Jump to ratings and reviews
Rate this book

Ostap Bender #1

12 стульев

Rate this book
«В уездном городе N было так много парикмахерских заведений и бюро похоронных процессий, что, казалось, жители города рождаются лишь затем, чтобы побриться, остричься, освежить голову вежеталем и сразу же умереть. А на самом деле в уездном городе N люди рождались, брились и умирали довольно редко. Жизнь города была тишайшей. Весенние вечера были упоительны, грязь под луною сверкала, как антрацит, и вся молодежь города до такой степени была влюблена в секретаршу месткома коммунальников, что это просто мешало ей собирать членские взносы.

Вопросы любви и смерти не волновали Ипполита Матвеевича Воробьянинова, хотя этими вопросами, по роду своей службы, он ведал с 9 ут&

615 pages, Kindle Edition

First published January 1, 1928

Loading interface...
Loading interface...

About the author

Ilya Ilf

103 books202 followers
Ilya Ilf, pseudonym of Iehiel-Leyb (Ilya) Arnoldovich Faynzilberg was a popular Soviet journalist and writer of Jewish origin who usually worked in collaboration with Yevgeni Petrov during the 1920s and 1930s. Their duo was known simply as Ilf and Petrov. Together they published two popular comedy novels The Twelve Chairs (1928) and The Little Golden Calf (1931), as well as a satirical book One-storied America (often translated as Little Golden America) that documented their journey through the United States between 1935 and 1936.

Ilf and Petrov became extremely popular for their two satirical novels: The Twelve Chairs and its sequel, The Little Golden Calf. The two texts are connected by their main character, Ostap Bender, a con man in pursuit of elusive riches. Both books follow exploits of Bender and his associates looking for treasure amidst the contemporary Soviet reality. They were written and are set in the relatively liberal era in Soviet history, the New Economic Policy of the 1920s. The main characters generally avoid contact with the apparently lax law enforcement. Their position outside the organized, goal-driven, productive Soviet society is emphasized. It also gives the authors a convenient platform from which to look at this society and to make fun of its less attractive and less Socialist aspects. These are among the most widely read and quoted books in Russian culture. The Twelve Chairs was adapted for ca. twenty movies, in the USSR (by Leonid Gaidai and by Mark Zakharov), in the US (in particular by Mel Brooks), and in other countries.

The two writers also traveled across the Great Depression-era United States. Ilf took many pictures throughout the journey, and the authors produced a photo essay entitled "American Photographs", published in Ogonyok magazine. Shortly after that they published the book Одноэтажная Америка (literally: "One-storied America"), translated as Little Golden America (an allusion to The Little Golden Calf). The first edition of the book did not include Ilf's photographs. Both the photo essay and the book document their adventures with their characteristic humor and playfulness. Notably, Ilf and Petrov were not afraid to praise many aspects of the American lifestyle in these works. The title comes from the following description.

America is primarily a one-and two-story country. The majority of the American population lives in small towns of three thousand, maybe five, nine, or fifteen thousand inhabitants.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
13,918 (58%)
4 stars
6,375 (26%)
3 stars
2,625 (11%)
2 stars
628 (2%)
1 star
214 (<1%)
Displaying 1 - 30 of 725 reviews
Profile Image for Ahmad Sharabiani.
9,563 reviews583 followers
May 12, 2022
Двенадцать стульев = Dvenadtsat stulyev = The Twelve Chairs, Ilya Ilf, Yevgeni Petrov

The Twelve Chairs is a classic satirical novel by the Odessan Soviet authors Ilya Ilf and Yevgeni Petrov, published in 1928. Its plot follows characters attempting to obtain jewelry hidden in a chair. Its main character Ostap Bender reappears in the book's sequel The Golden Calf, in spite of his apparent death in Chairs. The novel has been adapted to other media, primarily film.

Ilf and Petrov gained a high profile for their two satirical novels: The Twelve Chairs (1928) and its sequel, The Little Golden Calf (1931).

The two texts are connected by their main character, Ostap Bender, a con man in pursuit of elusive riches. Both books follow exploits of Bender and his associates looking for treasure amidst the contemporary Soviet reality. They were written and are set in the relatively liberal era in Soviet history, the New Economic Policy of the 1920's. The main characters generally avoid contact with the apparently lax law enforcement. Their position outside the organized, goal-driven, productive Soviet society is emphasized.

It also gives the authors a convenient platform from which to look at this society and to make fun of its less attractive and less Socialist aspects. These are among the most widely read and quoted books in Russian culture. The Twelve Chairs was adapted for ca. twenty movies, in the USSR (by Leonid Gaidai and by Mark Zakharov), in the US (in particular by Mel Brooks), and in other countries.

تاریخ نخستین خوانش: روز ششم ماه اکتبر سال2019میلادی

عنوان: دوازده صندلی؛ نویسندگان ایلیا ایلف؛ یوگنی پتروف؛ مترجم آبتین گلکار؛ تهران: انتشارات ماهی‏‫، سال1397؛ در480ص؛ شابک9789642093144؛‬ موضوع: داستانهای نویسندگان روسیه - سده20م

ایلف و «پتروف» برای دو رمان طنز خویش نامدار هستند «دوازده صندلی (سال1928میلادی)»، و ادامه ی آن، «گوساله طلایی کوچک (سال1931میلادی)»؛ این دو رمان، با شخصیت اصلی خود «استپ بنتر»، که یک کلاهبردار در جستجوی ثروت است، به هم پیوند خورده‌ اند؛ هر دو کتاب رخدادهای مربوط به «بنتر»، و همدستانش، در پی یافتن گنج در دوران «شوروی پیشین» را دنبال می‌کنند؛ این دو رمان، در «روسیه» هم، به‌ طور گسترده خوانده شده‌ اند، و نقل قول‌هایی از آنها، وارد فرهنگ روسیه شده‌ است؛ بر اساس «دوازده صندلی»، نزدیک به بیست فیلم در اتحاد جماهیر شوروی (توسط «لئونید گایدی» و «مارک زاخاروف» و …)، و در ایالات متحده (به ویژه توسط «مل بروکس») و در کشورهای دیگر ساخته شده‌ است؛

داستان کتاب با تمرکز بر زندگی «ایپولیت ماتویویچ» آغاز می‌شود؛ فردی که پیش از انقلاب اکتبر برای خودش برو بیایی داشت، و نماینده اشراف بود، اما اکنون در دفترخانه، سرپرست دایره‌ ی ثبت مرگ و ازدواج است؛ «ایپولیت» که میز کارش نیز «شبیه سنگ‌های قدیمی بالای قبر» است، از سوی یکی از تابوت‌سازهای شهر، تحت فشار است، تا برای مادرزن در حال مرگش تابوت خوبی سفارش دهد؛ اما «ایپولیت» که هیچ خیری از مادرزن خود ندیده است علاقه‌ ای به اینکار ندارد؛ در یکی از همین روزها خبر می‌رسد، که مادرزن «ایپولیت ماتویوچ» در حال مرگ است؛ کشیش بر بالینش حاضر می‌شود، و در لحظات آخر، «ایپولیت» هم بالای سر او می‌رسد، و می‌تواند پیش از مرگ، با او سخنی داشته باشد؛

چیزی که زندگی «ایپولیت ماتویویچ» را برای همیشه تغییر می‌دهد؛ در بستر مرگ، مادرزن، سراغ یک سرویس مبلمان پذیرایی را می‌گیرد؛ سرویسی شامل یک میز و «دوازده صندلی» با پارچه انگلیسی، که اتفاقا ساخت کارگاه هامبس هم بود؛ اما «ایپولیت» وقتی تعجب خود را با مادرزن در میان می‌گذارد، و از او می‌پرسد که به هنگام مرگ چرا سراغ این سرویس را می‌گیرد، حقیقتی مهم آشکار می‌شود، که می‌تواند زندگی «ایپولیت» را از این رو به آن رو کند؛

