پرش به محتوا

بحث:نرجس

محتوای صفحه در زبان‌های دیگر پشتیبانی نمی‌شود
افزودن مبحث
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
آخرین نظر: ۵ سال پیش توسط Shobhe در مبحث حل معضلات مقاله
رخدادهای برجستهٔ مقاله
تاریخفرایندنتیجه
۲۹ ژوئن ۲۰۲۱نامزدی برای مقالهٔ خوبخوب شد
۲۶ فوریه ۲۰۲۳بازبینی مقالهٔ خوبخوب نماند

یک

[ویرایش]

از دیدگاه تاریخی نرگس خاتون نوهٔ بارداس و یا تئوفیلوس و یا میخائیل سوم است. چون منبع در درستم پژوهش دست اول حساب می‌شود، در متن مقاله قرار ندادم. دوستان اگر منبعی داشتند لطفا این را به متن بیفزایند.علی ویکی۲۵ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۵۵ (UTC)پاسخ

در مورد اتصال نسل ایشان به شمعون پطرس به نظر می رسد در مقاله اشتباه بود که اصلاح شد. اگر اشکالی می بینید، بفرمایید. در مورد نسل خود جناب پطرس، اگر اطلاعی دارید هم بفرمایید.--تسلیم۲۶ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۰۶ (UTC)پاسخ

نرگس خاتون

[ویرایش]

حضرت نرجس خاتون، که مادر گرامی حضرت مهدی موعود و همسر امام حسن عسگری میباشد، نوه ی گایوس ژولیوس سزار ( قیصر روم ) میباشد Sehrane (بحث) ‏۲۵ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۰۳ (UTC)پاسخ

Х نیازمند منبع معتبر است. -- سیگنالبحث۳ مارس ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۴۷ (UTC)پاسخ

نرجس خاتون فقط در منابع عربی-اسلامی

[ویرایش]

با توجه به خود مقاله در ویکی پدیا، نرجس خاتون یا نرگس تنها در منایع اسلامی و عربی وجودش از لحاظ تاریخی تایید شده؛ در صورتی که اگر تبار او به یکی از حواریون مسیح یا از خاندان حاکم روم باشد بایست بالاخره یک تاریخ نویس غیر عرب و غیر مسلمان به نرجس اشاره میکرد. 46.208.22.20۲۳ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۳:۳۵ (UTC)پاسخ

درخواست خروج از محافظت

[ویرایش]

@Behzad.Modares: سلام. با توجه به گذشت ۲ سال از محافظت این صفحه تقاضای خروج از محافظت آن را دارم. سپاس. Saeidpourbabak (بحث) ‏۹ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۴۶ (UTC)پاسخ

عدم اعتبار روایت کنیز سیاه

[ویرایش]

کنیز سیاه بودن نرگس خاتون به هیچ وجه در روایات مشهوره شیعه و معتبر نبوده و در صورتی که شما متنی را که از سر عداوت و گمراه کردن مردم نوشتید را اصلاح نکنید به پلیس فتا گزارش خواهد شد. شعیب1314 (بحث) ‏۲۳ مهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۶:۴۲ (UTC)پاسخ

روایت کنیز سیاه اعتبار دارد

[ویرایش]

وجود نرجس خاتون گر چه از لحاظ تاریخی اعتبار نداره و فقط اسم او در منایع عربی اسلامی ذکر شده، اما چنین روایتی که بگوید نرجس سیاه بوده وجود دارد و در همه سایت های اسلامی نوشته شده او کنیز سیاه بوده ویکی شیعه مینویسد:

نعمانی و صدوق احادیث دیگری را روایت می‏‌كنند كه حاكی از آن است كه مادر قائم كنیزی سیاه بوده است (طوسی، الغیبه، ص ۸۴) 

محمد بن یعقوب کلینی می‏‌گوید كه مادر قائم كنیزی از نوبه، استان شمالی سودان بوده است. ( کلینی، ج۱، ص۳۲۳ ). خبرگزاری فارس نیز منشتر کرد که نرجس سیاه پوست بوده:

