Papers by Behrouz Haddadi
پژوهشنامه ادیان/ pajouheshname adyan, 2024
Abstract: Today, different religions have different claims on different issues, and believing in ... more Abstract: Today, different religions have different claims on different issues, and believing in them, and accepting them requires proving the truth or justification of believing in them in certain ways. It is precisely for this reason that it is necessary to determine the sources of authority in each particular religion. The problem that today's religious people have about some of their teachings is that some of these beliefs, which are very important and necessary at the present time, cannot be proven in normal ways, and this causes doubt in the authenticity of some of the teachings. One of the ways that helps to solve the problem is to have repetition and frequency at the core of a particular religious tradition. The claim of this article is that if a doctrine is a basic doctrine in a faith, it must have been sufficiently valued in the core of that religion, and the repetition of the doctrine and the formation of related concepts and terms is one of its primary signs, and its absence is a sign that a certain doctrine is new or the product of an evolutionary process and not a fundamental belief.
Islam and Christianity in modern age and new problems and solutions
women and their role in Reformation
In the history of Christianity, women have been an essential element in the development of church... more In the history of Christianity, women have been an essential element in the development of churches and, just like figures in the Old Testament such as Deborah and Esther, in the New Testament, women have played a significant role in the spread of Christianity, and scholars have spoken of the sensitive role of capable and
Today, in modern thought, the issue of tolerance with various branches such as political, social,... more Today, in modern thought, the issue of tolerance with various branches such as political, social, cultural and religious tolerance has become a basic necessity accepted in the world culture and beyond that, much attention has been paid to the issue of religious and social freedoms and pluralism. Given that Western and Christian society throughout history, as many say, has not been tolerant, the question is: How did this idea find its way into Christian culture in the West? Did it have religious and social roots that were forgotten, or did the cultural elements and requirements of the time make this discourse necessary at a particular time? The fact is that despite the positive points about religious tolerance in the life and words of the early Christian leaders, this change was not spontaneous and self-originated from the text and foundations of the religion and tradition of the church, nor did it lead to a continuous tradition. But its acceptance in the late period, which occurred out of compulsion and due to the weakness of the church as well as political and economic interests and other requirements of the modern age (such as democracy, human rights, freedom of expression and thought, etc.), has been a continuation of Protestant developments and religious wars since the seventeenth century, which fundamentally distinguishes it from Islam and the Islamic world. In the Islamic world, under the influence of the practice and tradition of the Prophet and the Imams (AS), a "tradition of tolerance" was formed from the very beginning, which the rulers more or less observed over time. Of course, this does not negate the violent deviant currents in the Islamic world, especially in the present, which have led to Islamophobia in the West through misunderstanding and opportunism.
Annals of Military and Health Sciences Research
Background: The history of women’s health has been widely debated in jurisprudence and hadith and... more Background: The history of women’s health has been widely debated in jurisprudence and hadith and in general in religious thought, and the great jurists of Islam have addressed it in their practical treatises of the past; thus, attention has been paid to these topics in their books on health and Islam. Objectives: This study was conducted to show the subject of the body and its health, especially that of the female body, based on religious verses and traditions, and to emphasize its importance as a religious duty. Methods: This research has been done by using religious techniques, the Holy Quran, and the narrations of the infallible and their interpretation and explanation. It has also been used in social medicine and medical history of philosophy. Books on women’s psychology have also been taken into consideration. Results: Our results revealed that the Holy Quran and Islamic traditions have special respect and status for women. Female sex personality is taken into note. It is high...
Tradition and ijtihad in Islam and Christianity;, 2020
سنت و اجتهاد در اسلام و مسیحیت: سازوکارهای دو دین در تطابق با خواسته‌های زمان و مکان
موضوع گستره... more سنت و اجتهاد در اسلام و مسیحیت: سازوکارهای دو دین در تطابق با خواسته‌های زمان و مکان
موضوع گستره دین و دین‌ورزی و نقش‌آفرینی آن در تحولات اجتماعی و چگونگی مواجهه آن با
نیازهای نو و متحول در جوامع مختلف و سازوکارهای هر دین برای حل مشکلات تازه، از موضوعاتی است که در همه ادیان به خصوص ادیانی که داعیه جهانی و جاودانگی و نیز جامعیت دارند، باید تبیین شود. موضوع اصلی در این مقاله این است که اسلام و مسیحیت در مقایسه با یکدیگر، آیا توانسته‌اند هم بر اصول خود تأکید کنند و هم به مقتضیات و مطالبات زمانه پاسخگو باشند. واقعیت این است که مسیحیت با کاستن از دامنه دینداری و حذف شریعت یهودی و تأکید بر سنت سیال و برگرفته از فهم مؤمنان در طول زمان، خود را با شرایط تازه وفق داد. اسلام شیعی نیز با بهره‌گیری از سنت 250 ساله معصومان توانست عناصر انعطاف‌بخش مهمی را در بطن تفکر خود جای دهد. در اسلام سنی، تأکید بر موضوع قیاس و مصلحت تا حدی به روند تطابق کمک کرد ولی با انسداد باب اجتهاد و نظر، و انحصار فقه در چهار مکتب، این روند به تعطیل کشیده شد. مشکل اصلی در هر دو دین تعیین حدود و مصادیق مسلمات و دکترینها، که تجدیدنظر ناپذیرند، از اموری است که عصری‌اند. بعضی از نگرشهای فقهی امام راحل در اجتهاد جواهری در موضوعاتی چون شطرنج و موسیقی و پاپ یوحنای 23 در پایه‌گذاری شورای واتیکان 2، و پاپ فرانسیس در مسألة ازدواج و طلاق در سند «لذت عشق» یا دیدگاه‌های هانس کونگ طلیعه‌های روندی است که حاکی از سمت‌وسویی واحد و نشان‌دهنده نگاه مثبت به توانمندی دین است.
Tradition and ijtihad in Islam and Christianity;
Behrouz Haddadi, Faculty Member of the University of Religions
Abstract: The scope of religion and its role in social transformation and how it is confronted with the new and changing needs of different societies and the mechanisms of each religion to solve problems are new subjects that are to be found in all religions, especially religions that are global and eternal.
The main theme in this article is that Islam and Christianity have been able to emphasize both their principles and their responses to the demands and requirements of the time. The fact is that Christianity, by reducing the range of religiosity and removing the Jewish law and emphasizing the fluid tradition and the understanding of the believers over time, adapts to new conditions, and approaches such as textual theology are evaluated in this framework.
Keywords: Islam and Christianity, time and place requirements, Ijtihad, Maslaha and tradition.