مادرزن در پاسخ پرسش می‌گوید: «من برلیان‌هایم را در نشیمن یکی از صندلی‌ها قایم کردم.»؛ برلیان‌هایی که قیمت آن‌ها بیشتر از هفتاد هزار روبل است، در یکی از این صندلی‌ها قایم شده است؟ اما آن صندلی کجاست؟ معلوم می‌شود که در زمان تفتیش خانه، وقتی که همه‌ چیز ضبط می‌شد، مادرزن حاضر نبوده، که برلیان‌ها را تسلیم حکومت کند؛ بنابراین تصمیم می‌گیرد، آن‌ها را مخفی کند؛ غافل از اینکه همان سرویس مبلمان هم ضبط می‌شود؛ اما خبر خوب اینکه در «شوروی» هرچیزی که ضبط شده باشد، معلوم است که در کجاست، و یا چه کسی آن را در اختیار دارد؛

آنگاه که مادرزن از دنیا می‌رود، «ایپولیت» سفر خود را برای پیدا کردن برلیان‌ها آغاز می‌کند؛ سفری که بسیار پرماجرا است؛ در روز نخست این سفر، «آستاپ بِندِر – نقشه‌ کش کبیر» وارد داستان می‌شود؛ مردی جوان که پدرش تبعه ترکیه بود، و در طول عمرش شغل‌های بسیاری داشته است؛ او شخصیت پرشوری دارد و یک هفت خط به تمام معنا، یک شارلاتان، و یک آب زیر کاه است؛ در موارد لازم می‌تواند هر چیزی باشد، یک اشراف‌زاده حسابی، و یا یک گدا، که دل مردمان را به درد میآورد؛ حتی می‌تواند نقش مامور دولت را چنان خوب بازی کند، که کسی توان شک کردن به خودش ندهد؛

با این حال «آستاپ» از یک سری کد اخلاقی هم پیروی می‌کند، و معمولا از خط قرمز عبور نمی‌کند؛ دست بر قضا این دو شخصیت با هم روبرو می‌شوند، و «ایپولیت» که می‌توان گفت: آدمی گیج اما بسیار حریص است، با خود می‌اندیشد که «به هر حال دست‌ تنها بودن هم سخت است؛ این یارو هم، انگار از آن حقه‌ بازهای هفت‌ خط است؛ شاید به دردم بخورد.»؛ و به این ترتیب جستجو برای پیدا کردن برلیان‌ها آغاز می‌شود؛ ...؛

کتاب شامل نقاشی‌هایی از گروه «کوکرینیکسی» است که لذت خوانش کتاب را دوچندان می‌کند؛ شخصیت‌های کتاب به بهترین شکل ممکن در کتاب به تصویر کشیده شده‌ اند، و تقریبا برای هر رخداد تازه و مهم یک تصویر در کتاب وجود دارد

تاریخ بهنگام رسانی 06/04/1399هجری خورشیدی؛ 21/02/1401هجری خورشیدی؛ ا. شربیانی
Profile Image for E8RaH!M.
214 reviews56 followers
June 21, 2021
چه میشود که هنوز یک روز از خواندن رمان نگذشته آدم دلش برای شخصیتی از کتاب تنگ میشود. این موجود وقیح و هفت خط و پر شورونشاط دوست داشتنی. معرفی می‌کنم جناب مستطاب "آستاپ بِندِر". ا

امتیاز 4.5 است

داستان و روایتی به شدت جذاب و تعلیق دار و طناز از دو نویسنده.

و اما ماجرا
مادر زن یک نماینده سابق اشراف (قبل از انقلاب سرخ شوروی) به نام ایپولیت ماتویویچ در واپسین روزهای عمرش رازی را برای دامادش فاش میکند. برلیانها و جواهرات مادر زن در خلال انقلاب و از ترس نیروهای انقلابی در یکی از صندلی های سرویس دوازده نفره ی با پایه های خمیده و پارچه‌ی انگلیسی، ساخت کارگاه استاد هامبس مخفی شده‌است. غافل از این سرویس ۱۲ نفره هم توقیف شده اند و حالا با جواهراتی در دل جای از کشور مخفی شده‌است.
این اعتراف واپسین روزهای زندگی مادر زن برای همیشه زندگی ایپولیت ماتویویچ را دگرگون می‌کند.
پس از مرگ مادر زن، این نماینده سابق اشراف که قبل از انقلاب برای خودش کیا بیایی داشته پا در مسیر یافتن صندلی ها و پیدا کردن جواهرات و برلیانهای مادر زن میگذارد.
در مسیر این جستجو به شخصیتی بر میخورد به نام آستاپ بِندِر. بندر جوانی است فوق العاده باهوش و زرنگ و ناقلا. او به زور ماجرا را میفهمد و خودش را با نماینده سابق اشراف شریک میکند.
در ادامه تلاشهای این دو را برای یافتن صندلی ها را شاهد هستیم. چه مشکلاتی را که از سر میگذرانند. به چه رسوایی و بدنامی هایی که دچار نمیشوند و چه نیرنگ و کلکهایی که سوار نمیکنند.
حاصل این تلاش‌ها و کشمکش‌ها رمانی فوق العاده خواندنی و جذاب شده که به خواننده ی این سطور پیشنهاد میکن�� حتما در لیست خواندنی هایش بگذارد.

طنز و جامعه ی بعد از انقلاب
کتاب از ابتدا هم قرار نبوده یک روایت تعقیب و گریز ساده باشد. نویسندگان بنا داشته اند با طنزی گزنده افکار و شرایط بعد از انقلاب را به انتقاد بگیرند. روایاتی از کاغذ بازی های اداری، از راه حل هایی که خارج از روال به دست می آید، از ساخت زیرساختهای شهری، قاچاق کالا، شعار زدگی، افکار انقلابی در خلال جستجوی شخصیتها آورده شده که باعث شده این کتاب ابعاد دیگری هم داشته باشد.
یادم نمی آید در جای دیگری اینچنین طنزی را خوانده باشم. عاشقش میشوید.
البته در برخی سطور رمان بین ماجرای اصلی و رسالت نویسنده اختلاف می افتد. ماجرای اصلی رها میشود و تنها شرح موقعیت ارائه میشود که داستان را کمی از رمق می اندازد. مثل بخش مربوط به ساخت تراموا در شهر. نیم امتیاز بابت همین کم کردم.

شخصیت‌ها
یکی از بازوهای قدرتمند این رمان شخصیت پردازی بی نظیر آن است. شخصی به نام آستاپ بندر، پسر یک تبعه ی ترکیه، یک جوان پر حرارت و هفت خط، از آن پدر سوختهه هایی که هر کاری ازشان بر میآید. از آن آدمهایی که پشکل را جای قهوه ی ترک به مردم می اندازند و تازه شیتیل هم میگیرند.
آستاپ چنان در میان عامه ی مردم محبوب بوده که در شوروی سابق تکیه کلامهای موجود در کتاب را مردم بازگو و استفاده میکردند.
مثلا چندین جا میگوید
"نکند کلید آپارتمانی که پول تویش هست را هم میخواهی".

این را در جواب گدای پیله ای میگوید که بعد از گرفتن یک سیب از آستاپ باز هم ول کن نیست.

یا در جایی دیگر میگوید
کوه یخ به حرکت در آمد


و یا
آقایان هیئت منصفه، جلسه ادامه دارد


این از آستاپ .....
(هنوز یک روز از خواندن کتاب نگذشته دلم برای این موجود عجیب و غریب تنگ شده. فکر میکنم در کنار چنین آدمی زندگی شیرین تر میشود.)

شخصیت اصلی دیگر این کتاب ایپولیت ماتویویچ است. او یک حریص و بی عرضه ی به تمام معناست. از آن دست و پا چلفتی هایی که انقلاب این بی دست و پایی را به سطح جامعه آورده. اما از حرص و طمع و زیاده خواهی چیزی کم ندارد.
در حین روایت رمان شما تغییرات شخصیتها را به خوبی مشاهده خواهید کرد. چیزی که از عهده ی هر نویسنده ای بر نمی آید.
یک تغییر نا محسوس، اما دائمی.
ترکیب این دو شخصیت ماده ی خام هر فیلمی میشود که البته از این ترکیب در بسیاری از فیلمها هم استفاده شده. بعلاوه اقتباس موفقی از این کتاب در سال 1970 با همین نام (دوازده صندلی) به کارگردانی مل بروکس انجام شده است.
پینوشت: فیلم اقتباسی محصول 1970 را چند شب پیش دیدم که به غیر از تغییر برخی اتفاقات داخل (مخصوصا پایان‌بندی) کتاب، لحن و ژانر فیلم بیش از حد طنز و فکاحی در آمده بود. در کل فیلم مزخرفی بود.