نخستین روایتی را که اشاره به نژاد یا سرزمین زادگاه این بانو دارد، در کتاب «الکافی» (اصول) می توان یافت. این کتاب از محمد بن یعقوب کلینی رازی (درگذشته به سال 329 ه ق) است. این روایت، یکی از ویژگی های این بانو را از زبان پیامبر اسلام(ص)، «النَّوبیَّه» برمی شمارد. این واژه به معنی «اهل نَوبه» است. «نَوبه» یکی از مناطق وسیع سودان است. بلال حبشی نیز از اهالی آن بوده است: نگاه کنید به: محمد بن یعقوب الکلینی الرازی، الکافی (الاصول)، کتاب الحجه، باب الاشاره و النّص علی ابی جعفر الثانی(ع)، (حدیث14).

از این حدیث برمی آید که مادر امام زمان(عج) کنیزی از اهالی سودان و به طور طبیعی از نژاد سیاه بوده است. روایت هایی دیگر در کتاب «الغَیبه» هستند که بر کنیز بودن و سیاه پوست بودن آن بانو تصریح دارند. (منبع و ادامه مطلب). سایت ویکی فقه نیز مینویسد:

از امام باقر (علیه‌السلام) شنیدم که فرمود:همانا در صاحب این امر، سنتی از یوسف (علیه‌السلام) است و آن این‌که او فرزند کنیزی سیاه است . (ابن بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۲۹، باب۳۲، ح۱۲.)

۲۵. ↑ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۱۶۳. 46.208.22.20۲۳ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۳:۳۵ (UTC)پاسخ

کنیز یا همسر

[ویرایش]

نرجس خاتون در ارشاد مفید (الإرشاد، مفید، ترجمه رسولى محلاتى، ج‏۲، ص: ۳۲۳) و منابع دیگر "اُمّ ولد" امام حسن عسکری نامیده شده [اُمّ ولد کنیزی است که از مولای خود بچه دار شده و پس از مرگ مولایش از سهم الارث فرزندش آزاد می شود]، و نه "همسر". "همسر" در شریعت اسلامی زنی است که به وسیله عقد شرعی به زوجیت مرد در آید. و در روایات مربوط به نرجس خاتون، چنین عقدی واقع نشده، بلکه در یک روایت (روضة الواعظين، ترجمه مهدوى دامغانى، ص: ۴۱۹) حکیمه خاتون (عمه امام هادی) او را به امام حسن عسکری "بخشیده" و در روایت دیگر (كمال الدين و تمام النعمة، صدوق، ج ٢، ص ٤١٨) مأمور امام هادی او را از یک کنیزفروش "خریده". پس "عقد"ی واقع نشده. در نتیجه همسر خواندن نرجس خاتون صحیح نیست. سیاهکالی (بحث) ‏۲۴ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۰۹ (UTC)پاسخ

درسته از دیدگاه تخصصی مطلب فوق بجاست و اتفاقا در مقالات تخصصی و با نگاه مذهبی فقهی تاکید بر چنین چیزی بجاست. اما فراموش کرده ایم اینجا ویکی پدیا دانشنامه عمومی است. در اینجا قید همسر برای مشخص کردن اینست که وی مثلا خواهر وی نبوده است و در لسان عرف کنیزی که به زنی هم گرفته می شود همسر می گویند. خوب است بدانیم مخاطبینی که معلومات دینی بالایی ندارند نیز دچار سردرگمی می شوند. از اینرو برگرداندن عنوان همسرر و از سویی روشن نمودن اینکه وی کنیز بوده به زنی گرفته شده هم مطلب را می رساند هم شفاف خواهد بود. -- Hamedvahid (بحث) ‏۲۴ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۰۵ (UTC)پاسخ
این شکل فعلی مناسبه، جامع تر هم هست. خیلی ممنون. سیاهکالی (بحث) ‏۲۶ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۴۱ (UTC)پاسخ

پروژه نرگس خاتون

[ویرایش]