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی, 2019
عرفان و آزادی تفکر عرفانی زنانه در قرون وسطی و پیدایی جنبشهای زنانه‌نگر معاصر
تأثیر عمیق اندیشه ... more عرفان و آزادی تفکر عرفانی زنانه در قرون وسطی و پیدایی جنبشهای زنانه‌نگر معاصر
تأثیر عمیق اندیشه دینی بر منزلت زن در سه دین ابراهیمی، با همه تفاوت‌ها و نوساناتش، نزد بسیاری از محققان امری پذیرفته شده است. برقراری عدالت، نفی تبعیض، توجه به مهربانی در تعالیم هر سه دین دیده می‌شود. در خصوص یهودیت، شاید به دلیل دیرپایی و عدم آگاهی از همه تحولات، داوری قدری دشوار باشد و شاید تصور شود که به زنان نگاهی فرودستانه و تحقیرآمیز شده است اما در مسیحیت و اسلام میتوان گفت که هم در ناحیه آموزه‌ها و هم در تنظیم قواعد و قوانین، توجه خوبی به جایگاه زنان شده و همین در جای خود، موجب ارتقای شأن و منزلت زنان شده است. بنابرین، با توجه به مقتضیات عرفی و فرهنگی آن زمان، میتوان مدعی شد که ادیان نقش مثبتی در این زمینه داشته و چه بسا بتوان آنها را در تقابل با سنت و عرف رایج زن‌ستیز دانست. تفکر دینی عرفانی در این میان، جذابیت‌ها و توانمندی‌های زیادی داشتند. از این رو، در قرون وسطی، بسیاری از زنان طبقات مختلف اجتماعی شیفته تفکر دینی عرفانی بودند که از جمله مولفه‌های آن، دو عنصر استقلال و قدرت رهبری را میتوان معرفی کرد و میتوان آنان را پیشگامان مکاتب زنانه‌نگر معاصر معرفی کرد.
چکیده
نهضت اصلاحات پروتستانی، جنبشی عظیم بود که تأثیر فراوانی بر همه ساحتهای نظری و عملی مغرب‌زم... more چکیده
نهضت اصلاحات پروتستانی، جنبشی عظیم بود که تأثیر فراوانی بر همه ساحتهای نظری و عملی مغرب‌زمین گذاشت. لذا بعضی از متفکران جهان اسلام با ملاحظه مشکلات عدیده جهان اسلام، چاره کار را نوعی اصلاح از سنخ اصلاحات پروتستانی دانستند. در نتیجه نگاهی همدلانه و گاه توأم با شیفتگی به آن داشتند؛ اما با بررسی دقیقتر این تحول بزرگ در جهان مسیحی میتوان گفت این گرته‌برداری، نوعی ساده‌اندیشی و سطحی‌نگری در این موضوع است. چون اصلاحات پروتستانی، اولاً، آنچنان مترقی، آزادمنشانه و یکسره برخوردار از عناصر مثبت و سازنده نبوده، و ثانیاً این نسخه نمیتواند عیناً درباره جهان اسلام صدق کند که تا حدی به دلیل تفاوت در مبانی کلامی و الاهیاتی خاص اسلام است. در قسمت انتهایی مقاله، رویکرد منفی‌نگرانه به اصلاحات دینی، که آن را عامل استبداد دینی معرفی کرده، نقد شده است.
کلیدواژه‌ها: آیین پروتستان، جهان اسلام، اصلاحات، متفکران ایران.
لإسلام والبروتستانتية
مراجعة نهج بعض المفكرين الإيرانيين في التطورات البروتستانتية فی القرن السادس عشر
بهروز حدادی، الاستاذ المساعد في جامعة الادیان و المذاهب بقم
الخلاصة
كانت لحركة الإصلاح البروتستانتي تأثير كبير على جميع المجالات النظرية والعملية في الغرب وهذا هو السبب الذي دفع ببعض المفكرين في العالم الإسلامي الى الاعتقاد بضرورة استنساخ هذا النوع من الاصلاح لحل مشاکل العالم الإسلامي، وأبدوا تعاطفهم مع الإصلاح البروتستانتي بل واعجابهم الشديد بهذه الحركة الاصلاحية، ولكن لو دققنا وأمعنا النظر وبحثنا في خلفيات تلك الحركة وهذا التحول في العالم المسيحي نستطيع القول أولا ان هذا الفكر والاعتقاد ساذج وسطحي في هذا الموضوع؛ لان الحركة الإصلاح البروتستانتية لم تكن حركة متكاملة، ولم تكن تملك العناصر الايجابية بشكل عام، وثانيا بالنظر الى الاختلاف الكبير في المباني والاسس الكلامية واللاهوتية الاسلامية نرى عدم امكانية تطبيق هذا الحل في العالم الإسلامي، و في خاتمة المقالة سنشير الى مقاربة نقدیة للاعتقاد الخاطيء من أن الإصلاح الدیني سینتهی به المطاف الی الاستبداد الديني
Islamic world and Protestantism Investigating the Approach of Some Iranian intellectuals to the Protestant Developments of the Sixteenth Century
Behrouz Haddadi Assistant Professor of University of Religions and Denominations Abstract.
The Protestant Reformation was a great movement that had a great impact on all theoretical and practical spheres of the West. Similarly, some thinkers of the Islamic world, considering the many problems of the Islamic world, considered the solution as a reformation and reform of the type of Protestant reform and so, they have a sympathetic look and sometimes a fascination with it, but by examining more precisely this great transformation in the Christian world, in fact, we find it is a kind of simple thinking and superficiality on this subject The reason for this is that the Protestant reformation is not so progressive and free of some charges, as it were, and secondly, it can not apply equally to the Islamic world, partly because of the difference in the theological foundations of Islam. At the end of the article, a critique of the negative approach to religious reform introduced as a cause for religious tyranny has been presented.
Islamic world and Protestantism
Investigating the Approach of Some Iranian intellectuals to... more Islamic world and Protestantism
Investigating the Approach of Some Iranian intellectuals to the Protestant Developments of the Sixteenth Century
Behrouz Haddadi
Assistant Professor of University of Religions and Denominations
Abstract. The Protestant Reformtion was a great movement that had a great impact on all theoretical and practical spheres of the West. Similarly, some thinkers of the Islamic world, considering the many problems of the Islamic world, considered the solution as a reformation and reform of the type of Protestant reform and so, they have a sympathetic look and sometimes a fascination with it, but by examining more precisely this great transformation in the Christian world, in fact, we find it is a kind of simple thinking and superficiality on this subject The reason for this is that the Protestant reformation is not so progressive and free of some charges, as it were, and secondly, it can not apply equally to the Islamic world, partly because of the difference in the theological foundations of Islam. At the end of the article, a critique of the negative approach to religious reform introduced as a cause for religious tyranny has been presented.