ترجمه
ناحق بود اگر به ترجمه ی خوب و روان آقای آبتین گلکار اشاره نمیکردم. از کارهای نیک و به جای این ترجمه استفاده از یک شاعر برای ترجمه‌ی شعرهای زبان اصلی است. ترجمه ی اشعار به خوبی انجام شده، همراه با ریتم و قافیه و محتوا. این مورد آخر را کمتر در کتاب‌ها�� ترجمه شاهد بوده‌ام.
جناب گلکار خسته نباشید که بالاخره بعد از این همه سال جرات کردید و این کتاب را ترجمه شده در اختیار خوانندگان فارسی زبان قرار دادید.
واقعا گل کاشتید.

خلاص
Profile Image for Algernon (Darth Anyan).
1,688 reviews1,077 followers
June 12, 2012

Good fun. It feels a bit dated, but that may be due to me being a Romanian and reading a 1960 English translation of a 1927 Russian text, and losing some of the original flavor along the way. Still, it is easy to see why Twelve Chairs is considered a classic, both inside and outside the Soviet space. At the first glance, it is an extremely sharp satire of the times in which the talented duo from Odessa were both witnesses and actors, as seen in the chapters about the editor of a Moscow newspaper and about writing the epic poem The Gavriliad ) about a stalwart Russian [insert occupation here]. At the second glance, the plot and the characters gain a timeless quality that transcends cultural borders to speak about greed, corruption, selfishness, vanity, envy, fear ... Proof of this universal appeal can be glimpsed in the many adaptations of the story - from Cehia or Cuba, to England and the United States. Some particular scenes (the 1st of May launching of a new tram line in Stargorod, the meetings of the secret Alliance of The Sword and Ploughshare) have a strong resemblance to more recent cinema works by Milos Forman ( The Firemen's Ball ) or Emir Kusturica ( Underground ; Black Cat, White Cat ) . The analogy is not only in the keen eye for the comical situation and the slightly grotesque cast, but also in the more tender touch, as of a stern parent who might criticize his child, but keeps loving him deeply despite his many shortcomings. The satire of Ilf and Petrov is often harsh, but never mean spirited or ugly. A particular scene from the book comes to mind - of Ilf and Petrov getting lyrical about a spring Sunday in Moscow and young people going to the flea market to purchase a mattress - a symbol of status in an impoverished neighborhood, but also of love and hope for the future.

The plot i think it is known : the ailing mother-in-law of the main actor (Ippolit Matveyevich Vorobyaninov, a.k.a. Pussy) confesses on her death bed that she has hidden a treasure in jewelry inside one walnut chair - one of twelve that were later appropriated by the communist authorities. This McGuffin sets up a wild treasure hunt across the Soviet Union, from Stargorod to Moscow, from Georgia to Crimeea. Vorobyaninov is ill equipped to deal with the hardships of the quest, and soon falls under the influence of a "smooth operator" - Ostap Bender - a young rake familiar with all the tricks and lies of a life of crime. Soon, Bender will steal all the best scenes in the book, setting up one shady deal after another, lying his way into marriage only to elope the next day, claiming to be a chess Grandmeister, a painter, a fire inspector, a white revolutionary, a tourist guide, and on and on - one impersonation after another. A more crooked alter-ego to the typical Communist hero promoted by the party propaganda machine is hard to imagine, yet he is surprisingly credible in the context of the period (a more liberal pre-Stalinist society, with encouragement of free enterprise and private initiative) . It is hard not to cheer for Ostap, when he is gaming the system, always betting on the stupidity and self-interest of his victims.

The supporting cast is as memorable as Ostap or Vorobyaninov, even if they have a lesser role to play. I recognize in them archetypes of people I'm still meeting today:
- Father Fyodor: the renegade priest who sells his soul for a piece of the treasure
- Victor Polesov, the mechanic intellectual : the know-it-all busybody, with a firm opinion about everything under the sun, morbidly curious about everybody elses business and slovenly about his own work.
- Ellochka Shukin (The Canibal) : the perky man-teaser with high society airs, copying the fashions from foreign magazines and driving her husband crazy with her social climber ambitions.
- Elena Stanislavovna - former call girl / mistress and now neighbourhood psychic seeing the future in cards or coffee cups.
- the Widow Gritsatsuyev - the gullible middle aged lady chasing after the treacherous Ostap
- Absalom Vladimirovich Iznurenkov - the scatterbrained writer of jokes and heroic poetry
- Liza Kalachov - the pretty student who craves a bit of salami while her boyfriend sings praises to the healthier (and cheaper) vegetarian lifestyle
- assorted undertakers, engineers, accountants, building administrators, government functionaries, actors, students, reporters - each with his or her moment in the limelight.

While there are some slapstick moments in the book, most of the humor is situational or in conversations. My favorite parts are the authors riffs on general subjects, when they really let loose with their wit. Here's a short teaser to end my review:
Statistics know everything.
It has been calculated with precision how much ploughland there is in the USSR, with subdivision into black earth, loam and loess. All citizens of both sexes have been recorded in those neat, thick registers – so familiar to Ippolit Matveyevich Vorobyaninov – the registry office ledgers. It is known how much of a certain food is consumed yearly by the average citizen in the Republic. It is known how much vodka is imbibed as an average by this average citizen, with a rough indication of the titbits consumed with it. It is known how many hunters, ballerinas, revolving lathes, dogs of all breeds, bicycles, monuments, girls, lighthouses and sewing machines there are in the country.
How much life, full of fervour, emotion and thought, there is in those statistical tables!

Profile Image for Vit Babenco.
1,639 reviews4,882 followers
September 8, 2017
“Tell me, dad,” said the young man, taking a puff, “are there any marriageable young girls in this town?”
The old caretaker did not show the least surprise.
“For some a mare'd be a bride,” he answered, readily striking up a conversation.
“I have no more questions,” said the young man quickly. And he immediately asked one more: “A house like this and no girls in it?”
“It's a long while since there've been any young girls here,” replied the old man. “This is a state institution – a home for old-age women pensioners.”
“I see. For ones born before historical materialism?”
“That's it. They were born when they were born.”

The marvellous events of The Twelve Chairs are taking place after the final victory of historical materialism in one, separately taken country.
Our heroes, who classically may be called picaros – like those of classical picaresque novels – are treasure hunters, the unbelievable tandem of a wedding swindler Ostap Bender and a former nobleman Ippolit Matveyevich Vorobyaninov.
In the first side street Ippolit Matveyevich leaned against Liza and began to paw her. Liza fought him off.
“Stop it!” she cried. “Stop it! Stop it!”
“Let's go to a hotel,” Vorobyaninov urged.
Liza freed herself with difficulty and, without taking aim, punched the lady-killer on the nose. The pince-nez with the gold nose-piece fell to the ground and, getting in the way of one of the square-toed baronial boots broke with a crunch.
The evening breeze
Sighs through the trees
Choking back her tears, Liza ran home down Silver Lane.
Loud and fast
Flows the Gualdalquivir.

