
بلیک و پناهنده ثمرین
زمین -مهندسی یا مهندسی اقلیم مربوط میشود .مادهی 1
محیط زیست شناسایی شده است و شاید بتوان گفت دلیل
این کنوانسیون تنها آن دسته از فعالیتهای تعدیل کنندهی
اصلی اهمیت این رشته از حقوق نیز باشد .در نتیجه ،معاهدات
ِ
محیط زیست را منع میکند که هدف نظامی یا خصمانه
و اعالمیههای بسیاری در زمینهی حقوق بینالملل محیط
داشته باشند .در مادهی 2در تعریف اصطالح تعدیل محیط
زیست تصویب شد و زمینهساز آگاهی ملتها و همکاری میان
زیستی آمده است« :هر گونه تغییر از طریق دستبردن آگاهانه
دولتها و سازمانهای بینالمللی گردید .البته با وجود انعقاد
در فرآیندهای طبیعی ،پویاییشناسی ،ترکیب و ساختار زمین
معاهدهها بسیار در زمینهی حقوق بینالملل محیطزیست
شامل زیواگان (بیوتا) ،سنگ سپهر ،آب سپهر و هواسپهر یا
ِ
که همه بر مسئلهها و دغدغههای مشترک بشری تأکید
ماورای ج ّو زمین است».
داشتند ،بسیاری حقوقدانان بر این موضوع اذعان دارند که
در جهت ارتباط آنتروپوسن با حقوق محیط زیست ،باید
این معاهدهها نتوانستهاند در پیشگیری یا کاهش آلودگیها
یادآور شد که یکی شدن انسان و طبیعت که میتواند ویژگی
و آسیبهای محیط زیستی و همچنین در ارتقای استفادهی
آنتروپوسن را شکل دهد ،بطور ضمنی توسط اصول مرکزی
پایدار از منبعهای طبیعی کارآمد و موفق باشند.
حقوق بین الملل محیط زیست دربارهی هر ف ّعالیتی که
اثری بر محیط زیست دارد ،شناسایی شده است .شناسایی و
مسؤولیت مشترک
در بخشهای پیشین این مقاله ،دو موضوع «تنوع زیستی» و
کاوش ارتباط میان نظامهای محیط زیستی و دیگر نظامها در
ِ
«تغییرهای اقلیمی» بیشتر مورد بررسی قرار گرفت .دو موضوعی
توسعهی حقوق بین الملل محیط زیست در دور آنتروپوسن
که بعنوان مهمترین دغدغههای محیط زیستی عصر کنونی
نقش محوری دارد .حقوق بین الملل محیط زیست یک
شناخته شدهاند .به همین دلیل نیز در مقدمهی کنوانسیونهای
چارچوب قانونی برای زمین -مهندسی فراهم میکند .ولی
تنوع زیستی 1992میالدی و کنوانسیون تغییرهای اقلیمی
زمین -مهندسی خود به دلیل دست بردن در هواسپهر ،زیست
1992میالدی نیز این موضوعها بعنوان «مسئلهی مشترک
سپهر و اقیانوسها میتواند تهدید جدی و دراز -مدت برای
محیط زیست باشد .در نتیجه ،این موضوع چالشی برای حقوق
بین الملل محیط زیست خواهد بود ( .)Scott, 2013در واقع،
از سویی حقوق بین الملل محیط زیست میتواند چارچوب
بهره گیری از روشها و فن آوریهای نوین را مشخص نماید
و از سویی بدلیل نبود قطعیت علمی ،دست بردن در نظامهای
طبیعی میت واند آثار سوئی داشته و مغایر با اصول حقوق
محیط زیست باشد .همان طور که هدف نهایی نظام معاهدهی
ِ
«تثبیت غلظت گاز گلخانهای
تغییرهای اقلیم عبارت است از
ِ
خطرناک مردم -زاد در
در هواسپهر در سطحی که از مداخلهی
سامانهی اقلیمی جلوگیری شود».