Key words: Protestantism, Islamic world, religious reform, Iranian intelectuals
الإسلام والبروتستانتية
مراجعة نهج بعض المفكرين الإيرانيين في التطورات البروتستانتية فی القرن السادس عشر
موجز. حركة الإصلاح البروتستانتي، كانت حركة كبيرة لها تأثير كبير على جميع مجالات نظرية وممارسة (النظري والعملي) في الغرب وهذا هو السبب في أن بعض المفكرين في العالم الإسلامي لحل مشاکل العالم الإسلامي، کانت لهم نظره متعاطفة مع الإصلاح البروتستانتي ونصحت الإصلاح ذاک النوع ولكن نظرة فاحصة على هذا التحول الكبير في العالم المسيحي يستطيع أن يقول أن هذا المنسوخة، وهو نوع من سذاجة وسطحية في هذا الموضوع و ذلک لان الحركة الإصلاح البروتستانتية تقدمية جدا و ثانيا، لا يمكن تطبيق هذا الحل المماثل في العالم الإسلامي، وذلك بسبب الاختلافات في المبادئ اللاهوتية والإسلام اللاهوتي معين و فی النهایه، مقاربه نقدیه عن رأي مفاده أن الإصلاح الدینی سینتهی الی الاستبداد الديني.
كلمات البحث: البروتستانتية والإسلام، الإصلاح الدینی، المفكرين الإيرانيين
چکیده. نهضت اصلاحات پروتستانی ، جنبشی عظیم بود که تاثیر فراوانی بر همه ساحتهای نظری و عملی مغرب زمین گذاشت و نظر به همین موضوع، بعضی از متفکران جهان اسلام با ملاحظه مشکلات عدیده جهان اسلام، چاره کار را نوعی اصلاح و رفرم از سنخ اصلاحات پروتستانی دانسته اند و لذا نگاهی همدلانه و گاهی توام با شیفتگی به آن داشته اند؛ اما با بررسی دقیقتر این تحول بزرگ در جهان مسیحی میتوان گفت که این گرته برداری، نوعی ساده اندیشی و سطحی نگری در این موضوع است ودلیل آن یکی آن است که اصلاحات پروتستانی اولا آن چنان مترقی و آزادمنش و یکسره برخوردار از عناصر مثبت و سازنده نبوده و ثانیا این نسخه نمیتواند عینا در مورد جهان اسلام صدق کند که تا حدی به دلیل تفاوت در مبانی کلامی و الهیاتی خاص اسلام است. در قمست انتهایی مقاله، نقدی بر رویکرد منفی‌نگرانه به اصلاحات دینی که آن را عامل استبداد دینی معرفی کرده، ارایه شده است.
کلید واژه ها: آیین پروتستان، جهان اسلام، اصلاحات، متفکران ایران
چکیده: در این مقاله رابطه دین و دولت از نگاه کالون بررسی شده است. کالون در نگاه و رویکردش به رابط... more چکیده: در این مقاله رابطه دین و دولت از نگاه کالون بررسی شده است. کالون در نگاه و رویکردش به رابطه این دو، از منظر و خاستگاهی الهیاتی می‌نگریست که عناصری چون گناه، نجات در مسیح، تقدیر ازلی و دعوت در آن اهمیت بسیاری داشت ولی آیا وی به عنوان یکی از مصلحان بزرگ کلیسا، نگاهی مردم‌سالار و ستم‌ستیز به مقوله دین و دولت داشت؟ آیا کالون آن گونه که می‌اندیشید، عمل کرد و در اندیشه‌اش ثبات و استمرار وجود داشت؟ کالون با اعطای مشروعیت دینی به دولت مدنی و کلیسا، هر یک را دارای نقش و کارکردی مستقل می‌داند اما دست بالا را به کلیسا می‌دهد. وی از نظام سلطنتی و فردی بیزار است اما نوعی جمهوری اریستوکراسی را ترجیح می‌دهد و البته چندان جایگاهی برای رای مردم و حق اعتراض و اجازه مقاومت مدنی قائل نیست، زیرا نهاد قدرت، نهاد تعیین‌شده توسط خداوند است و به رغم آنکه به لحاظ نظری، نهاد قدرت مدنی را مستقل می‌دانست، در عمل آن را در خدمت نهاد دین قرار داد.
Abstract: In this article, the relationship between church and state has been studied from the perspective of John Calvin. He look and approach to the relationship between the two from a theological view in which elements such as sin, salvation in Christ, predestination and divine providence was very important. Granting religious legitimacy to civil government and church, Calvin holds for each independent rules and functions but give the upper hand to church. He hated monarchy and rather aristocratic republicanism. Meanwhile, a place for the people's vote and the right to protest and civil disobedience are not accepted, because civil power is destined by God.
کلیدواژه‌ها: کالون، دین و دولت، جمهوری و دموکراسی، مردم.
پیشینه رابطه دین و دولت در تفکر مسیحی
رابطه دین و دولت در اندیشه متفكران پروتستان از جمله مارتین لوتر بنیانگذار نهضت پروتستانی و ژان کالوَن موضوع چندان مهمی است که ضرورت بحث درباره آن نیازی به تبیین ندارد. در این مقاله می‌کوشیم تا با بررسی اندیشه‌های کالون در کتاب مبادی، و مراجعه به نوشته‌های صاحب‌نظران، به توصیف و تحلیل دیدگاه این متفکر بزرگ تاثیرگذار پروتستان بپردازیم.
تفکر مسیحی در طول ادوار و در شاخه‌های مختلفش به نوعی جدایی و تفکیک میان قلمرو دولت و کلیسا معتقد بوده است و همه شاخه‌های اصلی، مرجعی بالاتر از دولت برای مهار آن در نظر می‌گیرند که این قدرت مافوق در تفکر کاتولیکی، مقام پاپی است ولی در تفکر پروتستانی خداوند است که "دو قلمرو پادشاهی" با تکالیف و وظایف متفاوت دارد و همه چیز در انحصار آن نیروی ازلی و آسمانی و فوق‌زمینی است. در تعیین حدود و قلمرو نفوذ هر یک نیز مناقشات گسترده دامنی درگرفته است. اما در هر حال دولت در اندیشه پروتستانی مشروعیت الهی و آسمانی دارد و همین اصل اساسی آگوستینی، پایه دموکراسی در کشورهای پروتستانی است که نافی تمامیت‌خواهی و توتالیتاریسم است و بر این اساس دولت در قلمروی شخصی و خصوصی و اعتقادات دین شخص، حق ورود ندارد. عصاره دموکراسی، محدود کردن اقتدارات دولت به حوزه امور دنیوی و سیاسی است و مقاومت در برابر تقاضای وفاداری انحصاری به دولت.