The vicissitudes of their treasure hunting are fabulous, grotesque and fantastically uproarious. But somehow a reader’s sympathy always remains on the side of the confidence trickster.
Sometimes all the pleasures of treasure hunting are in the process and not in the result…
Profile Image for بهمن.
Author 12 books868 followers
September 12, 2019
اگر دنبال کتابی خوشخوان و درعین‌حال ارزشمند هستید، دوازده صندلی را (که نشر ماهی همین دیروز منتشرش کرده) از دست ندهید. دوازده صندلی رمانی است که اواخر دهه بیست میلادی نوشته شده و یکی از آثار ادبی مشهور روسیه قرن بیستم در داخل این کشور است. کتاب این‌جوری شروع می‌شود که ده سالی است از انقلاب اکتبر گذشته و پیرزنی از اشراف روسیه دارد می‌میرد. او در لحظه مرگ به دامادش خبر می‌دهد که قبل از این‌که انقلابیون برای مصادره خانه‌شان بیایند او همه جواهراتش را داخل یکی از دوازده صندلی خانه‌شان مخفی کرده و در نتیجه جواهرات دست انقلابیون نیفتاده. پیرزن می‌میرد و داماد می‌رود در کشور می‌گردد که دانه‌دانه این صندلی‌ها را پیدا کند و از دست صاحبان فعلی‌شان دربیاورد و داخلشان را بگردد.
دوازده صندلی رمانی است طنز و خوشخوان و البته پر از نکته‌های انسانی و اجتماعی و سیاسی جالب، که اتفاقا برای ما که انقلابی را از سر گذارنده‌ایم ملموس‌تر هم هستند.
نکته جالب (و حتی عجیب کتاب) این است که کتاب دو نویسنده دارد: ایلف و پتروف (که جز این کتاب‌های دیگری هم نوشته‌اند). پیتروف در موخره کتاب شرح داده که کتاب‌ها را رسما دوتایی می‌نوشته‌اند. یعنی می‌نشسته‌اند و سر تک‌تک جملات و کلمات بحث می‌کرده‌اند و می‌نوشته‌اند و می‌رفته‌اند جلو.
دوازده صندلی را آبتین گلکار از روسی به فارسی ترجمه کرده و مهدی نوری و علیرضا اسماعیل‌پور هم ویرایشش کرده‌اند. حاصلش کاری است کم‌نقص. من که از خواندنش لذت بردم.
Profile Image for Велислав Върбанов.
742 reviews111 followers
November 23, 2024
„Дванайсетте стола“ е чудесна сатира на руската действителност от началото на 20-ти век! Илф и Петров майсторски са създали гротескна приключенска история за търсенето на изчезнали брилянти, осмивайки едновременно недостатъците на дворянското и съветското общества. Колоритните главни герои Воробянинов и Бендер са мошеници от различни поколения, решени на всяка цена да забогатеят. Перипетиите на концесионерите са както изключително забавни, така и страшно поучителни...
Profile Image for Maziyar Yf.
691 reviews467 followers
October 20, 2019
کتاب دوازده صندلی ، داستانی ایست که بر خلاف عرف موجود توسط دو نویسنده نوشته شده است ، یکی از آنان روس و دیگری یهودی و به نظر اندیشه های آنان در آفریدن شخصیت های اصلی داستان ، یعنی یکی زرنگ و پول پرست و دیگری ساده ولی حریص که از هر فرصتی برای لذت و نوشیدن استفاده می کند متجلی شده . کتاب درباره گنجی ایست که در پوشش یک صندلی پنهان شده و این ست دوازده عددی صندلی به افراد مختلف در کشور پهناور روسیه فروخته شده ، روس ساده دل که توانایی ریختن نقشه ای برای دستیابی به صندلی ها را ندارد ، به کمک دوست زبل خود که در سود گنج احتمالی شریک شده ، هم باید صندلی ها را پیدا کنند ، هم آنان را تصاحب کنند و هم پولی برای ادامه سفر در بیاورند و هم خوش بگذرانند ، در این سفر طولانی از مسکو تا تفلیس و باتومی و شهرهای مختلف روسیه پهناور ، نویسندگان با نگاهی طنز آمیز ، گوشه چشمی هم به زندگی مردم روسیه انداخته و شاید بتوان گفت که نگاه انتقادی کم رنگی هم به نوع زندگی ملت روس ( نظام حاکم ، کاعذ بازی و فساد اداری) دارند .

دوازده صندلی کتاب بسیار معروفی ایست و به زبان های بسیاری هم ترجمه شده و طرفداران بسیاری هم در دارد ،اما ممکن است خواننده ایرانی با خواندن کتاب دوازده صندلی به یاد کتاب دایی جان ناپلئون بیفتد ، بدون آنکه با هم ارتباطی داشته باشند . مثلا این که دایی جان چقدر با مخاطب رک تر و بی پرده تر سخن میگوید ، چقدر طنز آن قوی تر است ، چه نگاه انتقادی به جامعه دارد و چگونه باور مخاطب سنتی ایرانی را می کوبد و این که طنز کتاب دوازده صندلی چقدر کم رنگ و در لفافه بوده و شاید درک معانی آن بیشتر مناسب خواننده روس باشد .
Profile Image for Jan-Maat.
1,633 reviews2,312 followers
Read
May 24, 2019
Ilf and Petrov started off writing short humorous pieces for Soviet newspapers. The quest plot of The Twelve Chairs gave them a loose format that allowed them to write it as a series of fairly short comic incidents. (My favourite of these has the lead character posing as Chess Grand Master and challenging an entire chess club to simultaneous matches - an effort which gets off to a good start). This isn't unique, Three Men in a Boat, Diary of a Nobody and The Good Soldier Svejk and His Fortunes in the World War all take much the same approach.

Set during the relatively prosperous and free wheeling years of the New Economic Policy in the Soviet Union of the 1920s, the quest is to recover a fortune hidden inside one of a set of twelve chairs. High jinks ensue. Despite the ending, Ilf and Petrov did go on to write a sequel The Golden Calf.

My copy of this is shabby down at heel 1993 edition, paper discoloured, hardcover coming away. It looks a bit comical itself if truth be told.
Profile Image for Asad Asgari.
152 reviews42 followers
February 28, 2022
دوازده صندلی داستان نسبتا" پرکششی ��اره، طنزش تلخ و تامل برانگیزه، از ترجمه سلیس و روانی برخورداره که توسط آبتین گلکار انجام شده. تصاویری که در متن قرار داده شده به برداشت ذهنی خواننده از موقعیت و تصویرسازی‌اش از شخصیت‌ها کمک میکنه و هرچند نمیدونم آیا در نسخه اصلی کتاب هم این تصاویر وجود داشته یا نه با این حال به نظرم کار جالبی بود، شخصیت پردازی آستاپ بِندِر به قول یکی از تکیه کلام‌های همین شخصیت "درجه یک" بود به نظرم، در کل از خواندنش بسی لذت بردم. موقع خوندن خیلی از مواقع ذهنم به این سمت و سو می‌رفت که این شخصیت آستاپ بِندِر که برای همه مشکلات یک راه‌حلی سراغ داره تا چه اندازه شبیه اسداله میرزا دایی‌جان ناپلئونه.
Profile Image for Navid.
109 reviews73 followers
April 8, 2023
لازم نیست یک داستان خوب حتما لایه‌لایه و پیچیده باشد یا در زمان عقب و جلو برود، یا ارزش نمادین داشته باشد. یک داستان خوب می‌تواند داستانی ساده و سرگرم‌کننده باشد که از خواندن آن لذت ببرید.
و «دوازده صندلی» داستانی سرگرم‌کننده است: داستان دو قهرمان قصه که در جستجوی گنج نهفته در یکی از دوازده صندلی ماجراهای عجیب و غریبی را پشت سر می‌گذارند.
اما دوازده صندلی فقط یک داستان سرگرم‌کننده نیست. کتاب نکات برجسته‌ای دارد که به آن‌ها اشاره می‌کنم:
• بسیار جالب است که دو نفر با هم بنشینند و رمان بنویسند. و شاید فکر کنید خلق و خوی آن دو باید مثل هم باشد یا «یک روح در دو کالبد» باشند. ولی برعکس، انگار دو نویسنده خیلی هم متفاوت بوده‌اند، هم سن هم نبوده‌اند، و از یک قوم و یک دین هم نبوده‌اند. چنانچه یکی از نویسندگان در گفتار پایانی کتاب می‌نویسد:
دو نفری نوشتن برخلاف آنچه عملیاتِ ساده‌ی ریاضی نشان می‌دهد، نه تنها دو برابر آسان‌تر نیست، بلکه ده برابر مشکل‌تر است. این نه جمع ساده‌ی دو نیرو، بلکه مبارزه‌ی بی‌وقفه‌ی دو نیرو بود. مبارزه‌ای فرساینده و در عین حال ثمربخش.