با سلام و وقت بخیر خدمت شما عزیزان. اخیرا بنده در مطلب نرگس خاتون یک ویرایش اساسی کرده‌ام تا پروژه را از حالت ضعیف به خوب یا حداقل متوسط برسانم. دوستان لطفا مرا در این امر یاری کنند و اعلام نظر داشته باشند تا بتوانیم مقاله به برگزیده تبدیل نماییم. با تشکر از همگان. «shobhe*»۱۶ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۴۵ (UTC)پاسخ

@Shobhe: موضوع ملیکا یک داستان است که در منابع متاخر، از دوره صفوی حدودا، اضافه شده است و در منابع متقدم و نیز آثار آکادمیک معاصر چنین شخصیتی تایید نشده. مطالب معتبر در این خصوص در مقاله امام حسن عسکری و حجت بن الحسن آمده است. بر اساس همان ها اصلاح کنید.--سید (بحث) ‏۱۷ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۰۳ (UTC)پاسخ
با عرض سلام، منابعی در قرن سوم و دوم هجری (یعنی حدودا 400 سال قبل از صفویان، به ماجرای نرگس خاتون و اسارت و... اشاره داشته‌اند. با مرور مقاله حاضر، تمام منابع در اینباره را خواهید دید. «shobhe*»۱۷ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۳۰ (UTC)پاسخ
@Shobhe: لطفا وپ:اسلام را دقیق بخوانید. منابع روایی همگی دست اول هستند و هیچ یک قابل ارجاع مستقیم نیست. آنچه در مقاله آورده اید به روایت منابع معتبر معاصر یک داستان ساختگی است. ادامه بحث را در صفحه بحث خود مقاله انجام می دهیم.--سید (بحث) ‏۱۷ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۴۴ (UTC)پاسخ
@Sa.vakilian: از تذکر شما متشکرم، تا پایان هفته جاری(دو روز آینده)، منابع دست دوم در مقاله جایگزین و اضافه خواهند شد. «shobhe*»۱۷ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۰ (UTC)پاسخ

درستی این مقاله مورد تردید است

[ویرایش]

آنچه بر اساس چند سال تحقیق برای من و دیگر کاربران نظیر @طاها: روشن شده اینهاست: حجت بن الحسن#ولادت حجت بن الحسن و حجت بن الحسن#تولد و زندگی و حسن عسکری#همسر و فرزندان. هر مطلبی غیر از این نیازمند ارائه منابع ثانویه معتبر است.--سید (بحث) ‏۱۷ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۵۰ (UTC)پاسخ

جالب ماجرا اینجاست که در منابعی که من بررسی کردم ، هیچ جنگ بزرگی در تاریخ 846 تا 868 که چنین شخصیتی در آن بتواند اسیر شده باشد، رخ نداده است!--سید (بحث) ‏۱۷ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۵۵ (UTC)پاسخ
تحقیقاتتان کافی نبوده است، به زودی بخشی با همین عنوان در مقاله ایجاد خواهد شد. «shobhe*»۱۷ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۱ (UTC)پاسخ
مشکلی نیست ما بر اساس نوشته های عبدالعزیز ساچادینا، سعید امیرارجمند، محمدعلی امیرمعزی، احمد پاکتچی، ورنا کلم و برخی دیگر به این رسیده ایم. شما بفرمایید مستند به نظر چه افرادی از این ماجرا دفاع می کنید؟--سید (بحث) ‏۱۷ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۲۳ (UTC)پاسخ
@Sa.vakilian: به خواست خدا، با هم تعامل معلومات خواهیم کرد و به یک اجماع خواهیم رسید. «shobhe*»۱۷ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۵۷ (UTC)پاسخ
خیلی خوبه. استقبال می کنم. شما روحیه خیلی خوبی دارید، اما پیشنهاد می کنم قبل از یک موضوع چالش برانگیز در مورد یکی از ائمه که ساده تر باشد، مثلا امام سجاد یا امام جواد یا امام هادی کار کنید. البته، من قبلا حدود دو سال روی مقالات مربوط به امام زمان کار کرده ام اما اکنون مثل گذشته فرصت ندارم. من @Kamranazad: @Hadi.anani: را دعوت می کنم که در بحث شرکت کند.--سید (بحث) ‏۱۷ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۱۹ (UTC)پاسخ
@Sa.vakilian: از ابراز لطف و راهنمایتون متشکرم، چون اکنون مقدار بسیار زیادی پیش رفته‌ام ترجیح می دهم این پروژه پر چالش را در همین چند روز آینده که فرصت خالی بیشتری دارم، به پایان برسانم. تا در آینده در باقی پروژه ها با یاری همدیگر، بتوانیم فضای علمی خوبی بسازیم. شما را اولین دوست ویکی‌پدیا خود می‌دانم. «shobhe*»۱۷ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۰۶ (UTC)پاسخ
@Sa.vakilian و Shobhe: سلام بر عزیزان، من فکر می‌کنم سید درست می‌گوید. الان مسئله‌ای که هست، بر سرِ اعتبارِ منابع است. به گمانم اگر با وپ:معتبر، ویکی‌پدیا:منابع معتبر (تاریخ) و منابع اولیه، ثانویه و ثالثیه آشنا شوید و آنها را مطالعه کنید، روالِ کار تا حدودِ زیادی دست‌تان می‌آید. من هم در آغاز با اینها آشنا نبودم، سید به دادم رسید. :) شما می‌توانید در این دو پروژه هم همکاری بفرمایید: ویکی‌پدیا:ویکی‌پروژه اسلام/چهارده معصوم و ویکی‌پدیا:ویکی‌پروژه اسلام/رویدادها. :) با مهر و آرزوی موفقیت -- |کامران آزاد| ۲۵ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۵۳ (ایران) ‏۱۷ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۲۳ (UTC)پاسخ

