ساغر
ظاهر
از نظر لغوی ساغر به معنی پیاله است.[۱] در فرهنگ معین به معنی پیالهٔ شرابخواری و جام است. قدح نیز هممعنی با پیاله شراب است. [۱]
ساغر (saghar): ترکیبی از با ارزشترین عشقها -دیوانگی-جنون (تمام لحظات به یاد معشوق بودن)-بی خوابی و کابوس شبانه
ساغر در ادبیات
[ویرایش]در بیشتر ابیات، ساغر در معنی جام شراب آمدهاست.[۳][۴]
در یکی از شعرهایی که در سالهای اخیر توسط سالار عقیلی اجرا شد، چنین آمدهاست:
ساغرم شکست ای ساقی | رفتهام ز دست ای ساقی |
معانی در عرفان
[ویرایش]در عرفان اسلامی و در اصطلاحات صوفی، ساغر دل عارف است،[۴][۵] بدان خمخانه و میخانه و میکده نیز میگویند.[۶] همچنین سکر و شوق دو معنی دیگر ساغر هستند.[۶]
منابع
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ لغتنامه دهخدا
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ حافظ، شمس الدین محمد؛ ۷۹۲ق،دیوان حافظ؛ براساس نسخه نو یافته بسیار کهن، تهران: فکرروز، ۱۳۸۴. شابک ۹۶۴−۳۴۳−۰۸۶−۳
- ↑ حافظ، شمس الدین محمد؛ 792ق،دیوان حافظ؛ براساس نسخه نو یافته بسیار کهن، تهران: فکرروز، ۱۳۸۴. شابک ۹۶۴−۳۴۳−۰۸۶−۳
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ زریاب خویی، عباس، آیینهٔ جام (شرح مشکلات دیوان حافظ)، تهران: انتشارات علمی، ۱۳۶۷ ش.
- ↑ القاشانی، کمالالدین عبدالرزاق، اصطلاحات الصوفیه، قم: انتشارات بیدار، ۱۳۷۰
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ content&task=view&id=123&Itemid=56|حافظ آرا[پیوند مرده]