• داستان طنز ملایمی دارد، طنزی که بعید است با آن قهقهه بزنید، ولی در بسیاری از موارد می‌تواند لبخند به لبتان بیاورد، این طنز بیشتر از نوع سیاسی-اجتماعی و مربوط به شرایط روزگار شوروی است. طنزی که پیش از این در نوشته‌های داستایوفسکی و گوگول (مثلا در یادداشت‌های یک دیوانه) و به خصوص در حمام‌ها و آدم‌ها از زوشنکو(با ترجمه‌ی همین آقای گلکار) دیده بودم. با این حال طنز «دوازده صندلی» نسبت به آثاری که گفتم وسیع‌تر، عمیق‌تر و پخته‌تر است. اگر علاقه‌مند به تاریخ و ادبیات روسیه باشید، احتمالاً از طنز کتاب لذت دوچندان خواهید برد. نویسندگان نه تنها با طنزشان از وضعیت مردم و جامعه‌ی روس انتقاد می‌کنند، بلکه حکومت کمونیستی و شعارهایش و همچنین مسیحیت را به سخره می‌گیرند. به همین دلیل اصلا جای تعجب ندارد که طبق گفته‌ی مترجم در مقدمه‌ی کتاب:
رمان دوازده صندلی با واکنشِ بسیار سردِ مقاماتِ شوروی روبه‌رو شد و بخش‌های بسیاری از آن را سانسور کردند. سانسور رمان در ده سال بعد پیوسته کامل‌تر می‌شد تا جایی که در برخی از چاپ‌ها حجم کتاب به یک سوم حجم اصلی رسید.

• شاید در چند فصل ابتدایی شخصیت اصلیِ کتاب «ایپولیت ماتوِیِویچ» به نظر برسد، اما با گذشت زمان این «آستاپ بِندِر» است که گوی سبقت را می‌رباید و بار بخش عظیمی از طنزِ کتاب را نیز به دوش می‌کشد. آستاپ بندر، با تکیه کلام‌های بامزه‌اش، از جالب‌ترین شخصیت‌هایی است که تاکنون دیده‌ام. او برای هر مسئله‌ی به ظاهر حل‌نشدنی راه حلی در آستین دارد، هرگز روحیه‌اش را نمی‌بازد، با ناگوارترین اتفاقات با شوخی و خنده برخورد می‌کند و خلاصه گرهی نیست که به دست او باز نشود. در عین حال آستاپ کلاهبردار، مکار، دروغگو و شیاد است، رِندِ واقعی است و ظاهراً به هیچ یک از اصول اخلاقی پابند نیست، و با همه‌ی این‌ها در کمال شگفتی دوست‌داشتنی است!
• داستان به باور من کمی بیش از حد کشدار است (یا به قول اهل ادب اطناب دارد) شاید می‌شد نویسنده‌ها بعضی از قسمت‌ها را حذف کنند یا ماجراهای جذاب‌تری جایگزین آن‌ها شود.
درباره‌ی ترجمه:
آبتین گلکار در دوازده صندلی باز هم ثابت می‌کند که در ترجمه‌ی آثار روسی مترجم کارکشته‌ای است. ترجمه‌ی دوازده صندلی کار دشواری بوده که علاوه بر تسلط بر زبان روسی، نیازمند شناخت عمیق تاریخ و ادبیات روسی بوده است. چون کتاب ارجاعات بسیار زیادی به تاریخ روسیه‌ی کمونیستی و پیشاکمونیستی و شعارها و سروده‌های اشخاص مشهوری مثل پوشکین، لنین، مارکس، لرمانتف و ... دارد. بدون وجود پاورقی‌های مفید مترجم در توضیح ارجاعات کتاب، خواننده نمی‌توانست به فهم درستی از کتاب دست یابد. همچنین از نقاشی‌های جذابی در خلال داستان استفاده شده که نوشته‌های درون نقاشی‌ها نیز ترجمه شده‌اند. به علاوه اشعار کتاب توسط آقای علیرضا اسماعیل‌پور به صورتی ترجمه شده تا وزن و قافیه‌ی شعر فارسی به خود بگیرند که کار زیبایی از آب ��رآمده و به خاطر ندارم جای دیگری نمونه‌ی این کار را با این کیفیت دیده باشم.

داستان از نظر من ارزش سه ستاره دارد و من ستاره‌ی چهارم را به ترجمه‌ی درخشان جناب گلکار و زحماتش می‌دهم.
Profile Image for Behzad.
565 reviews106 followers
December 17, 2023
فیلم معروف مِل بروکز که از روی این رمان ساخته شده، تفاوت های بنیادین و مهمی با رمان داره که مخصوصاً در آخر رمان و پایان مربوط به یکی از شخصیت ها، برای من بسیار غافلگیرکننده بود.
جدای از این مطلب، خواندن این رمان تجربۀ خوبی بود. شاید کمی طولانی باشه برای خواننده ای که کم حوصله س یا علاقۀ خاصی به رمان روسیه نداره، اما غیر از این جزو رمان های خوب روس به حساب میاد برای من.
ترجمۀ آبتین گلکار هم خواندنی و به قدر کفایت خوب بود؛ نقاشی هایی که داخل کتاب آورده شده به نظرم خیلی جذاب بودن و اصولاً ماجراهای رمان رو خیلی جالب و خواندنی تر میکردن.
درنهایت هم تجربۀ دو نفره کتاب نوشتن - که پتروف در انتهای کتاب راجع بهش حرف زده - بسیار جالب و جدید بود. شخصاً فکر میکنم نوشتن و حتا تا حدودی خواندن بیشتر تجربه های شخصی و درونی هستن تا گروهی؛ دست کم برای من. ولی خب این یه اصل همیشگی نیست، و ایلف و پتروف هم نمونه ش.
Profile Image for Harry Kane.
Author 5 books28 followers
June 8, 2012
All my life this was the funniest book I have ever read. Once a year or two I would revisit it and double up instantly in helpless mirth. Because of this book I can pinpoint with accuracy the year I matured - it was the year I reread the book and realized that in spite of it playfull wittiness, it described a crushingly depressive vision of humanity. The last time I reread this book I didn't laugh once. I only cringed and groaned. Still brilliant, but suddenly not so lighthearted at all.
Good thing there's Tom Sharpe left.
Profile Image for Great-O-Khan.
340 reviews107 followers
November 19, 2023
Der Roman "Zwölf Stühle" vom Autorenduo Ilja Ilfs und Jewgeni Petrow ist ein Klassiker der russischen Literatur. Er wurde 1928 veröffentlicht und war so erfolgreich, dass 1931 eine Fortsetzung herauskam. Es ist ein Schelmenroman, dessen roter Faden eine Schatzsuche ist, die drei Gauner quer durch die Sowjetunion reisen lässt. "Zwölf Stühle" hat mich zu Beginn sehr begeistert. Nach und nach kamen aber erste Ermüdungserscheinungen. Durch Ortswechsel kam oft wieder mehr Schwung in die Handlung. Gerade im letzten Teil hielt dieser meist jedoch nicht lange an. Die interessanten Kapitel wurden weniger. Dennoch ist es kein schlechtes Buch. Es ist für mich ein klassisches Drei-Sterne-Werk, nicht schlecht, aber auch nicht außergewöhnlich gut.

Der Roman spielt im letzten Jahr der Neuen Ökonomischen Politik. Es gibt noch gerade genügend Freiheit, die Absurditäten des sowjetischen Lebens satirisch zu beschreiben. Die Witwe Petuchowa, beichtet sowohl ihrem Schwiegersohn Worobjaninow als auch dem Geistlichen Fjodor auf ihrem Totenbett, daß sie ihren wertvollen Schmuck in einem der zwölf Stühle versteckte, die in ihrem alten Haus in Stargorod standen. Den alten Wohnsitz mussten sie aufgrund der Enteignung der Familie durch die Bolschewiki räumen. Es beginnt eine Suche nach den Stühlen und dem darin vernähten Schatz. Der Gauner Ostap Bender kennt die Geschichte von Worobjaninow, der vor der Revolution ein Adliger war. Er begleitet ihn vortan bei der Reise quer durch die Sowjetunion.

Groteske Aspekte des Sowjetlebens sind oft wichtiger als die Rahmenhandlung der Schatzsuche. Bemerkenswert ist, dass eigentlich nur gelogen und betrogen wird. Mit wenigen Ausnahmen (der Ingenieur Treuchow im fünfzehnten und besten Kapitel des Romans) sind alle Charaktere habgierig und betrügerisch. Die Tatsache, dass es keinen positiven Helden gibt, kann man durchaus regimekritisch deuten. Das Ende, das hier aus Spoiler-Gründen nicht erläutert wird, konterkariert diese Kritik leider.

