غول جدید (The New Colossus) یا بزرگتندیس نوین غزلی است نوشته شاعر آمریکایی اما لازاروس که در سال ۱۸۸۳ نوشته شدهاست. این شعر در سال ۱۹۰۳ بر روی پلاکی برنزی حک شده و داخل طبقه همکف پایه مجسمه آزادی نصب شد. نام این شعر به غول رودس که یکی از عجایب هفتگانه جهان است اشاره دارد.
درونمایه این شعر دربارهٔ میلیونها مهاجری است که به ایالات متحده آمدند و بسیاری از ایشان از طریق ورودی جزیره الیس که در نزدیکی مجسمه آزادی قرار دارد وارد کشور شدند.
بیتی از شعر که میگوید «بر بندرگاهی پلزده فرومینگرد که دو شهر خواهر را فراگرفته» به شهرهای نیویورک و بروکلین اشاره دارد که در سال ۱۸۸۳ هنوز در هم ادغام نشده بودند.
برخلاف غول برنجین نامآور یونان
که پاهای پیروزمندش را از خشکی تا خشکی گشاده
اینجا بر دروازههای موجزده ما، جایی که آفتاب مینشیند
توانا بانویی ایستا است، با مشعلی که اخگرش
آذرخشی محبوس است، و نامش «مادر آنان که جلای وطن کردند.»
دست او با آتش راهنما خوشآمدگوی جهانیان است، و چشمان آرامش
بر بندرگاهی پلزده فرومینگرد که دو شهر خواهر را فراگرفته.
بانو با لبانی بسته ندا سر میدهد که: ای سرزمینهای کهن،
کبکبه پرآوازه خود را نگه دارید؛ و به من بدهید
واماندههای خود را، مسکینان خود را، تودههای درهم کز کرده خود را
که آرزوی تنفس در آزادی را دارند.
وازدگان مصیبتزده سواحل پرغلغلهتان را
راهی کنید، بیخانمانها و توفانزدگان را سوی من راهی کنید
چراغم را در کنار درب زرین برمیافرازم!
Not like the brazen giant of Greek fame,
With conquering limbs astride from land to land;
Here at our sea-washed, sunset gates shall stand
A mighty woman with a torch, whose flame
Is the imprisoned lightning, and her name
Mother of Exiles. From her beacon-hand
Glows world-wide welcome; her mild eyes command
The air-bridged harbor that twin cities frame.
"Keep, ancient lands, your storied pomp!" cries she
With silent lips. "Give me your tired, your poor,
Your huddled masses yearning to breathe free,
The wretched refuse of your teeming shore.
Send these, the homeless, tempest-tost to me,
I lift my lamp beside the golden door!"