29
بشریت» مورد خطاب قرار گرفتند .بروز این مفهوم میتواند
جهانی زمین در آغاز دور
بازتابدهندهی تغییرها و چالشهای
ِ
آنتروپوسن باشد .بشر در اواخر سدهی بیستم با چالشهای
جدیدی همچون کاهش الیهی ا ُ ُزن ،تغییرهای اقلیمی و یا
حفاظت از تنوع زیستی مواجه شد و دریافت که با استناد
پیشین مسؤولیت دولتها در روابط دوجانبه و
به انگارههای
ِ
مقررات حقوقی سنتی نمیتوان به آسانی به آنها واکنش
نشان دهد ( .)Tolba, 1990بویژه که وجود نظام وستفالیایی
و حاکمیت دائم بر منبعهای طبیعی میتواند یکی از موانع در
مسیر حل کردن مسئلهها و چالشهای جهانی باشد.
از آنجا که پدیدههای مسئلهساز و بغرنج سدهی کنونی
و پایان سدهی پیشین ،همچون کاهش تنوع زیستی یا
نتایج و بحث
حقوق محیط زیست و ترسیم قواعد کلی
تغییرهای اقلیمی ،پدیدههایی «جهانی» و «جمعی» بودهاند
و این مشکالت برآمده از تغییراتی سراسری در زیستسپه ِر
شناختی
زمین هستند ،این مسئلهها با فرارسیدن دو ِر زمین
ِ
مقررات و تغییرهای متناسب
در دور «آنتروپوسن» تدوین ّ
با وضعیت کنونی زمین ضروری به نظر میرسد ،زیرا این دور
«آنتروپوسِ ن» یا «نو -انسانی» که خاستگاه این تغییرها بشمار
زمینشناختی همزمان با پیدایش و گسترش حقوق بینالملل
میآیند ،دارای ارتباط غیرقابل انکاری هستند.
فصلنامه علوم محیطی ،دوره ،17شماره ،3پاییز 1398
21
حقوق محیط زیست در دور آنتروپوسِ ن...
برخی بر این باوراند که حقوق بینالملل محیط زیست نتوانسته
المللی و داخلی ،این مسؤولیت در زمینههای گوناگون محیط
است نابودیِ نظامهای حیاتی سیارهی زمین را متو ّقف یا کند
زیستی گنجانده شود.
کند .تعارض میان کشورهای به اصطالح «شمال و جنوب»
شکل دهی به قوانین محیط زیستی
دربارهی اولویتهای محیط زیستی ،تخصیص مسؤولیتها
حقوق محیط زیست نهادی اجتماعی است که از طریق آن
در برابر خسارتهای محیط زیستی و رابطهی میان حفاظت
میتوان فعالیتهای مردم و تأثیر های این ف ّعالیتها را بر محیط
محیط زیست و توسعهی اقتصادی 30موجب پیدایش بنبست
زیست تنظیم و ساماندهی نمود .معموالً قوانین و مقررات دارای
در مذاکرههای مربوط به معاهدههای محیط زیستی شده
سیاستها و هدف های کلی هستند که در تعیین جهت ،خط
اصل «مسؤولیت
است .در این رابطه ،کشورهای شمال ،تنها ِ
مشی و تفسیر آنها تأثیرگذار است .برخی حقوقدانان بر این
اساس منبعهای مالی و فنیای که
مشترک ا ّما متفاوت» را بر
ِ
باور هستند که هدف قوانین محیط زیستی در دور آنتروپوسن
در اختیار دارند ،پذیرفتهاند .در حالی که نقش تاریخی خود را
باید تغییر یا تعدیل مثبت و موفقیتآمی ِز رابطه انسان با محیط
در شکلگیریِ این بحران انکار نمودهاند .در این زمینه ،برخی
زیست باشد .در واقع ،هدف از حقوق و مقررات محیط زیستی
حقوقدانان معتقدند حقوق بینالملل محیط زیست به منظور
تنظیم رابطهی میان انسان و محیط زیست پیرامون او است
رویارویی با چالشهای «دور آنتروپوسن» ،باید راه حلهای
(.)Kotzé, 2014
بلند -مدت را در برابر مسئلههای محیط زیست جهانی ایجاد
تأکیدی که در دور آنتروپوسن یا نو -انسانی وجود دارد و گاه
ِ
ضعیف اقتصادی و اجتماعی را
کند تا بتواند منافع کشورهای
نادیده گرفته میشود این است که آیندهی حیات بر روی
در حالی پیش ببرد که گذار به الگوهای پایدارت ِر تولید و مصرف
زمین به روشهای پیشگیرانه ،کاهش دهنده و سازگارکننده
را سرعت ببخشد .در این زمینه ،موضوعهای غذا ،انرژی و آب
در این زمان وابسته است .روشهایی که کمابیش میتوانند
میبایست هدفهای محوریِ حقوق بین الملل محیط زیست
انتخابهایی محدود برای زیست روی زمین را در آینده فراهم
باشند (.)Gonzalez, 2015
کند.
