Firmin's Reviews > حشاشین
حشاشین
by
by
2.5 🌟
📝 من توی کشش روایات کتابهای جنایی و معمایی خیلی با دن براون مقایسه میکنم کتابا رو؛ ولی حشاشین بیشترین جاییه که به نظرم این حق رو دارم، چون خیلی جاها یادآور همون روایته، و چیزی که هدف گرفته با دن براون یکیه: کلیسا.
شاید اگه پونزده بیست سال پیش یا حداقل قبل از کتابای دن براون با حشاشین آشنا میشدم لذت بیشتری میبردم، ولی الان برام خیلی کشدارتر و کمکششتر از اون چیزی بود که انتظارش رو داشتم، و در مقایسه با کتابهای دن براون، یا هر کتاب جنایی دیگهای، کتاب کسلکنندهای بود که خیلی به جزییات بیاهمیت میپرداخت و مدام از نفس میافتاد. ضرباهنگ کندی داشت و به نظرم اصلن نیازی نبود که نهصد و دوازده صفحه باشه. هستهی اصلی کل ماجرا رو تا قبل از صفحهی دویست ماجرا حدس زدم، که البته به نظرم انقدر هم قابل حدس نبود و یه جاهایی خودمم به شک میافتادم، ولی برای کسی که جنایی زیاد خونده و تکنیکهای جنایینویسها رو بلده به نظرم زیاد هم کاراکتر دور از ذهنی نبود. ترجمه جز اینکه به جای کلمهی کلیسا همهجا از «کلیسیا» استفاده کرده بود که درسته، ولی جاافتاده و مرسوم نیست، مورد خاص دیگهای نداشت و این یه مورد رو هم تمام مدت سعی داشتم که نادیده بگیرم. غافلگیریهای کتاب برای من کم بود و اونقدری که ازش تعریف میکردن و انتظار داشتم لذت نبردم. صرفن یه سری دیتا در مورد کلیسا بهم داد، که از صحت و سقمشون اطلاعی ندارم، و شاید تنها نکتهی تحسینبرانگیز ماجرا در کل برام این باشه که نویسنده جسارت این رو داشته که سراغ همچین موضوعی بره و چنین نهادی رو به چالش بکشه. یه رابطهی عاشقانه هم توی حاشیهی باریکی از ماجرا جریان داشت، که به نظرم خیلی مصنوعی و دور از باور بود.
📚 #حشاشین
✍🏽 #تامس_گیفورد
🖋 #جواد_سیداشرف
🖨 #نشر_ققنوس
📝 من توی کشش روایات کتابهای جنایی و معمایی خیلی با دن براون مقایسه میکنم کتابا رو؛ ولی حشاشین بیشترین جاییه که به نظرم این حق رو دارم، چون خیلی جاها یادآور همون روایته، و چیزی که هدف گرفته با دن براون یکیه: کلیسا.
شاید اگه پونزده بیست سال پیش یا حداقل قبل از کتابای دن براون با حشاشین آشنا میشدم لذت بیشتری میبردم، ولی الان برام خیلی کشدارتر و کمکششتر از اون چیزی بود که انتظارش رو داشتم، و در مقایسه با کتابهای دن براون، یا هر کتاب جنایی دیگهای، کتاب کسلکنندهای بود که خیلی به جزییات بیاهمیت میپرداخت و مدام از نفس میافتاد. ضرباهنگ کندی داشت و به نظرم اصلن نیازی نبود که نهصد و دوازده صفحه باشه. هستهی اصلی کل ماجرا رو تا قبل از صفحهی دویست ماجرا حدس زدم، که البته به نظرم انقدر هم قابل حدس نبود و یه جاهایی خودمم به شک میافتادم، ولی برای کسی که جنایی زیاد خونده و تکنیکهای جنایینویسها رو بلده به نظرم زیاد هم کاراکتر دور از ذهنی نبود. ترجمه جز اینکه به جای کلمهی کلیسا همهجا از «کلیسیا» استفاده کرده بود که درسته، ولی جاافتاده و مرسوم نیست، مورد خاص دیگهای نداشت و این یه مورد رو هم تمام مدت سعی داشتم که نادیده بگیرم. غافلگیریهای کتاب برای من کم بود و اونقدری که ازش تعریف میکردن و انتظار داشتم لذت نبردم. صرفن یه سری دیتا در مورد کلیسا بهم داد، که از صحت و سقمشون اطلاعی ندارم، و شاید تنها نکتهی تحسینبرانگیز ماجرا در کل برام این باشه که نویسنده جسارت این رو داشته که سراغ همچین موضوعی بره و چنین نهادی رو به چالش بکشه. یه رابطهی عاشقانه هم توی حاشیهی باریکی از ماجرا جریان داشت، که به نظرم خیلی مصنوعی و دور از باور بود.
📚 #حشاشین
✍🏽 #تامس_گیفورد
🖋 #جواد_سیداشرف
🖨 #نشر_ققنوس
Sign into Goodreads to see if any of your friends have read
حشاشین.
Sign In »
Reading Progress
January 6, 2023
– Shelved
January 6, 2023
– Shelved as:
to-read
September 25, 2023
–
Started Reading
September 29, 2023
–
31.8%
"خیلی بیشتر از اینکه جذاب و مهیج باشه، کسلکنندهست و کسلکنندگی برای یه رمان جنایی و معمایی در این حجم، خیلی ویژگی مناسبی نیست..."
page
290
October 5, 2023
–
Finished Reading