اشاره: رابطه دین و دولت موضوعی است که در همه سنت‌های دینی موضوعی بااهمیت تلقی می‌شود. این موضوع ... more اشاره: رابطه دین و دولت موضوعی است که در همه سنت‌های دینی موضوعی بااهمیت تلقی می‌شود. این موضوع در آیین پروتستان و از جمله در تفکر مارتین لوتر اهمیت خاصی دارد. لوتر در نظریه "دو پادشاهی" خود، مشروعیتی دینی برای دولت و قدرت سیاسی قائل بود و این موضوع را چنان تقریر می‌کند که نوعی تقدم و تفوق قدرت عرفی از آن استفاده می‌شود که حتی پیامدهای عملی ناخوش آیندی برای خود لوتر به همراه داشت و سرانجام وی را ناگزیر کرد که با پذیرش اصل مشروعیت دینی حوزه عرفی، برای دایره نفوذ آن، محدوده‌ای مشخص کند که همان امور این‌جهانی و دنیوی است و آن را از دست‌اندازی به قلمروی قدرت دینی بازدارد، ولی گذشت زمان و حوادث نشان داد که سخن و نظریه اولیه وی، چندان به مذاق اهل قدرت خوش آمد که به اصلاحیه‌ها و تغییر نگرشهای بعدی وی چندان توجهی نشد که نمونه آن، دست‌اندازی نازی‌های آلمان به قلمروی اقتدار کلیسای آلمان بود که با واکنش اقلیتی از الهیدانان مانند کارل بارت و بونهوفر در قالب اعلامیه بارمٍن مواجه شد.
Church and State from Martin Luther's Perspective
Abstract: The relationship between church and state in all religious traditions is an important issue. This is of particularly importance in Protestantism and the thinking of Martin Luther. Luther's doctrine of "two kingdoms" gave religious legitimacy to the government and political power which implied a kind of primacy and supremacy of the secular power and had some unpleasant practical consequences for Luther himself and finally forced him to limit the principle of religious legitimacy of state to secular realm and prevent it from encroaching into the realm of spiritual. His initial idea was so much appealing to magistrates, but his subsequent amendment was neglected.
Key words: Martin Luther, church and state, secular and spiritual authority.
کلیدواژه‌ها: دین و دولت، اصلاحات پروتستانی، مارتین لوتر.
Today our world is confronting an aspiring phenomenon which can be named as a revival of religion... more Today our world is confronting an aspiring phenomenon which can be named as a revival of religion and a new interest to spirituality and moral values. This phenomenon is just opposed to another one in the previous centuries, especially in the west, which did not have any positive approach to religion, and considered it as a kind of superstition or something meaningless or useless and from the other side considered the science and experience visavis religion and spirituality as the only way to achieve happiness. Perhaps it seems to some that the present phenomenon is completely fair and good and can help us to solve at least some of our past and present problems. It is clear that the thirst for spirituality and the concern about truth is certainly important and vital but it is not the whole story. Unfortunately, the modern tendency itself also caused some difficulties. Different sects even among a specific religion with exclusivist views on salvation and happiness, for examples, were and are the main causes of many problems such as dogmatism, denominationalism and sectarian violence.
Uploads
Papers by Behrouz Haddadi
موضوع گستره دین و دین‌ورزی و نقش‌آفرینی آن در تحولات اجتماعی و چگونگی مواجهه آن با
نیازهای نو و متحول در جوامع مختلف و سازوکارهای هر دین برای حل مشکلات تازه، از موضوعاتی است که در همه ادیان به خصوص ادیانی که داعیه جهانی و جاودانگی و نیز جامعیت دارند، باید تبیین شود. موضوع اصلی در این مقاله این است که اسلام و مسیحیت در مقایسه با یکدیگر، آیا توانسته‌اند هم بر اصول خود تأکید کنند و هم به مقتضیات و مطالبات زمانه پاسخگو باشند. واقعیت این است که مسیحیت با کاستن از دامنه دینداری و حذف شریعت یهودی و تأکید بر سنت سیال و برگرفته از فهم مؤمنان در طول زمان، خود را با شرایط تازه وفق داد. اسلام شیعی نیز با بهره‌گیری از سنت 250 ساله معصومان توانست عناصر انعطاف‌بخش مهمی را در بطن تفکر خود جای دهد. در اسلام سنی، تأکید بر موضوع قیاس و مصلحت تا حدی به روند تطابق کمک کرد ولی با انسداد باب اجتهاد و نظر، و انحصار فقه در چهار مکتب، این روند به تعطیل کشیده شد. مشکل اصلی در هر دو دین تعیین حدود و مصادیق مسلمات و دکترینها، که تجدیدنظر ناپذیرند، از اموری است که عصری‌اند. بعضی از نگرشهای فقهی امام راحل در اجتهاد جواهری در موضوعاتی چون شطرنج و موسیقی و پاپ یوحنای 23 در پایه‌گذاری شورای واتیکان 2، و پاپ فرانسیس در مسألة ازدواج و طلاق در سند «لذت عشق» یا دیدگاه‌های هانس کونگ طلیعه‌های روندی است که حاکی از سمت‌وسویی واحد و نشان‌دهنده نگاه مثبت به توانمندی دین است.
Tradition and ijtihad in Islam and Christianity;
Behrouz Haddadi, Faculty Member of the University of Religions
Abstract: The scope of religion and its role in social transformation and how it is confronted with the new and changing needs of different societies and the mechanisms of each religion to solve problems are new subjects that are to be found in all religions, especially religions that are global and eternal.
The main theme in this article is that Islam and Christianity have been able to emphasize both their principles and their responses to the demands and requirements of the time. The fact is that Christianity, by reducing the range of religiosity and removing the Jewish law and emphasizing the fluid tradition and the understanding of the believers over time, adapts to new conditions, and approaches such as textual theology are evaluated in this framework.
Keywords: Islam and Christianity, time and place requirements, Ijtihad, Maslaha and tradition.