مفهوم «مسئلهی مشترک» بیتردید به این اندیشه پیوند
از موارد ارتباط میان موضوع پژوهش حاضر و مسئله های حقوق
میخورد که دولتها بر اساس تأثیر نابرابری که بر «مسئلهی
محیط زیست این است که حقوق محیط زیست مردم را به
مشترک» داشتهاند و این نیز ریشه در تفاوتهای تاریخی و
سمت رفتارها و رویههای پایدار راهنمایی میکند .به این شکل
تفاوت در سطح توسعهی اقتصادی و اجتماعی دارد ،عهدهدا ِر
که قوانین و مقررات و رویههای قضایی وسایلی را مهیا کنند که
یک «مسؤولیت مشترک ا ّما متفاوت» هستند .دیباچهی
موافقتنامهی 2015میالدی پاریس نیز با اشاره به اصول
از طریق آنها جوامع انسانی ،هنجارهای پایدارسازندهی محیط
زیست را مانند بازیافت پسابها ،یا تولید برق با روشهای
راهنمای کنوانسیون چارچوبی 1992میالدی به اصل
غیرکربنی نهادینه سازند .یکی از روشهای موفقیت آمیز در
«مسؤولیت مشترک ا ّما متفاوت» تأکیدی دوباره کرده و این
ایجاد هنجارهای پایدارکننده ،مدلی است که در آن ،تأسیساتی
اصل در مواد دیگر این موافقتنامه هم مورد استفاده قرار گرفته
همچون نیروگاهها باید تأسیساتی برای مردم محلی باشند ،یعنی
است .در همین دیباچه به صراحت پذیرفته شده است که
این گونه تأسیسات محل سکونت پذیرفته شده و شایستهای
«تغییر اقلیمی یک مسئلهی مشترک بشری است.»...
برای مردم بومی و محلی باشد .در این صورت ،محلیها که
نکتهی پایانی این است که پذیرش مسؤولیت توسط دولتها
به تأسیسات و نیروگاهها دسترسی دارند ،این پدیدهها را مال
در زمینهی محیط زیستی نه تنها دربارهی موضوعاتی خاص،
خود کرده و راه اندازی میکنند و در همان مکان آموزش الزم
بلکه باید نخست با دیدگاهی کلنگر دربارهی «حفظ یکپارچگی
را میبینند ( .)Robinson, 2012در واقع ،تجهیزات میبایست
محیط زیست زمین» بکار رود و سپس در مقررات خاص بین
فرهنگی انسانها و البته
بطور کامل با ارزشهای طبیعی و
ِ
فصلنامه علوم محیطی ،دوره ،17شماره ،3پاییز 1398
22
بلیک و پناهنده ثمرین
شناختی (غیرانسانی) آن محیط درآمیخته شوند.
جوامع بوم
ِ
که شامل تغییرهای اقلیمی ،کاهش تنوع زیستی و تغییرات
بر اساس یک رویکرد دیگر ،به نظر میرسد هدف نهایی
در چرخهی نیتروژن میباشد ،زیر پا گذاشته شده است.