Das Buch hat eine bewegte Editionsgeschichte. Es ist in unterschiedlichen von Zensur veränderten Fassungen erschienen. Zu der von mir gelesenen Ausgabe heißt es im Anhang: "Die vorliegende Übersetzung der 'Zwölf Stühle' folgt weitestgehend dem Originalmanuskript." Ich habe das Buch im Rahmen einer Leserunde der Osteuropa-Literatur-Gruppe gelesen. Hier waren die Unterschiede in den Ausgaben gut zu beobachten. Der Umfang der gelesenen Bücher reichte von Ausgaben mit knapp 200 Seiten bis hin zu Ausgaben mit knapp 500 Seiten.
Profile Image for Ema.
267 reviews721 followers
February 3, 2013
I'm almost ashamed for not enjoying this book a lot more, but I suppose I've read it too late.
The beginning was one of the funniest I've come across in a long time, there were hilarious moments when I laughed out loud, the plot was really well crafted at times and it had some interesting insights into Russian social and political climate around 1920's. I was amazed to discover that some of the observations are valid even today - some things never change, it seems.
Yet, the language was a little bit outdated and there were so many digressions from the main subject that I started to lose interest. It felt like Ilf and Petrov wanted to cover all the flaws of Russian society in a single book - an honorable feat nonetheless. I am the guilty party here, as it seems I am out of patience for this kind of writing.
You should read this book, don't mind my rating. It really has some solid things to say.
Profile Image for Shirin.
43 reviews9 followers
September 18, 2019
اونقدر داستان جذاب و پرکششی بود که دلم نمیخواست تموم بشه و همینطور یک لحظه هم نمیتونستم کنار بذارمش.
سیر داستان،شخصیت پردازی ها،تکیه کلام های شخصیتا،کنایه های ظریفی که به مشکلات اجتماعی شوروی اشاره داشتن،پایان بندی و خلاصه همه چیز کتاب معرکه بود! به قول آستاپ بندر: درجه یککککک!
ترجمه ی بی نظیر آبتین گلکار هم که دیگه حرف نداره.
Profile Image for Elena Papadopol.
632 reviews54 followers
September 26, 2023
Foarte amuzanta si suficient de dinamica 😊

Pe langa cei doi protagonisti principali sunt foarte bine construite si personajele secundare, detaliu ce ofera si mai multa culoare actiunii. Pot spune ca finalul a fost previzibil, insa nu in totalitate.

"[...] Acum stie ce fel de om esti. Esti pur si simplu un prost! Da, toti sunteti la fel, fiinte taratoare in cautare de frumuseti!"
Profile Image for Dagio_maya .
1,011 reviews313 followers
August 11, 2022

Scritto a quattro mani e pubblicato nel 1928, Le dodici sedie è un romanzo dalle molteplici promesse.
La trama rocambolesca e la vena spiritosa sarebbero gli ingredienti appetitosi che fanno venire l’acquolina in bocca al lettore affamato di svago letterario.
Le fantasiose portate non sono, tuttavia, all’altezza di ciò che ci si immagina.

Un ex nobile che nella Russia sovietica è un impiegato dell’anagrafe, si mette alla ricerca delle dodici sedie che un tempo arredavano il lussuoso palazzo in cui abitava.
Prima di spirare, infatti, sua suocera, gli svela che all’interno delle sedie, allo scoppio della Rivoluzione, aveva nascosto dei diamanti.

La ricerca del tesoro vedrà cimentarsi anche un prete ortodosso sempre alla ricerca di capitali per le sue eccentriche imprese e un losco figuro di nome Ostap, mente in realtà più scaltra degli altri due e motore della storia.

Forse mi aspettavo qualcosa più in linea con Il giro del mondo in 80 giorni ma queste pagine, non mi hanno coinvolta a tal punto.
Gli spostamenti dei personaggi si perdono nei meandri di una Russia dove si cerca di sopravvivere con l’inganno salvo poi accorgersi di essere stati a loro volta ingannati.
Si attraversano strade e si entra in interni che raccontano con ironico piglio gli stenti di un popolo.

Insomma, ci si trascina voltando pagina senza essere trascinati dagli eventi.

Nel 1970 Mel Brooks ne fece un film
https://www.youtube.com/watch?v=dAfXQ...


«La vita!» disse Ostap. «Il sacrificio! Che ne sa lei della vita e dei sacrifici? Solo perché l’hanno cacciata dalla sua bella casa, pensa di conoscere la vita? E le hanno persino requisito un falso vaso cinese: è sacrificio, questo? La vita, signori giurati, è un rebus, ma questo rebus, signori giurati, si risolve facilmente: come aprire una scatola. Basta saperla aprire. E chi non è in grado di farlo, soccombe.

Profile Image for João Reis.
Author 94 books593 followers
October 9, 2018
Origem do exemplar: Biblioteca.
Língua da edição lida: Português.
Tradução: Excelente.
Género: Ficção; literatura; romance; sátira.
Avaliação: Excelente.
Uma sátira fabulosa (à la Gógol) com uma personagem icónica da literatura russa e soviética (Ostap Bénder). Excelente tradução de Nina e Filipe Guerra.
Profile Image for Outis.
348 reviews63 followers
December 14, 2020
La letteratura russa è famosa soprattutto per i suoi capolavori seri e drammatici dell'Ottocento. Ma c'è anche tanto altro.
Le dodici sedie è un libro scritto a due mani da Il'ja Arnol'dovič Il'f e Evgenij Petrovič Petrov e pubblicato nel 1928 ed è un romanzo bellissimo.

Ippolit Vorob'janinov, ex maresciallo della nobiltà caduto in disgrazia durante la Rivoluzione Russa, scopre che la suocera ha nascosto i gioielli di famiglia in una delle dodici sedie della sala da pranzo della loro vecchia casa. Il problema è che le sedie, sequestrate, sono sparse in tutta la Russia. Per recuperare il tesoro, ingaggia Ostap Bender, il Grande Tessitore, un giovane e abile truffatore.

L'inizio è piuttosto lento, ma, superato questo scoglio, il libro scorre alla grande, in una girandola di avventure e personaggi.
E' un romanzo divertente, che sa anche essere drammatico in alcune parti, in cui gli autori prendono in giro e allo stesso tempo rappresentano in modo vividissimo e vivissimo la società russa degli anni Venti al tempo della Nep di Lenin.
Ciò che spesso manca ai romanzi umoristici sono dei personaggi a cui il lettore riesca ad affezionarsi. Non è così per le dodici sedie: Ippolit è un buon personaggio, a cui mi sono affezionata, e Ostap Bender mi rimarrà nel cuore. La quinta stellina è tutta per lui.
Profile Image for Arnoldas Rutkauskas.
135 reviews33 followers
November 22, 2020
"Skęstančiųjų gelbėjimas - pačių skęstančiųjų reikalas". Nuostabus humoras, puiki klasika. Dabar pagaliau galėsiu suprast tėvų, kaimynų, giminių ir kitų 40+ skaldomus bajeriukus.
Profile Image for Caterina.
247 reviews82 followers
May 23, 2019
According to a twenty-something friend who recently immigrated to the U.S. from Russia, this 1927 satirical-comic novel is still so popular in Russia that not only has everyone read it (on their own—not in school!) but everyone quotes from it in their everyday speech. The only thing remotely comparable I can think of in America is cult classic movie quotes.

Life is quite absurd, and that’s the final word*

Or at least that’s the view from the cheap seats in early Soviet Russia. Yet somehow this cynical send-up of the wild goose chase we call life manages to be almost as light on its feet as Ostap Bender, the clever trickster of a protagonist—whom I hated, but couldn’t help hating less than all the other even more contemptible greed-and-vanity-driven characters. Everything, including literature itself, is duly skewered--not to mention hallowed Russian novelists. Yet maybe, just maybe, a tiny glimmer of the light of hope could be shining at the end of the proverbial tunnel. The novel’s blend of witty language and slapstick physical comedy had me thinking “this would make a great movie”— and in fact there have been at least two Russian comic films and a goofy 1970 Mel Brooks interpretation. Though a little slow to start, once it got rolling the novel was a pretty fast 500+ pages.