تأثیر عمیق اندیشه دینی بر منزلت زن در سه دین ابراهیمی، با همه تفاوت‌ها و نوساناتش، نزد بسیاری از محققان امری پذیرفته شده است. برقراری عدالت، نفی تبعیض، توجه به مهربانی در تعالیم هر سه دین دیده می‌شود. در خصوص یهودیت، شاید به دلیل دیرپایی و عدم آگاهی از همه تحولات، داوری قدری دشوار باشد و شاید تصور شود که به زنان نگاهی فرودستانه و تحقیرآمیز شده است اما در مسیحیت و اسلام میتوان گفت که هم در ناحیه آموزه‌ها و هم در تنظیم قواعد و قوانین، توجه خوبی به جایگاه زنان شده و همین در جای خود، موجب ارتقای شأن و منزلت زنان شده است. بنابرین، با توجه به مقتضیات عرفی و فرهنگی آن زمان، میتوان مدعی شد که ادیان نقش مثبتی در این زمینه داشته و چه بسا بتوان آنها را در تقابل با سنت و عرف رایج زن‌ستیز دانست. تفکر دینی عرفانی در این میان، جذابیت‌ها و توانمندی‌های زیادی داشتند. از این رو، در قرون وسطی، بسیاری از زنان طبقات مختلف اجتماعی شیفته تفکر دینی عرفانی بودند که از جمله مولفه‌های آن، دو عنصر استقلال و قدرت رهبری را میتوان معرفی کرد و میتوان آنان را پیشگامان مکاتب زنانه‌نگر معاصر معرفی کرد.
نهضت اصلاحات پروتستانی، جنبشی عظیم بود که تأثیر فراوانی بر همه ساحتهای نظری و عملی مغرب‌زمین گذاشت. لذا بعضی از متفکران جهان اسلام با ملاحظه مشکلات عدیده جهان اسلام، چاره کار را نوعی اصلاح از سنخ اصلاحات پروتستانی دانستند. در نتیجه نگاهی همدلانه و گاه توأم با شیفتگی به آن داشتند؛ اما با بررسی دقیقتر این تحول بزرگ در جهان مسیحی میتوان گفت این گرته‌برداری، نوعی ساده‌اندیشی و سطحی‌نگری در این موضوع است. چون اصلاحات پروتستانی، اولاً، آنچنان مترقی، آزادمنشانه و یکسره برخوردار از عناصر مثبت و سازنده نبوده، و ثانیاً این نسخه نمیتواند عیناً درباره جهان اسلام صدق کند که تا حدی به دلیل تفاوت در مبانی کلامی و الاهیاتی خاص اسلام است. در قسمت انتهایی مقاله، رویکرد منفی‌نگرانه به اصلاحات دینی، که آن را عامل استبداد دینی معرفی کرده، نقد شده است.
کلیدواژه‌ها: آیین پروتستان، جهان اسلام، اصلاحات، متفکران ایران.
لإسلام والبروتستانتية
مراجعة نهج بعض المفكرين الإيرانيين في التطورات البروتستانتية فی القرن السادس عشر
بهروز حدادی، الاستاذ المساعد في جامعة الادیان و المذاهب بقم
الخلاصة
كانت لحركة الإصلاح البروتستانتي تأثير كبير على جميع المجالات النظرية والعملية في الغرب وهذا هو السبب الذي دفع ببعض المفكرين في العالم الإسلامي الى الاعتقاد بضرورة استنساخ هذا النوع من الاصلاح لحل مشاکل العالم الإسلامي، وأبدوا تعاطفهم مع الإصلاح البروتستانتي بل واعجابهم الشديد بهذه الحركة الاصلاحية، ولكن لو دققنا وأمعنا النظر وبحثنا في خلفيات تلك الحركة وهذا التحول في العالم المسيحي نستطيع القول أولا ان هذا الفكر والاعتقاد ساذج وسطحي في هذا الموضوع؛ لان الحركة الإصلاح البروتستانتية لم تكن حركة متكاملة، ولم تكن تملك العناصر الايجابية بشكل عام، وثانيا بالنظر الى الاختلاف الكبير في المباني والاسس الكلامية واللاهوتية الاسلامية نرى عدم امكانية تطبيق هذا الحل في العالم الإسلامي، و في خاتمة المقالة سنشير الى مقاربة نقدیة للاعتقاد الخاطيء من أن الإصلاح الدیني سینتهی به المطاف الی الاستبداد الديني
Islamic world and Protestantism Investigating the Approach of Some Iranian intellectuals to the Protestant Developments of the Sixteenth Century
Behrouz Haddadi Assistant Professor of University of Religions and Denominations Abstract.
The Protestant Reformation was a great movement that had a great impact on all theoretical and practical spheres of the West. Similarly, some thinkers of the Islamic world, considering the many problems of the Islamic world, considered the solution as a reformation and reform of the type of Protestant reform and so, they have a sympathetic look and sometimes a fascination with it, but by examining more precisely this great transformation in the Christian world, in fact, we find it is a kind of simple thinking and superficiality on this subject The reason for this is that the Protestant reformation is not so progressive and free of some charges, as it were, and secondly, it can not apply equally to the Islamic world, partly because of the difference in the theological foundations of Islam. At the end of the article, a critique of the negative approach to religious reform introduced as a cause for religious tyranny has been presented.
Investigating the Approach of Some Iranian intellectuals to the Protestant Developments of the Sixteenth Century
Behrouz Haddadi
Assistant Professor of University of Religions and Denominations
Abstract. The Protestant Reformtion was a great movement that had a great impact on all theoretical and practical spheres of the West. Similarly, some thinkers of the Islamic world, considering the many problems of the Islamic world, considered the solution as a reformation and reform of the type of Protestant reform and so, they have a sympathetic look and sometimes a fascination with it, but by examining more precisely this great transformation in the Christian world, in fact, we find it is a kind of simple thinking and superficiality on this subject The reason for this is that the Protestant reformation is not so progressive and free of some charges, as it were, and secondly, it can not apply equally to the Islamic world, partly because of the difference in the theological foundations of Islam. At the end of the article, a critique of the negative approach to religious reform introduced as a cause for religious tyranny has been presented.
Key words: Protestantism, Islamic world, religious reform, Iranian intelectuals
الإسلام والبروتستانتية
مراجعة نهج بعض المفكرين الإيرانيين في التطورات البروتستانتية فی القرن السادس عشر
موجز. حركة الإصلاح البروتستانتي، كانت حركة كبيرة لها تأثير كبير على جميع مجالات نظرية وممارسة (النظري والعملي) في الغرب وهذا هو السبب في أن بعض المفكرين في العالم الإسلامي لحل مشاکل العالم الإسلامي، کانت لهم نظره متعاطفة مع الإصلاح البروتستانتي ونصحت الإصلاح ذاک النوع ولكن نظرة فاحصة على هذا التحول الكبير في العالم المسيحي يستطيع أن يقول أن هذا المنسوخة، وهو نوع من سذاجة وسطحية في هذا الموضوع و ذلک لان الحركة الإصلاح البروتستانتية تقدمية جدا و ثانيا، لا يمكن تطبيق هذا الحل المماثل في العالم الإسلامي، وذلك بسبب الاختلافات في المبادئ اللاهوتية والإسلام اللاهوتي معين و فی النهایه، مقاربه نقدیه عن رأي مفاده أن الإصلاح الدینی سینتهی الی الاستبداد الديني.
