What do you think?
Rate this book
352 pages, Paperback
Published January 1, 2006
مگر درین شب دیرانتظار عاشقکش
به وعدههای وصال تو زنده دارندم
دوستان گوش کنید
مرگ من مرگ شماست
مگذارید شما را بکشند
مگذارید که من بار دگر
در شما کشته شوم
شبی،
-کدام شب؟
-شبی.
شبی ستارهای دهان گشود
-چه گفت؟
-نگفت، از لبش چکید؟
-سخن چکید؟
-سخن نه، اشک
ستاره میگریست
-ستارهٔ کدام کهکشان؟
-ستارهای که کهکشان نداشت
سپیدهدم که خاک
در انتظار روز خرم است
ستارهای که در غم شبانهاش غروب کرد
نهفته در نگاه شبنم است
آری آن روز چو میرفت کسی
داشتم آمدنش را باور
من نمیدانستم
معنی هرگز را
تو چرا بازنگشتی دیگر؟