فلسفه اوبونتو
ظاهر
اوبونتو (Ubuntu)، فلسفه اخلاق با تمرکز بر تعلقات و روابط مردم با یکدیگر است. منشاء آن در زبان بانتو از جنوب آفریقا است. اوبونتو به عنوان یک مفهوم کلاسیک آفریقایی است. معادل دقیق فارسی آن دراین شعرسعدی است
بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند
تعاریف:
- ترجمهء فعال صلح لیبریا Leymah Gbowee، از اوبونتو این است: آنچه که من هستم به خاطر آنچه که همه ما هستیم است.
- تعریف ارائه شده اسقف اعظم دزموند توتو در سال 1999: فرد با اوبونتو، در دسترس و تایید کننده دیگران است. او از دارایی، قدرت و خوب بودن دیگران احساس تهدید نمی کند چون درک این مفهوم که او به کل بزرگ تری تعلق دارد، به او اعتماد به نفس می دهد. او می داند که او خار خواهد شد اگر دیگران خار، تحقیر، شکنجه و یا مظلوم واقع شوند.
- تعریف دیگراسقف اعظم دزموند توتو در سال 2008:یکی از فلسفههای کشور ما اوبونتو یا گوهر وجود انسان است. اوبونتو به خصوص در مورد این واقعیت است که شما نمی توانید به عنوان یک انسان در انزوا وجود داشته باشید. ماغالبا تنها به خودمان فکر می کنم ،، در حالیکه متصل به آن چیزی هستیم که در تمام جهان می گذرد. هنگامی که شما کار خوبی می کنید، آن به کل بشریت گسترش می یابد.
- نلسون ماندلا اوبونتو را چنین توضیح داده است: یک جنبه از جنبههای اوبونتو این است که مثلا اگر مسافری در روستایی توقف کند، لازم نیست درخواست غذا یا آب کند. هنگامی که توقف می کند، مردم به او غذا می دهند و او را سرگرم می کنند. اوبونتو به این معنا نیست که مردم نباید به دنبال ثروت باشند، ولی سوال این است که آیا شما می خواهید این کار را به قصد بهبود جامعه انجام دهید؟
- تیم جکسون، اوبونتو را فلسفه ای می داند برای کمک به تغییرات لازم برای ساختن آینده ای که از لحاظ اقتصادی و زیست محیطی پایدار است. [۱]