و اصلی انسانها در دور آنتروپوسن باید تغییر کند ،مقررات
(.)Rockström et al., 2009
بینالمللی به گونهای به کار برده شود که انسان امروز را توانا
این رویکرد علمی میتواند خاستگاه قواعد حقوقی در حقوق
سازد تا تأثیراتش را بر سیستم زمین کنترل کرده و محدود
بینالملل محیط زیست یا بخشهایی همچون حقوق دریاها
سازد .یک نکتهی اصلی در زمینهی حقوق بینالملل این
قرار گیرد و به همین دلیل مورد توجه حقوقدانان بینالمللی
است که از خودمان و دیگر جانداران در برابر سوء استفاده از
قرار گرفته است ( .)Vidas, 2011به این ترتیب که انجام و
فضاهای مشترک بینالمللی همچون دریاها ،هواسپهر و ح ّتی
ادامهی فعالیتهایی که درون حدود یا فراتر از حدود سیارهای
فضای ماورای جو حفاظت کنیم .سوء استفادهای که بیشتر با
هستند ،میتواند مشروط به رعایت مرزها و حدود در مقیاس
هدفهای کسب سود اقتصادی و قدرت سیاسی از سرزمینها
سیارهای باشد و در نتیجه ،منشأ مقررات محدودکنندهی انسان
انجام میشود ( .)Vidas et al., 2015در چنین مواردی است که
شود.
به پایداری نظام زیستی دریاها ،تنوع زیستی آنها و به تأثیرهای
انسان بر اقلیمهایی که در بخش پیشین بعنوان چاهه و خزانه
کربن مطرح شد ،مانند دریاها و جنگلها توجه نمیشود.
رابینسون نیز معتقد است ،در دور نوین آنتروپوسِ ن ،اصول کلی
یا راهنمای محیط زیست باید مورد بازنگری قرار بگیرد و به تبع
نتیجهگیری
بسیاری از حقوقدانان ،موضوعهای حقوق محیط زیست و
حکمرانی را محصول دور پایدار هولوسن میدانند که در آن
درک رابطهی انسان و محیط زیست ساده تر به نظر میآمد و
مرکزیت انسان و دولتها کم کم در آن تثبیت گردیده است.
نگرش جدید ،تقویت ،اصالح یا با اصول جدیدی جایگزین شوند
در حالی که در دور آنتروپوسن ،پایداری و قابلیت پیشبینی
(.)Robinson, 2014
کمتری وجود دارد و برای بازگرداندن یکپارچگی به محیط
برخی از رویکردهای نوین نسبت به حقوق محیط زیست از
نظریهی جدید دانشمندان علوم پایه برخاسته است .بعضی
زیست زمین ،رویکرد «بوم -مرکز» باید جای رویکرد مبتنی
بر «محوریت انسان یا دولتها» را در قوانین و معاهدهها بگیرد.
دانشمندان در زمینهی پایداری جهانی محیط زیستی رویکرد
به همین دلیل ،یکی از اصولی که در عصر کنونی باید در
موسوم به «حدود سیارهای» را معرفی نمودهاند که بر اساس
حقوق بینالملل مورد تأکید قوانین بین المللی باشد ،پذیرش
آن ،انسان میتواند در ارتباط با محیط پیرامونش به شکلی
«مسؤولیت» برای حفظ یکپارچگی محیط زیست زمین است
که در موارد مختلف ،چه در زمینهی اَعمال متخلفانه و چه
گذاشتن
«امن» عمل کند ( .)Rockström et al., 2009زیر پا
ِ
یکی از این حدود سیارهای ،بدلیل خط ِر رد شدن از آستانهای
اَعمال منع نشده ،میتواند بر دولتها بار شود.
که میتواند آغاز کنندهی تغییرهای محیط زیستی در سطح
میتوان گفت حقوق بینالملل محیط زیست باید از هنجارها
قارهای تا جهانی باشد ،زیان بار یا همراه با فاجعه خواهد بود.
و قواعدی عالی بعنوان یک اصل یا قاعدهی آمره 31پیروی
در این مورد ،هفت مرز سیارهای پیشنهاد شده است که
کند .قاعدهی آمره میتواند دیگر قواعد کلی را محدود کرده
عبارتاند از :تغییرهای اقلیمی (غلظت دی اکسید کربن در
و نظاممند نماید .همچنین ،رویکرد کلنگر منجر به شکلگیری
هواسپهر) ،اسیدی شدن اقیانوس ،نرخ نابودی تنوع زیستی،
ا ُ ُز ِن استراتوسفری ،نیتروژن بیوژئوشیمیایی و چرخهی فسفر،
اصولی جامع و دربرگیرنده نسبت به محیط زیست زمین
اصل «حاکمیت دائمی دولتها بر منابع طبیعی
خواهد شد .اگر ِ
جهانی آب شیرین و تغییر در نظام بهره برداری از زمین.