حل معضلات مقاله

[ویرایش]

با نام خدا، اینجا هستیم که مقاله را بهبود ببخشیم. (لطفا در این بخش فقط اظهار نظر درمورد معضلات مقاله را داشته باشیم)
1_ اولین معضلی که نظر من را جلب کرد، این است که آیا بین تحقیق دست اول، با نقل از منابع دست اول تفاوت است. با مطالعه ویکی‌پدیا:تحقیق دست‌اول ممنوع متوجه شدم که می‌توان از منابع دست اول، بدون دخل و تصرف، نقل بکنیم. اما نمی‌توانیم تحلیل و تفسیری از این منبع دست اول داشته باشیم. در همانجا آمده: «هر گونه تفسیری از یک منبع اولیه نیازمند یک منبع ثانویه معتبر است که آن تفسیر را بیان کند. یک منبع اولیه فقط می‌تواند برای بیان توصیفی بی‌پرده و سرراست از واقعیت‌هایی به کار رود که هر فرد تحصیل کرده‌ای با دسترسی به آن منبع اولیه، ولی بدون دانش تخصصی اضافی، بتواند آن واقعیت‌ها را تأیید کند. به عنوان مثال، مقاله‌ای که دربارهٔ یک رمان است می‌تواند بخش‌هایی از رمان را نقل کند که طرح کلی آن را نشان دهد، ولی هرگونه تفسیر این قطعه‌ها نیازمند منبع دست دوم است.»
هر چند در ادامه گفته شده است که: «یک مقاله کامل را بر پایه منابع اولیه بنا نکنید و دربارهٔ ایجاد بخش‌هایی بزرگ برمبنای آنها محتاط باشید.» و این منافاتی با استفاده از منبع دست اول ندارد. آنچه در ویکی پدیا مذموم است، تحقیق دست اول است نه منبع دست اول. چرا که منبع دست اول، از بهترین منابع اثبات پذیری یک ادعا است.
مرا یاری کنید که آیا درست می اندیشم «shobhe*»۱۸ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۱۱ (UTC)پاسخ


2_ منابعی مثل کتاب بحارالانوار علامه مجلسی، منبع دست اول است یا دست دوم. گفتنی است که مجلسی، روایات منابع دست اولی مثل کافی و من لایحضر و... را جمع آوری کرده، سپس در پایان نقل روایت، توضیحی درباره معنای لغوی و تاریخ و معنای تفسیری و... داده است.
طبق تعریف ویکی‌پدیا، کتاب بحارالانوار یک منبع ثانویه محسوب می‌شود؟ «shobhe*»۱۸ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۱۱ (UTC)پاسخ