*Monty Python movie quotation
Profile Image for Peter.
368 reviews201 followers
October 29, 2023
Vorab sei gesagt: Diese Ausgabe ist gegenüber der Übersetzung des unzensierten Originaltextes um mehr als die Hälfte gekürzt. Schon aus diesem Grund ist von ihr abzuraten.

Aber unabhängig davon konnte ich mit dem Humor von Ilf und Petrow so gar nichts anfangen. Er beruht im Wesentlichen auf der Ausnutzung der Schwächen und der Schwachen in der frühen Zeit der Sowjetunion, der sogenannten Neuen Ökonomischen Politik, in der begrenzter Privathandel zugelassen wurde, damit sich Land und Menschen von den Leiden und Entbehrungen des Kriegskommunismus erholen konnten. Die Verhöhnung der Menschen dieser Zeit passte dem späteren Machthaber Stalin gut ins Konzept, der durch Industrialisierung und Zwangskollektivierung einschließlich des Holodomor in der Ukraine und Kasachstan die Voraussetzungen für den neuen sozialistischen Menschen schaffen wollte.
Profile Image for Nafi3.
135 reviews29 followers
November 7, 2020
کتاب دوازده صندلی برای من چیزی شبیه داستان دزده و مرغ فلفلی بود. مادرزنی که دم مرگ خبر از وجود برلیان‌هایی در یکی از صندلی‌های خونه‌اش میده و حالا پیدا کردن صندلی‌ها شروع ماجراست.
اوایل کتاب رو بیشتر دوست داشتم طنز بیشتر و جذابیت بالاتری داشت اما به مرور افت کرد.
برخلاف بقیه کتاب‌های ادبیات روسیه سخت‌خوان نبود و شخصیت‌ها به خوبی توصیف شده بودند. تصاویر کتاب فوق‌العاده خوب بود که گاهی چند دقیقه‌ای محو نگاه کردن بهشون می‌شدم.

برش‌هایی از داستان:
*بزنچوک با همدردی گفت: «خوب، خدا رحمتش کند. پس پیرزن فوت کرد… پیرزن‌ها همیشه فوت می‌کنند… یا از دنیا می‌روند. بستگی دارد به نوع پیرزن. مثلا مادرزن شما جثه‌ی کوچکی داشت، یعنی فوت کرد. ولی اگر کسی بود که کمی هیکل درشت‌تر و لاغرتر داشت، می‌گفتند از دنیا رفت…»
«کی‌ها «می‌گفتند»؟ چه کسانی این حرف را می‌زنند؟»
«ما می‌گوییم. ما تابوت‌سازها. مثلا شما مرد متشخص و قدبلندی هستید، و البته لاغر. اگر خدای نکرده بمیرید، می‌گویند بار سفر را بست. اما یک آدم اهل خرید و فروش، از طبقه‌ی کسبه‌ی سابق، گوز را می‌دهد و قبض را می‌گیرد. ولی اگر شأن طرف پایین‌تر باشد، مثلا سرایدار یا کشاورز باشد، درباره‌اش می‌گویند دراز به دراز افتاد یا ریق رحمت را سر کشید. اما وقتی قدرتمندان عالم می‌میرند، مثلا مسئول واگن قطار یا یکی از روسا، فرض بر این است که طرف زرتش قمصور شد. درباره‌شان می‌گویند: شنیدید فلانی زرتش قمصور شد؟» 

*زندگی قضیه‌ی پیچیده‌ای است، آقایان هیئت‌منصفه. ولی قفل همین قضیه‌ی پیچیده خیلی راحت باز می‌شود، آقایان هیئت‌منصفه، عین یک کشو. فقط باید بلد باشید بازش کنید.

*کناره گرفتن از قال و مقال‌های زمینی امکان‌پذیر نبود. معلوم شد امکان ندارد جسم در زمین به سر ببرد و روح در آسمان‌ها سیر کند.

- در سمرقند اصلاً به تراموا احتیاجی نیست. آن‌جا همه با الاغ این‌طرف و آن‌طرف می‌روند. الاغ سه روبل قیمت دارد. می‌بینید چقدر ارزان است؟ در عوض ده پود بار بر می‌دارد!... الاغ به آن کوچکی! آدم باورش نمی‌شود!
تریوخوف با عصبانیت گفت: به این می‌گویند تفکر آسیایی! الاغ سه روبل قیمت دارد، اما سالی سی روبل خرج سیر کردن شکمش می‌شود!
- خوب با سی روبل چند بار می‌شود سوار تراموای شما شد؟ سیصد بار. یعنی حتی کمتر از روزی یک بار در سال.
تریوخوف فریاد کشید: باشد! پس سفارش بدهید برایتان از همان الاغ‌ها بیاورند!

*وقتی زنی پیر می‌شود ممکن است اتفاقات ناخوشایند زیادی برایش رخ دهد: ممکن است دندان‌هایش بریزد، موهایش سفید یا کم‌پشت شود یا تنگی‌نفس امانش را ببرد. ممکن است چاقی مفرط در انتظارش باشد یا از فرط لاغری از تاب و توان بیفتد. اما صدایش عوض نخواهد شد. صدایش همان صدای دختری دبیرستانی، نامزد یا معشوقه‌ی جوانی خوشگذران، باقی می‌ماند.
‌‌
*حیف، پیشی، حیف که ما در این جشن زندگی بیگانه‌ایم.

در پایان کتاب پتروف در مورد ایلف خاطراتی نوشته که واقعا خوندنی بود. قسمت‌هایی از این بخش که دوست داشتم:

*کاش با هم بمیریم، مثلاً در یک سانحه‌ی هوایی یا یک تصادف اتومبیل. آن‌وقت هیچ‌کدام از ما مجبور نیست در مراسم خاکسپاری خودش شرکت کند.

*آنقدرها مهم نیست که چطور شروع می‌کنیم. مهم این است که شروع کنیم.،
Profile Image for Kamilė | Bukinistė.
269 reviews138 followers
Read
October 22, 2020
„Skęstančiųjų gelbėjimas - pačių skęstančiųjų reikalas“. Frazė įsikniaubusi į mūsų visuomenę taip, kad beveik galime ją vadinti liaudies išmintimi. O iš tiesų (nors ar gi galėčiau tuo nustebinti?) tai yra knygos, apie kurią šiandien kalbu, citata. Ir pakalbėti norėtųsi gal net ne apie patį kūrinį, kaip literatūrinį darbą, tačiau apie jo būtį visuomenėje. Nepatikėčiau, kad šiandien gyvenantys trečiajame savo gyvenimo dešimtmetyje, o tuolab žygiuojantys ketvirtame, penktame ir t.t. nėra girdėję Ostapo Benderio vardo, na tikrai - vienur ar kitur, mama ar tėtis, o gal visi kartu žiūrėjot Dvylika Kėdžių ekranuose, kažkada skaitėt, ar bent jau buvot paklaustas - ar galite duoti raktą nuo buto, kuriame yra pinigai? O gal buvo domėtasi - po kiek opiumas liaudžiai? Net jei visa tai tik kažkur girdėta, kažkur matyta, vienaip ar kitaip Petrov ir Ilf yra pasitaikęs jūsų kelyje ir netikiu, kad kitaip.
Ši satyra, nors ir savo kuklia forma - buvo kažkas pašiepiančio, kažkas absurdiškai teisingo griežtai kontroliuojamoje sovietinėje visuomenėje, kūrinys toks genialus, kad net cenzūra negalėjo pribaigti to, kas tarp eilučių.