مصرف
ِ
خود» یک قاعدهی آمره در حقوق بینالملل دانسته شود ،باید،
البته ،دو مرز دیگر آلودگی شیمیایی و هواپخشها در هواسپهر
در مقابل« ،مسؤولیت دولتها بر حفاظت از منابع طبیعی»
نیز بیان شده است که هنوز درباره آنها قطعیت حاصل نشده
یکپارچگی بومشناختی» نیز یک تعهد محکم یا
و یا «حفظ
ِ
است .دانشمندان معتقدند تا کنون سه مورد از این حدود
تکلیفی جدی بشمار آورده شود .همچنین باید پذیرفت که در
فصلنامه علوم محیطی ،دوره ،17شماره ،3پاییز 1398
23
...حقوق محیط زیست در دور آنتروپوسِ ن
10
Paleogene, Neogene, Quaternary
ِ
زیست زنده و
صورت تنظیم مناسب رابطهی انسان با محیط
11
Pleistocene Epoch
میتوان تأثیرهای انسان بر محیط،غیرزندهیِ پیرامون خویش
12
Holocene Epoch
13
نگاه قواعد و مقرراات بینالمللی و.زیست زمین را محدود کرد
Megafauna
14
میتواند از همین،داخلی به موضوعهایی مانند حدود سیارهای
Anthropogenic
15
Trinity Nuclear Test
16
Diachronic
.دسته باشد
پیشنهاد میشود اعالمیهای در،در این نتیجهگیری همچنین
Golden Spike
حقوق محیط زیست مطرح شود تا در
زمینهی اصول بنیادین
ِ
18
Global Stratotype Section
اصول راهنمای بشر در زمینهی حقوق و تکالیفاش در،آن
19
Ecological Sustainability
ارتباط با محیط زیست در عصر حاضر تدوین گردد و در آن
20
Anthropocentric Approach
21
جایگزین شدن اصولی با محوریت،بر همکاری متقابل دولتها
United Nations Conference on Sustainable Development
)UNCSD( or Earth Summit 2012
،) حقوق زمین و جانداران دیگر (غیر از انسان،محیط زیست
22
Future We Want
23
Ecological Integrity
24
World Charter for Nature, UN GA RES 37/7, 28
October 1982
17
.شود
25
Protecting and Restoring Ecological Integrity
26
Climate Engineering or Geoengineering
27
یکپارچگی بومسازگانها و نیازهای نسلهای آینده تأکید
بقا و
ِ
1
Anthropocene:
علمی آنتروپوسِ ن ریشهای یونانی دارد که از دو جزء
واژهی
ِ
» به معنای «انسانanthropo جزء نخست.تشکیل شده است
. به معنای «نو» و جدید استcene ، و جزء دوم،»یا «بشریت
Cesare Marchetti
28
David Keith
2
29
Common Concern of Humankind
3
Geological Epoch
Stratigraphy Commission of the Geological Society of
London
: بنگرید به30
چالشهای شمال و جنوب در مواجهه با، علی اصغر،امیر
پایان نامهی،توسعه پایدار در حقوق بین الملل محیط زیست
، به راهنمایی حسن مرادی،کارشناسی ارشد حقوق بینالملل
.
1386 ، دانشکده حقوق و علوم سیاسی،دانشگاه تهران
31
پینوشتها
4
Anthropocene Working Group
5
Earth’s Ecosystem
6
Phanerozoic Eon
7
Cambrian Explosion
Jus Cogens
8
Mass Extinction
9
Cenozoic Era
منابع
Boenigk, J., Wodniok, S., Glücksman, E., 2015. Biodiversity and Earth’s history. Springer. Berlin, p.4.
Are humans now overwhelming the great forces of nature? Ambio. 36 )8(, 614-621.
Commission for the Conservation of Antarctic Marine
Living Resources, 1980. Convention for the Conservation of Antarctic Marine Living Resources, Canberra,
Australia.
Edgeworth, M., Richter D., Waters, C., Haff, P., Neal,
C. and Price, J., 2015. Diachronous beginnings of the
Anthropocene. The Anthropocene Review. 2 )1(, 33-58.