خیر شما نمی توانید به آیات و روایات به عنوان منبع استناد کنید. چون صحت و اعتبار حدیث باید مستند به نظر یک عالم باشد. بحارالانوار هم در این خصوص معتبر نیست. اگر قصد اتکا بر احادیث را دارید بهترین و معتبرترین منبعی که سراغ دارم که می توانید به آن استناد کنید، معجم احادیث مهدوی جناب کورانی است. اگر ایشان حدیثی را معتبر شمرده باشد می توانید آن حدیث را به نقل از آن کتاب بیاورید. همان طور که ما مثلا برای بیان روایات شأن نزول به تفسیر المیزان ارجاع می دهیم. --سید (بحث) ‏۱۸ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۲۳ (UTC)پاسخ
@Sa.vakilian: ممنون از پاسخگویی شما، با مثالی عرضم را بهتر ارائه می کنم. مثلا برای اینکه بگوییم: لا اکراه فی الدین، یک آیه در قرآن است، نمی‌توانیم به قرآن منبع بدهیم؟ یا برای اینکه ثابت کنیم، حدیث رومی بودن نرجس خاتون در منابع شیعی است، نمی‌توان به یک کتاب روایی شیعی، منبع بدهیم؟ اگر اینطور نیست، پس چطور چنین چیزی را ثابت کنیم؟ «shobhe*»۱۸ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۱۶ (UTC)پاسخ
خیر نمی توانید، چون منبع دست اول است. عرض کردم بر اساس منابع دست دوم که تحلیل روایت و درایت کرده باشند و در این مورد کتابی که معرفی کردم از حیث کیفیت حلاجی احادیث ، بی اغراق صد برابر بحار اعتبار دارد. یعنی شما به استناد اینکه جناب کورانی حدیث پژوهی کرده و حدیثی را توثیق کرده و دیگری را مثلا رد کرده، می توانید بگویید که این احادیث بوده که به گفته کورانی فلان حدیث معتبر و فلان یک نامعتبر است.--سید (بحث) ‏۱۸ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۳۴ (UTC)پاسخ
@Shobhe: یک نکته دربارهٔ بحار: علامه مجلسی خود در کتاب به این نکته اشاره می‌کند که «هر آنچه از احادیث و روایات در کتاب‌های گذشته بوده، همه را در بحار جمع کرده تا مانندِ گذشته، مورد گزندِ حوادث قرار نگیرند.» به‌عبارتی، صرفاً رونوشت‌برداری کرده‌اند که البته در جای خود با توجه به تاریخِ پرفرازونشیبِ شیعه، قابل تقدیر است. خود علامه می‌گوید همهٔ این احادیث معتبر نیستند و من فقط گرد آورده‌ام و باید مورد بررسیِ رجالی و غیره قرار گیرند. محققان امروزی هم همین نظر را دارند. بنابراین، استنادِ مستقیم به بحار، از کیفیتِ علمیِ مقاله می‌کاهد، مگر اینکه در کتاب‌ها یا مقالاتِ معتبرِ دیگرِ پس از بحار، آن حدیث را مورد بررسی قرار داده باشند. با مهر -- |کامران آزاد| ۲۶ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۲۰:۳۹ (ایران) ‏۱۸ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۰۹ (UTC)پاسخ
@Sa.vakilian: عرض ادب و احترام. امیدوارم حاضرجوابی بنده را بی ادبی قلمداد نفرمایید. درباره منبع دست اول که فرمودید نمی‌شود استناد کرد؛ لطف می‌فرمایید بگویید طبق کدام بند و ماده ویکی‌پدیا نمی‌توانیم. چون احساس می‌کنم در ترجمه قوانین ویکی‌پدیا از انگلیسی به فارسی، یک اشتباه رخ داده است.
اما درباره بحارالانوار، هرچند این یک مثال بود، ولی بحارالانوار طبق مقدمه خود مولف، جمع آوری است، اما یک کتاب صرفا جمع‌آوری کننده و رونوشت (به اصطلاح شما) نیست؛ چرا که در پایان نقل هر حدیثی، با تیتری به نام (بیان) آن حدیث واکاوی شده است. هم از حیث اعتبار و هم از حیث معنا لغوی و اصطلاحی... ارادتمند. «shobhe*»۱۸ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۴۷ (UTC)پاسخ
خیر شما کاملا مودب هستید. «Wikipedia articles should be based on reliable, published secondary sources and, to a lesser extent, on tertiary sources and primary sources. Secondary or tertiary sources are needed to establish the topic's notability and to avoid novel interpretations of primary sources. All analyses and interpretive or synthetic claims about primary sources must be referenced to a secondary or tertiary source, and must not be an original analysis of the primary-source material by Wikipedia editors.»[۱]
و در مورد احادیث «The Quran and the Hadith are considered to be primary sources, as defined in WP:PRIMARY. Therefore they should not be quoted to make an argument or imply a particular interpretation unless one can also cite a reliable secondary source that supports that usage. Primary sources may only be used on Wikipedia to make straightforward, descriptive statements of facts that can be verified by any educated person with access to the source but without further, specialized knowledge. But it's a good idea to quote the Quran and Hadith to explain a topic, if they are cited in reliable secondary sources. »[۲] مشکلی نیست که شما می خواهی بیشتر بدانی اما بالاخره بعد از بیش از ده سال فعالیت حرف الکی نمی زنم. من راه حل ارجاع به احادیث را به شما عرض کردم و بحث بیشتر هم فایده ندارد. راه دیگری هم ندارید. بحارالانوار هم معتبر نیست. آن کتاب را تهیه کنید و ببینید جناب کورانی در مورد آن احادیث چه گفته و به همان احادیث مبتنی نظر کورانی استناد کنید. آخه وقتی آدم بنز داره که با ژیان مسافرت نمی ره. والسلام--سید (بحث) ‏۱۸ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۰۷ (UTC)پاسخ
@Sa.vakilian: عرض ادب، تشکر از تحمل بنده؛ همانطور که عرض شد، بحارالانوار فقط یک مثال بود و من قصد استفاده از چنین منبعی در این مقاله نداشتم. در اینباره هم کتب مفصلی وجود دارد از جمله آثار جناب کورانی که البته اعتبارش نزد متخصصین تاریخ شیعه خیلی بالا نیست. به هر حال تشکر از راهنمایی های فراوانی که می‌کنید و صبوری به خرج می دهید. «shobhe*»۱۹ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۰۸ (UTC)پاسخ
اون کتاب آقای کورانی که اعتبارش خیلی بالا نیست «عصر ظهور» است که مال جوانی ایشان است. من عرض کردم اگر قصد ارجاع به احادیث را دارید، راهش چیست.--سید (بحث) ‏۲۰ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۲:۱۳ (UTC)پاسخ