Kokia knyga yra šiandien ir koks jos likimas? Manau - kaip drąsiai sakiau, kad visi kam per trisdešimt, žino ir taip apie ką kalbu, visi, kam mažiau nei dvidešimt - neturi nė žalio supratimo apie ką mes čia. Norisi sakyti, kad vieni klasikiniai kūriniai yra labiau klasika nei kiti klasikiniai kūriniai, ir būtent šis - būtų va tas trumpiau galiojančia klasikos data. Ateinančios kartos (ir jau atėjusios) paprasčiausiai nesupras, natūraliai nesupras teksto, o ir man esančiai tarp šių dviejų <20 ir >30 ribų- nebuvo visada skaityti lengva ir juokinga. Čia kaip skaitydama Andriaus Tapino Prezidentą - sakiau, jog knyga pakilusi ant bangos, kuri tuoj bus sulyginta su žeme ir yra aktuali tik +- vienerius metus, taip, drįstu manyti, Dvylika Kėdžių buvo aktuali apie 100metį. O vėliau - na vėliau ji tebebus įdomi - tik vis siauresnei, vis labiau specifinei skaitytojų auditorijai. Man šitaip pasirodė. Ir nors knyga nesukėlė to didžiojo skaitymo malonumo, esu laiminga pagaliau susipažinus labiau, nei tik kažkur girdėta ar matyta.
Profile Image for Alexander.
157 reviews27 followers
February 6, 2020
Knapp 100 Jahre alt ist dieser Roman. Gealtert ist er kaum. Aufs Korn nimmt diese Satire insbesondere die menschliche Gier- witzig und bissig und bleibt so immergrün.
Profile Image for Hamidreza_tr.
106 reviews11 followers
August 7, 2021
یه کمدی جذاب با داستانی سرگرم کننده در احوالات شوروی.
یک سوم پایانی کتاب کمی برام خسته کننده شد بنابراین بیشتر از ۳ ستاره نمیتونم بدم !
Profile Image for Ints.
811 reviews78 followers
June 14, 2017
„Varbūt tu vēl gribi atslēgas no dzīvokļa, kur atrodas nauda?”. Krieviski gan, manuprāt, šī frāze izklausās vēl labāk, tomēr tieši ar šo frāzi man asociējas šis romāns. Šo tekstu es zināju jau no pamatskolas vecuma. Grāmatu pirmo reizi izlasīju, kad man bija kādi desmit gadi. Iepatikās, pēc pāris gadiem izlasīju vēlreiz. Pirms kādiem pieciem gadiem kādā grāmatnīcā ieraudzīju jaunizdotu uzlaboto divpadsmit krēslu variantu krievu valodā. Ilgi domāju iegādāt vai ne, bet lasāmā vēl bija diezgan, un atlikās. Tomēr, kad uzzināju, ka Zvaigzne ABC ir izdevusi šo darbu pilnībā ar komentāriem, uzreiz gribējās izlasīt šo grāmatu.

Domāju, ka katram, kurš kaut vai nedaudz ir lasījis, šī grāmata ir pazīstama. Ja ne pati grāmata, tad tās varoņu vārdi un izteikumi gan. Grāmatas galvenais varonis ir Ipolits Matvejevičs Vorobjaņinovs (saukts arī par Kisu). Izbijis Stargorodas muižniecības priekšsēdētājs, tagad pilsētas N. dzimtsarakstu nodaļas ierēdnis. Pēc savas sievasmātes nāves uzzina par tās briljantu likteni. Tie izrādās iešūti vienā no divpadsmit krēsliem, kas reiz daiļojuši viņa viesistabu. Iespēja atkal kļūt bagātam viņa liek doties ceļā. Ja nu kāds nezina, Kisa savulaik bijis izslavēts izšķērdētājs, un vēlmi dzīvot labi viņš pie padomju valdības vēl nav zaudējis. Ostaps Benders, Turcijas pavalstnieka dēls, cilvēks, kurš ciena Kriminālkodeksu, par iespēju kļūt bagātam uzzina nejauši. Tomēr varenais kombinators ir gatavs piedalīties šajā pasākumā par nieka 50%. Ir arī konkurents tēvs Fjodors, kurš par briljantiem uzzinājis pirmsnāves grēksūdzē.

Šī grāmatas izdevuma lielākie plusi ir: pirmkārt – priekšvārds, kas lasītājam ieskicē grāmatā aprakstītā laika reālijas. Uzzinām gan par politiskajām aktualitātēm, mākslinieciskajām un literatūras tendencēm. No tā kļūst skaidrs, kādēļ vispār šādu grāmatu ir atļāvuši (lai ar izcenzētu) publicēt. Otrkārt – daudzās zemsvītras piezīmes, kas izskaidro izteikto frāžu nozīmi vai kādu vēsturisku faktu. Tās grāmatai piedod papildus vērtību, jo ne visi mēs esam Majkovska daiļrades speciālisti vai literāro izdevumu vēstures pārzinātāji. Treškārt – padomju varas izcenzētās vietas. Tās visas ir saliktas atpakaļ tekstā, un darbu varam lasīt tādu, kā to ir iecerējuši autori. Veselas divas nodaļas ir veltītas Kisas pirmsrevolūcijas dzīvei. Atlikti atpakaļ arī daži anekdotiski atgadījumi un pāris tā laika literātu netiešās kritikas. Tas viss piešķir grāmatas lasīšanas procesam papildus dimensiju, tu esi ne tikai labi izsmējies, bet arī nedaudz izglītojies.

Ja vēl neesi šo grāmatu lasījis, tad tas noteikti ir jāizdara. Tas nekas, ka notikumi aptver pēcrevolūcijas Padomju valsti laikā 1927. gadam. Tas ir laiks, kad Trockisti un Staļina piekritēji cīnījās par ietekmi. Izrādās, ka šī grāmata ir trockistu kritika un tādēļ bijusi tā laika valdībai pa prātam. Dzīve šai valstī ir atainota visā savā krāšņumā, gan to, kā mainījušies cilvēku ieradumi, gan vietējo uzņēmumu finansēšanas struktūra, cilvēku attieksme pret pirmsrevolūcijas laiku, vecās elites klusās alkas tikt atpakaļ augšā pie varas, visai plaukstošo noziedzību un krāpniecību.

Grāmatai lieku 10 no 10 ballēm un noteikti pēc pāris gadiem pārlasīšu vēl. Šī gan ir no tām, kuru iesākot lasīt, ir grūti nolikt no malas, pat ja zini viņu gandrīz no galvas. Man gan izdevās sevi pārvarēt un izlasīt to divos piegājienos. Plus šī vēl ir viena no retajām grāmatām, kuru lasot man tiešām nāk smiekli, ka nevaru noturēties.
Profile Image for Roberta.
1,921 reviews319 followers
January 2, 2019


L'ho finito, e riesco solo a pensare "meno male che ho già preso il secondo volume in biblioteca".
La storia forse non è originalissima, come detto anche nell'introduzione, ma lo svolgimento è perfetto. Più di una volta ho sorriso o ridacchiato in pubblico e in privato, attirando lo sguardo confuso di quei pendolari che non sanno tramutare il tempo di viaggio in tempo di lettura (poverini!).
Che la letteratura russa sapesse farmi piangere è assodato, che sappia anche farmi ridere è una piacevolissima scoperta. Ostap è un truffatore dalla creatività inesauribile, certo, ma la cosa che mi ha coinvolto maggiormente è l'ironia degli autori che pervade ogni pagina. Non c'è aspetto della vita sovietica, dalla burocrazia alle guide di viaggio, che non venga sapientemente commentata. E quante cose sono ancora sorprendentemente attuali!
Profile Image for Armin.
1,103 reviews35 followers
October 31, 2023
Zwei Sterne für den Klassikerstatus und die Grundidee. Allerlei Trümmerexistenzen, die in der Zarenzeit mal zur Elite gehört haben, auf einer irren Schatzjagd durch ein Land, in dem vieles nicht mehr oder noch nicht funktioniert oder noch nie funktioniert hat. Damit bloß keine falsche Identifikation mit den Ewiggestrigen entsteht, handelt es sich um durchweg unsympathische oder erzdumme Provinzler, die entweder Schwindler sind oder leicht durchschaubaren Gaunereien aufsitzen.

Leider ist die Umsetzung ziemlich lahm, das ist wohl auch der Grund, dass die meisten Verfilmungen nur die Jagd nach dem Stuhl mit dem Schatz aus der Vorlage übernommen haben. Wer nicht gerade ein wissenschaftliches Interesse am kurzen kapitalistischen Tauwetter der später verklärten NEP-Periode hat, sollte sich den Mel-Brooks-Film angucken, in dem die Charaktere relative nahe am Original sind und wenigstens Profil haben. Mich hat dieses Buch wirklich kalt gelassen.
Displaying 1 - 30 of 725 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.