Crutzen, P. and Steffen, W., 2007. The anthropocene:
Fan, J. and Hou, X., 2016. International chronostrati-
1398 پاییز،3 شماره،17 دوره،فصلنامه علوم محیطی
24
بلیک و پناهنده ثمرین
graphic chart, International commission on stratigraphy.
Available Online at: http://www.stratigraphy.org
Gaston, K.J. and Spicer, J.I., 2004. Biodiversity, an introduction, )Second Ed(.
Montini, M., 2014. Revising international environmental law through the paradigm of ecological sustainability, international law for common goods: Normative
perspectives on human rights, Lenzerini, F. and Vrdoljak, A.F., )Eds.(, Culture and Nature, Hart Publishing.
pp.271-278.
Gonzalez, C.G., 2015. Bridging the North-South Divide:
International Environmental Law in the Anthropocene.
Pace Envtl. L. 32, 407
Robinson, N.A., 2012. Beyond sustainability: Environmental management for the Anthropocene epoch. Journal of Public Affairs. 12(3), 181-194.
Houck, O., 2012. Welcome to the Anthropocene: The
Future of Environmental Law and Policy. The Environmental Forum.
Robinson, N.A., 2014. Fundamental principles of law
for the Anthropocene?. Environmental Policy and Law.
44(1-2), 12-27.
Houghton, D., 2002. Introduction to Climate Change:
Lecture Notes for Meteorologists. Secretariat of the
World Meteorological Organization, Geneva – Switzerland.
Rockström, J., Steffen, W., Noone, K., Persson, Å.,
Chapin, F.S., Lambin, III. E., Lenton, T. M., Scheffer,
M., Folke, C., Schellnhuber, H., Nykvist, B., De Wit,
C.A., Hughes, T., van der Leeuw, S., Rodhe, H., Sörlin,
S., Snyder, P. K., Costanza, R., Svedin, U., Falkenmark,
M., Karlberg, L., Corell, R.W., Fabry, V.J., Hansen, J.,
Walker, B., Liverman, D., Richardson, K., Crutzen, P.
and Foley, J., 2009. Planetary Boundaries: Exploring the
Safe Operating Space for Humanity. Ecology and Society. 14)2(, 32.
International Commission on Stratigraphy, 2014. International Chronostratigraphic Chart. Available Online
at: http://www.stratigraphy.org/ICSchart/chronostratchart2014-10.pdf.
Keith, D.W., 2000. Geoengineering the climate: History
and prospect. REV. ENERGY and ENv’T. 25, 245-247
Kim, R.E. and Bosselmann, K., 2013. International environmental law in the anthropocene: Towards a purposive system of multilateral environmental agreements.
Transnational Environmental Law. 2)2(, 285-309
Kotzé, L.J., 2014. Rethinking global environmental law
and governance in the anthropocene. Journal of Energy
and Natural Resources Law. 32 )2(, 121-156.
Lewis, S. and Maslin, M., 2015. Defining the anthropocene, Nature. v. 519
Marchetti, C., 1977. On geoengineering and the C02
problem. Climatic Change. 1)1(, 59-68.
Sahney, S., Benton M.J., Ferry, P., 2009, Links between
global taxonomic diversity, ecological diversity and the
expansion of vertebrates on land, Biology Letters, 544547.
Scott, K.N., 2013, International Law in the Anthropocene: Responding to the Geoengineering Challenge, 34
Mich. J. Int’l L. 309.
Shepherd, J., 2009, Geoengineering the Climate: science, governance and uncertainty, The Royal Society,
Excellence in Science, September, p.1.
Steffen, W., Grinevald, J., Crutzen, P., McNeill, J.,
2011, The Anthropocene: conceptual and historical
perspectives, Philosophical Transactions of the Royal
1398 پاییز،3 شماره،17 دوره،فصلنامه علوم محیطی
25
...حقوق محیط زیست در دور آنتروپوسِ ن
Society. 369, 842–867.
Walker, M., Johnsen, S., Rasmussen, S.O., Popp, T., Steffensen, J.-P., Gibbard, P., Hoek, W., Lowe, J., Andrews,
J., Björck, S., Cwynar, L. C., Hughen, K., Kershaw, P.,
Kromer, B., Litt, T., Lowe, D. J., Nakagawa, T., Newnham, R., and Schwander, J., 2009. Formal definition
and dating of the GSSP )Global Stratotype Section and
Point( for the base of the Holocene using the Greenland
NGRIP ice core, and selected auxiliary records. Journal
of Quaternary Sciences. 24, 3–17.