كلمات البحث: البروتستانتية والإسلام، الإصلاح الدینی، المفكرين الإيرانيين
چکیده. نهضت اصلاحات پروتستانی ، جنبشی عظیم بود که تاثیر فراوانی بر همه ساحتهای نظری و عملی مغرب زمین گذاشت و نظر به همین موضوع، بعضی از متفکران جهان اسلام با ملاحظه مشکلات عدیده جهان اسلام، چاره کار را نوعی اصلاح و رفرم از سنخ اصلاحات پروتستانی دانسته اند و لذا نگاهی همدلانه و گاهی توام با شیفتگی به آن داشته اند؛ اما با بررسی دقیقتر این تحول بزرگ در جهان مسیحی میتوان گفت که این گرته برداری، نوعی ساده اندیشی و سطحی نگری در این موضوع است ودلیل آن یکی آن است که اصلاحات پروتستانی اولا آن چنان مترقی و آزادمنش و یکسره برخوردار از عناصر مثبت و سازنده نبوده و ثانیا این نسخه نمیتواند عینا در مورد جهان اسلام صدق کند که تا حدی به دلیل تفاوت در مبانی کلامی و الهیاتی خاص اسلام است. در قمست انتهایی مقاله، نقدی بر رویکرد منفی‌نگرانه به اصلاحات دینی که آن را عامل استبداد دینی معرفی کرده، ارایه شده است.
کلید واژه ها: آیین پروتستان، جهان اسلام، اصلاحات، متفکران ایران
Abstract: In this article, the relationship between church and state has been studied from the perspective of John Calvin. He look and approach to the relationship between the two from a theological view in which elements such as sin, salvation in Christ, predestination and divine providence was very important. Granting religious legitimacy to civil government and church, Calvin holds for each independent rules and functions but give the upper hand to church. He hated monarchy and rather aristocratic republicanism. Meanwhile, a place for the people's vote and the right to protest and civil disobedience are not accepted, because civil power is destined by God.
کلیدواژه‌ها: کالون، دین و دولت، جمهوری و دموکراسی، مردم.
پیشینه رابطه دین و دولت در تفکر مسیحی
رابطه دین و دولت در اندیشه متفكران پروتستان از جمله مارتین لوتر بنیانگذار نهضت پروتستانی و ژان کالوَن موضوع چندان مهمی است که ضرورت بحث درباره آن نیازی به تبیین ندارد. در این مقاله می‌کوشیم تا با بررسی اندیشه‌های کالون در کتاب مبادی، و مراجعه به نوشته‌های صاحب‌نظران، به توصیف و تحلیل دیدگاه این متفکر بزرگ تاثیرگذار پروتستان بپردازیم.
تفکر مسیحی در طول ادوار و در شاخه‌های مختلفش به نوعی جدایی و تفکیک میان قلمرو دولت و کلیسا معتقد بوده است و همه شاخه‌های اصلی، مرجعی بالاتر از دولت برای مهار آن در نظر می‌گیرند که این قدرت مافوق در تفکر کاتولیکی، مقام پاپی است ولی در تفکر پروتستانی خداوند است که "دو قلمرو پادشاهی" با تکالیف و وظایف متفاوت دارد و همه چیز در انحصار آن نیروی ازلی و آسمانی و فوق‌زمینی است. در تعیین حدود و قلمرو نفوذ هر یک نیز مناقشات گسترده دامنی درگرفته است. اما در هر حال دولت در اندیشه پروتستانی مشروعیت الهی و آسمانی دارد و همین اصل اساسی آگوستینی، پایه دموکراسی در کشورهای پروتستانی است که نافی تمامیت‌خواهی و توتالیتاریسم است و بر این اساس دولت در قلمروی شخصی و خصوصی و اعتقادات دین شخص، حق ورود ندارد. عصاره دموکراسی، محدود کردن اقتدارات دولت به حوزه امور دنیوی و سیاسی است و مقاومت در برابر تقاضای وفاداری انحصاری به دولت.
Church and State from Martin Luther's Perspective
Abstract: The relationship between church and state in all religious traditions is an important issue. This is of particularly importance in Protestantism and the thinking of Martin Luther. Luther's doctrine of "two kingdoms" gave religious legitimacy to the government and political power which implied a kind of primacy and supremacy of the secular power and had some unpleasant practical consequences for Luther himself and finally forced him to limit the principle of religious legitimacy of state to secular realm and prevent it from encroaching into the realm of spiritual. His initial idea was so much appealing to magistrates, but his subsequent amendment was neglected.
Key words: Martin Luther, church and state, secular and spiritual authority.
کلیدواژه‌ها: دین و دولت، اصلاحات پروتستانی، مارتین لوتر.
موضوع گستره دین و دین‌ورزی و نقش‌آفرینی آن در تحولات اجتماعی و چگونگی مواجهه آن با
نیازهای نو و متحول در جوامع مختلف و سازوکارهای هر دین برای حل مشکلات تازه، از موضوعاتی است که در همه ادیان به خصوص ادیانی که داعیه جهانی و جاودانگی و نیز جامعیت دارند، باید تبیین شود. موضوع اصلی در این مقاله این است که اسلام و مسیحیت در مقایسه با یکدیگر، آیا توانسته‌اند هم بر اصول خود تأکید کنند و هم به مقتضیات و مطالبات زمانه پاسخگو باشند. واقعیت این است که مسیحیت با کاستن از دامنه دینداری و حذف شریعت یهودی و تأکید بر سنت سیال و برگرفته از فهم مؤمنان در طول زمان، خود را با شرایط تازه وفق داد. اسلام شیعی نیز با بهره‌گیری از سنت 250 ساله معصومان توانست عناصر انعطاف‌بخش مهمی را در بطن تفکر خود جای دهد. در اسلام سنی، تأکید بر موضوع قیاس و مصلحت تا حدی به روند تطابق کمک کرد ولی با انسداد باب اجتهاد و نظر، و انحصار فقه در چهار مکتب، این روند به تعطیل کشیده شد. مشکل اصلی در هر دو دین تعیین حدود و مصادیق مسلمات و دکترینها، که تجدیدنظر ناپذیرند، از اموری است که عصری‌اند. بعضی از نگرشهای فقهی امام راحل در اجتهاد جواهری در موضوعاتی چون شطرنج و موسیقی و پاپ یوحنای 23 در پایه‌گذاری شورای واتیکان 2، و پاپ فرانسیس در مسألة ازدواج و طلاق در سند «لذت عشق» یا دیدگاه‌های هانس کونگ طلیعه‌های روندی است که حاکی از سمت‌وسویی واحد و نشان‌دهنده نگاه مثبت به توانمندی دین است.