عرض سلام،‌دوستان عزیز لطفا مقاله و منابع را مجددا مرور بفرمایید و اشکالات را بفرمایید. منابع دست دوم،‌علاوه بر منابع دست اول،‌در مقاله قرار گرفته اند. «shobhe*»۱۹ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۰۲ (UTC)پاسخ


۳ـ با سلام. یکی از مواردی که در مقاله قرار گرفته شده،‌ این بند است: «قدیمی‌ترین منابعی که به ذکر نام و تاریخ او پرداخته‌اند، در قرون دوم[۲]، سوم[۳] و چهارم[۴] هجری‌اند. با این وجود در برخی منابع قدیمی‌تر روایی، روایاتی به ذکر نام و احوالات او پرداخته‌ شده‌است.[۵]» هر چهار منیع این بند،‌ منبع دست اول هستند. به نظرات دوستان،‌ این بند به طور کلی نیازی نیست باشد یا اینکه منبع دست اول داشتنش موردی نخواهد داشت. هدف از این منابع دست اول،‌ استناد نیست،‌ بلکه صرف بیان توضیح است. به عبارتی می‌توانیم تبدیلش کنیم به یادداشت و یا اینکه در پرانتز در کنارشان قرار دهیم. با تشکر. «shobhe*»۲۳ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۰۴ (UTC)پاسخ