Surovell, T.A., 2008, Extinctions of big game, Encyclopedia of Archaeology, 2008, 2: 1365-1374.
Tolba, M.K., 1990, The Implications of the Common
Concern of Mankind Concept on Global Environmental
Issues, Revista IIDH Documentos, 13: 237-246.
Zalasiewicz, J., Williams, M. and Smith, A., 2008. Are
we now living in the Anthropocene?”, GSA Today. 18
)2(, 4-8.
Vidas, D., 2011, The Anthropocene and the international
law of the sea, Phil. Trans. R. Soc., A 369: 909-925.
Zalasiewicz, J., Williams M., Steffen, W. and Crutzen,
P., 2010. The new world of the Anthropocene, Environmental Science and Technology. 44 (7), 2228–2231.
Vidas, D., 2015. The Earth in the Anthropocene- and the
world in the Holocene?”. ESIL Reflections. 4(6), 1-7.
Vidas, D., Fauchald, O.K., Jensen, Ø., Tvedt, M.W.,
2015. International law for the Anthropocene? Shifting
perspectives in regulation of the oceans, environment
and genetic resources. Anthropocene. 9, 1-13.
Zalasiewicz, J., Waters, C.N., Barnosky, A.D. and Cearreta, A., 2015. Disputed start dates for the Anthropocene.
Nature. 520:436.
1398 پاییز،3 شماره،17 دوره،فصلنامه علوم محیطی
26
Environmental Sciences Vol.17/ No.3/ Autumn 2019
15-28
Environmental law in Anthropocene epoch
Janet Blake1* and Amir Panahande Samarin2
1
Human Rights Department and Environmental Law Department, Faculty of Law, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran
2
Department of Environmental Law, Faculty of Law, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran
Received: 2017.06.05
Accepted: 2018.12.16
Blake, J. and Panahande Samarin, A., 2019. Environmental law in anthropocene Epoch. Environmental Sciences. 17(3):
15 - 28.
Introduction: In recent years, the ‘Anthropocene Working Group’ under Jan Zalasiewicz’s direction, has played an extremely significant role in the explanation of the ‘Anthropocene epoch’ from a scientific point of view, by publishing
numerous articles on this issue. Among the authors of these papers, Vidas is one of the most important lawyers who has
published papers concerning the relationship between the Anthropocene and international law. This article aimed to explain
introductory subjects about the Anthropocene and their connection with environmental law, which has no history in the
Persian language literature.
Material and methods: In this paper, the latest scientific data along with new approaches used by environmental lawyers
will be studied. Recent global environmental changes suggest that the Earth has arrived at a new geological epoch under
the influence of mankind. ‘Biodiversity’ and ‘climate change’ are two subjects that are mostly protected by environmental
law in this new epoch since they are severely affected by the consequences of changes in the Earth’s ecosystem.
Results and discussion: Many lawyers believe that environmental law and governance issues are the result of the ‘Holocene’
stability, and understanding the relationship between human beings and the environment seemed relatively simple and the
centrality of humans and governments was fixated. While in the Anthropocene epoch, there is less stability and predictability,
and in order to restore the integrity to the Earth’s ecosystem, giving centrality to human governments must be replaced with
an ‘eco - centric’ approach in international and national laws.
Conclusion: One of the principles that should be emphasized in international treaties is taking responsibility for the con* Corresponding Author: Email Address.
[email protected]
...حقوق محیط زیست در دور آنتروپوسِ ن
servation of the environment’s integrity. If the principle of ‘sovereignty over natural resources’ is a Jus Cogens in international law, then the state’s responsibility towards the ‘conservation of natural resources’ and ‘safeguarding the ecological
integrity’ should be a strong obligation. This paper proposes that a declaration on fundamental principles of environmental
law should be presented, in which some guiding principles regarding the rights and duties of humankind in relation to the
environment in the new epoch could be codified.
Keywords: Anthropocene, International environmental law, Ecological integrity, Climate change, Common responsibility,
Jus Cogens.
1398 پاییز،3 شماره،17 دوره،فصلنامه علوم محیطی
28