Tradition and ijtihad in Islam and Christianity;
Behrouz Haddadi, Faculty Member of the University of Religions
Abstract: The scope of religion and its role in social transformation and how it is confronted with the new and changing needs of different societies and the mechanisms of each religion to solve problems are new subjects that are to be found in all religions, especially religions that are global and eternal.
The main theme in this article is that Islam and Christianity have been able to emphasize both their principles and their responses to the demands and requirements of the time. The fact is that Christianity, by reducing the range of religiosity and removing the Jewish law and emphasizing the fluid tradition and the understanding of the believers over time, adapts to new conditions, and approaches such as textual theology are evaluated in this framework.
Keywords: Islam and Christianity, time and place requirements, Ijtihad, Maslaha and tradition.
تأثیر عمیق اندیشه دینی بر منزلت زن در سه دین ابراهیمی، با همه تفاوت‌ها و نوساناتش، نزد بسیاری از محققان امری پذیرفته شده است. برقراری عدالت، نفی تبعیض، توجه به مهربانی در تعالیم هر سه دین دیده می‌شود. در خصوص یهودیت، شاید به دلیل دیرپایی و عدم آگاهی از همه تحولات، داوری قدری دشوار باشد و شاید تصور شود که به زنان نگاهی فرودستانه و تحقیرآمیز شده است اما در مسیحیت و اسلام میتوان گفت که هم در ناحیه آموزه‌ها و هم در تنظیم قواعد و قوانین، توجه خوبی به جایگاه زنان شده و همین در جای خود، موجب ارتقای شأن و منزلت زنان شده است. بنابرین، با توجه به مقتضیات عرفی و فرهنگی آن زمان، میتوان مدعی شد که ادیان نقش مثبتی در این زمینه داشته و چه بسا بتوان آنها را در تقابل با سنت و عرف رایج زن‌ستیز دانست. تفکر دینی عرفانی در این میان، جذابیت‌ها و توانمندی‌های زیادی داشتند. از این رو، در قرون وسطی، بسیاری از زنان طبقات مختلف اجتماعی شیفته تفکر دینی عرفانی بودند که از جمله مولفه‌های آن، دو عنصر استقلال و قدرت رهبری را میتوان معرفی کرد و میتوان آنان را پیشگامان مکاتب زنانه‌نگر معاصر معرفی کرد.
نهضت اصلاحات پروتستانی، جنبشی عظیم بود که تأثیر فراوانی بر همه ساحتهای نظری و عملی مغرب‌زمین گذاشت. لذا بعضی از متفکران جهان اسلام با ملاحظه مشکلات عدیده جهان اسلام، چاره کار را نوعی اصلاح از سنخ اصلاحات پروتستانی دانستند. در نتیجه نگاهی همدلانه و گاه توأم با شیفتگی به آن داشتند؛ اما با بررسی دقیقتر این تحول بزرگ در جهان مسیحی میتوان گفت این گرته‌برداری، نوعی ساده‌اندیشی و سطحی‌نگری در این موضوع است. چون اصلاحات پروتستانی، اولاً، آنچنان مترقی، آزادمنشانه و یکسره برخوردار از عناصر مثبت و سازنده نبوده، و ثانیاً این نسخه نمیتواند عیناً درباره جهان اسلام صدق کند که تا حدی به دلیل تفاوت در مبانی کلامی و الاهیاتی خاص اسلام است. در قسمت انتهایی مقاله، رویکرد منفی‌نگرانه به اصلاحات دینی، که آن را عامل استبداد دینی معرفی کرده، نقد شده است.
کلیدواژه‌ها: آیین پروتستان، جهان اسلام، اصلاحات، متفکران ایران.
لإسلام والبروتستانتية
مراجعة نهج بعض المفكرين الإيرانيين في التطورات البروتستانتية فی القرن السادس عشر
بهروز حدادی، الاستاذ المساعد في جامعة الادیان و المذاهب بقم
الخلاصة
كانت لحركة الإصلاح البروتستانتي تأثير كبير على جميع المجالات النظرية والعملية في الغرب وهذا هو السبب الذي دفع ببعض المفكرين في العالم الإسلامي الى الاعتقاد بضرورة استنساخ هذا النوع من الاصلاح لحل مشاکل العالم الإسلامي، وأبدوا تعاطفهم مع الإصلاح البروتستانتي بل واعجابهم الشديد بهذه الحركة الاصلاحية، ولكن لو دققنا وأمعنا النظر وبحثنا في خلفيات تلك الحركة وهذا التحول في العالم المسيحي نستطيع القول أولا ان هذا الفكر والاعتقاد ساذج وسطحي في هذا الموضوع؛ لان الحركة الإصلاح البروتستانتية لم تكن حركة متكاملة، ولم تكن تملك العناصر الايجابية بشكل عام، وثانيا بالنظر الى الاختلاف الكبير في المباني والاسس الكلامية واللاهوتية الاسلامية نرى عدم امكانية تطبيق هذا الحل في العالم الإسلامي، و في خاتمة المقالة سنشير الى مقاربة نقدیة للاعتقاد الخاطيء من أن الإصلاح الدیني سینتهی به المطاف الی الاستبداد الديني
Islamic world and Protestantism Investigating the Approach of Some Iranian intellectuals to the Protestant Developments of the Sixteenth Century
Behrouz Haddadi Assistant Professor of University of Religions and Denominations Abstract.
The Protestant Reformation was a great movement that had a great impact on all theoretical and practical spheres of the West. Similarly, some thinkers of the Islamic world, considering the many problems of the Islamic world, considered the solution as a reformation and reform of the type of Protestant reform and so, they have a sympathetic look and sometimes a fascination with it, but by examining more precisely this great transformation in the Christian world, in fact, we find it is a kind of simple thinking and superficiality on this subject The reason for this is that the Protestant reformation is not so progressive and free of some charges, as it were, and secondly, it can not apply equally to the Islamic world, partly because of the difference in the theological foundations of Islam. At the end of the article, a critique of the negative approach to religious reform introduced as a cause for religious tyranny has been presented.
Investigating the Approach of Some Iranian intellectuals to the Protestant Developments of the Sixteenth Century
Behrouz Haddadi
Assistant Professor of University of Religions and Denominations
Abstract. The Protestant Reformtion was a great movement that had a great impact on all theoretical and practical spheres of the West. Similarly, some thinkers of the Islamic world, considering the many problems of the Islamic world, considered the solution as a reformation and reform of the type of Protestant reform and so, they have a sympathetic look and sometimes a fascination with it, but by examining more precisely this great transformation in the Christian world, in fact, we find it is a kind of simple thinking and superficiality on this subject The reason for this is that the Protestant reformation is not so progressive and free of some charges, as it were, and secondly, it can not apply equally to the Islamic world, partly because of the difference in the theological foundations of Islam. At the end of the article, a critique of the negative approach to religious reform introduced as a cause for religious tyranny has been presented.
Key words: Protestantism, Islamic world, religious reform, Iranian intelectuals
الإسلام والبروتستانتية
مراجعة نهج بعض المفكرين الإيرانيين في التطورات البروتستانتية فی القرن السادس عشر
موجز. حركة الإصلاح البروتستانتي، كانت حركة كبيرة لها تأثير كبير على جميع مجالات نظرية وممارسة (النظري والعملي) في الغرب وهذا هو السبب في أن بعض المفكرين في العالم الإسلامي لحل مشاکل العالم الإسلامي، کانت لهم نظره متعاطفة مع الإصلاح البروتستانتي ونصحت الإصلاح ذاک النوع ولكن نظرة فاحصة على هذا التحول الكبير في العالم المسيحي يستطيع أن يقول أن هذا المنسوخة، وهو نوع من سذاجة وسطحية في هذا الموضوع و ذلک لان الحركة الإصلاح البروتستانتية تقدمية جدا و ثانيا، لا يمكن تطبيق هذا الحل المماثل في العالم الإسلامي، وذلك بسبب الاختلافات في المبادئ اللاهوتية والإسلام اللاهوتي معين و فی النهایه، مقاربه نقدیه عن رأي مفاده أن الإصلاح الدینی سینتهی الی الاستبداد الديني.
كلمات البحث: البروتستانتية والإسلام، الإصلاح الدینی، المفكرين الإيرانيين
چکیده. نهضت اصلاحات پروتستانی ، جنبشی عظیم بود که تاثیر فراوانی بر همه ساحتهای نظری و عملی مغرب زمین گذاشت و نظر به همین موضوع، بعضی از متفکران جهان اسلام با ملاحظه مشکلات عدیده جهان اسلام، چاره کار را نوعی اصلاح و رفرم از سنخ اصلاحات پروتستانی دانسته اند و لذا نگاهی همدلانه و گاهی توام با شیفتگی به آن داشته اند؛ اما با بررسی دقیقتر این تحول بزرگ در جهان مسیحی میتوان گفت که این گرته برداری، نوعی ساده اندیشی و سطحی نگری در این موضوع است ودلیل آن یکی آن است که اصلاحات پروتستانی اولا آن چنان مترقی و آزادمنش و یکسره برخوردار از عناصر مثبت و سازنده نبوده و ثانیا این نسخه نمیتواند عینا در مورد جهان اسلام صدق کند که تا حدی به دلیل تفاوت در مبانی کلامی و الهیاتی خاص اسلام است. در قمست انتهایی مقاله، نقدی بر رویکرد منفی‌نگرانه به اصلاحات دینی که آن را عامل استبداد دینی معرفی کرده، ارایه شده است.
کلید واژه ها: آیین پروتستان، جهان اسلام، اصلاحات، متفکران ایران
Abstract: In this article, the relationship between church and state has been studied from the perspective of John Calvin. He look and approach to the relationship between the two from a theological view in which elements such as sin, salvation in Christ, predestination and divine providence was very important. Granting religious legitimacy to civil government and church, Calvin holds for each independent rules and functions but give the upper hand to church. He hated monarchy and rather aristocratic republicanism. Meanwhile, a place for the people's vote and the right to protest and civil disobedience are not accepted, because civil power is destined by God.
کلیدواژه‌ها: کالون، دین و دولت، جمهوری و دموکراسی، مردم.
پیشینه رابطه دین و دولت در تفکر مسیحی
رابطه دین و دولت در اندیشه متفكران پروتستان از جمله مارتین لوتر بنیانگذار نهضت پروتستانی و ژان کالوَن موضوع چندان مهمی است که ضرورت بحث درباره آن نیازی به تبیین ندارد. در این مقاله می‌کوشیم تا با بررسی اندیشه‌های کالون در کتاب مبادی، و مراجعه به نوشته‌های صاحب‌نظران، به توصیف و تحلیل دیدگاه این متفکر بزرگ تاثیرگذار پروتستان بپردازیم.
تفکر مسیحی در طول ادوار و در شاخه‌های مختلفش به نوعی جدایی و تفکیک میان قلمرو دولت و کلیسا معتقد بوده است و همه شاخه‌های اصلی، مرجعی بالاتر از دولت برای مهار آن در نظر می‌گیرند که این قدرت مافوق در تفکر کاتولیکی، مقام پاپی است ولی در تفکر پروتستانی خداوند است که "دو قلمرو پادشاهی" با تکالیف و وظایف متفاوت دارد و همه چیز در انحصار آن نیروی ازلی و آسمانی و فوق‌زمینی است. در تعیین حدود و قلمرو نفوذ هر یک نیز مناقشات گسترده دامنی درگرفته است. اما در هر حال دولت در اندیشه پروتستانی مشروعیت الهی و آسمانی دارد و همین اصل اساسی آگوستینی، پایه دموکراسی در کشورهای پروتستانی است که نافی تمامیت‌خواهی و توتالیتاریسم است و بر این اساس دولت در قلمروی شخصی و خصوصی و اعتقادات دین شخص، حق ورود ندارد. عصاره دموکراسی، محدود کردن اقتدارات دولت به حوزه امور دنیوی و سیاسی است و مقاومت در برابر تقاضای وفاداری انحصاری به دولت.
Church and State from Martin Luther's Perspective
Abstract: The relationship between church and state in all religious traditions is an important issue. This is of particularly importance in Protestantism and the thinking of Martin Luther. Luther's doctrine of "two kingdoms" gave religious legitimacy to the government and political power which implied a kind of primacy and supremacy of the secular power and had some unpleasant practical consequences for Luther himself and finally forced him to limit the principle of religious legitimacy of state to secular realm and prevent it from encroaching into the realm of spiritual. His initial idea was so much appealing to magistrates, but his subsequent amendment was neglected.
Key words: Martin Luther, church and state, secular and spiritual authority.
کلیدواژه‌ها: دین و دولت، اصلاحات پروتستانی، مارتین لوتر.